responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5122

 

جُنید بن‌عبدالرحمان‌ ، سردار عرب‌ و عامل ‌هشام‌بن ‌عبدالملك ‌اموی‌ در سند و خراسان‌. وی‌از قبیله ‌بنی‌مُرَّه ‌بود كه‌ در دمشق‌سكنا گزیده‌بودند (ابن‌حزم‌، ص‌252؛ ابن‌عساكر، ج‌11، ص‌322) و در زمان ‌یزیدبن‌عبدالملك‌ (حك: 101ـ 105) مدتی‌ والی‌ سند شد. بعدها هشام‌بن ‌عبدالملك‌(حك: 105ـ125) او را در مقام‌ خود نگاه‌داشت‌ (بلاذری‌، ص‌442؛ یعقوبی‌، ج‌2، ص‌316). جنید تا دَیبُل ‌پیش‌ رفت‌ و به‌ رود مهران‌ رسید. در آنجا، جیشبه‌/ جیسیه‌بن‌داهر، حاكم‌سند، مانع‌عبور وی‌شد و به‌جنید نوشت ‌كه‌ پیش‌از این‌اسلام‌آورده ‌و عمربن‌عبدالعزیز او را به ‌كار این‌ مُلك‌ گماشته‌ است‌. آن‌دو چون‌ به ‌یكدیگر اعتماد نداشتند، نزد هم ‌گروگان‌ فرستادند و سرانجام‌ جنگیدند كه ‌به ‌شكست ‌و كشته‌شدن‌جیسیه‌انجامید. چَچ‌بن‌داهر(در منابع‌عربی‌: صَصّه‌)، برادر جیسیه‌، كه ‌از میدان ‌جنگ‌ گریخته‌بود، قصد عراق‌ كرد تا خالدبن‌عبداللّه ‌را از پیمان‌ شكنی‌ جنید آگاه‌ سازد، اما جنید وی‌ را نیز كشت (بلاذری‌، همانجا؛
ابن‌اثیر، ج4‌، ص589 ـ 590، ج5‌، ص135‌؛
اخبارالدوله‌العباسیه‌، ص‌201) و به‌ حمله‌های ‌خود ادامه‌ داد و سپاهیانش‌ از دو محور به‌ سوی‌ گجرات‌ و مالوه ‌پیشروی ‌كردند. جنید چهل‌میلیون[درهم‌] غنیمتی‌ را كه‌ به ‌دست‌آورد برای ‌خلیفه ‌فرستاد. وی‌در 110 از حكومت‌سند بركنار شد (بلاذری‌، ص‌442ـ 443؛
ابن‌اثیر، ج‌4، ص‌590، ج‌5، ص‌135؛
قس‌یعقوبی‌، ج‌2، ص‌316ـ317؛
د. اسلام‌، چاپ ‌دوم‌، ذیل‌مادّه‌) و پس‌از بازگشت‌، هشام‌ در باره‌اسرا و غنایم‌ فتح‌ سند از وی ‌پرسش‌كرد و او پاسخ ‌مبسوطی ‌به‌ خلیفه ‌داد. ارقامی ‌كه ‌یعقوبی‌(ج‌2، ص‌317) در این‌باره‌ ذكر كرده‌، بسیار مبالغه‌آمیز است‌. پس‌از آن ‌كه‌ جنید سند را ترك‌كرد، مردم ‌سرزمینهای ‌فتح‌ شده‌ شورش‌كردند و به ‌تدریج‌ تمام‌ شهرها را پس‌گرفتند. این ‌وضع‌ سبب‌ شد كه‌ جانشین‌ وی‌، تمیم‌بن ‌زید عُتبی ‌خیلی‌ زود جای‌ خود را به‌ حَكَم‌بن‌عَوانه‌ كلبی ‌بدهد (همانجا).

جنید، پس‌ از عزل ‌از حكومت‌سند، به‌ دمشق ‌رفت ‌و توجه‌هشام‌ و همسر وی‌را بر انگیخت‌. هشام‌ نیز در 111 اَشْرَس‌بن‌عبداللّه‌، والی‌خراسان‌،را بركنار و جنید را به ‌جای ‌او منصوب‌كرد (طبری‌، ج‌7، ص‌67؛
قس‌بلاذری‌، ص‌429 كه‌112 نوشته‌ است‌). هنگامی ‌كه‌ جنید به‌ مرو رسید، حَطّاب‌/ خطّاب‌بن‌مُحْرِز سُلَمی‌، نماینده‌اشرس‌، به‌ او پیوست‌. سپس‌جنید به‌ اشرس‌ــ كه ‌در حال‌ جنگ‌ با مردم‌ بخارا و سُغد بود ــ پیغام‌فرستاد و سوارانی‌خواست ‌تا به‌ او بپیوندند، زیرا نمی‌خواست ‌اشرس‌ بدون‌وی‌اقدامی‌كند. آنگاه‌ با تركها جنگید و آنان ‌را شكست‌داد و پیروزمندانه ‌به‌ مرو بازگشت‌. وی‌ عاملانی‌ به ‌ولایات‌ گوناگون‌، از جمله‌ بخارا و سمرقند و هرات ‌و بلخ‌، فرستاد كه‌ همه ‌از هم‌ قبیله‌ایهای ‌او، یعنی‌ از عرب‌ مُضَر، بودند (طبری‌، ج‌7، ص‌67ـ69؛
ابن‌ اثیر، ج‌5، ص‌156ـ157).

حادثه ‌مهم‌ دوره‌ جنید در خراسان‌ واقعه ‌شِعب ‌یا جنگ‌ دره‌است‌. او در سال‌112، برای‌ حمله‌ به‌ تَخارستان ‌حركت‌ كرد. در این‌ هنگام‌، تركان‌، به ‌فرمان‌ خاقان‌ خود، به ‌طرف‌ سمرقند حركت ‌كردند. سَوره‌بن‌ حُرّ، حاكم‌ سمرقند، از جنید كمك‌ خواست‌ و او نیز از لشكركشی‌ به ‌تخارستان‌ منصرف‌ گردید و به ‌رغم‌ مشورت‌ برخی‌ سران‌لشكر، منتظر اجتماع‌ نیروهایش‌، كه ‌در شهرها پراكنده‌ بودند، نشد و به ‌سوی ‌سمرقند شتافت‌. خاقان‌، كه ‌از حركت‌ جنید و مسیر او آگاه‌ بود، با لشكری ‌عظیم‌ در دره ‌زرافشان‌(یا سغد) راه‌ را بر او بست‌ و اهالی ‌سغد و فرغانه‌ و چاچ ‌همراه‌ لشكریان‌ ترك‌ بر او هجوم‌ بردند و سپاهش ‌را محاصره‌ كردند و جمعی‌ را كشتند. جنید، سوره‌بن‌ حرّ را به ‌یاری ‌فراخواند و او با دوازده‌ هزار تن‌ از سربازانش ‌از سمرقند بیرون ‌رفت‌، اما تركان ‌وارد جنگ‌ با وی ‌شدند و لشكریانش ‌را شكست‌دادند. خود او نیز كشته‌ شد و به‌ جز دو هزار یا هزار تن‌از لشكر وی‌، بقیه ‌از پای‌ در آمدند. جنید از این ‌واقعه ‌جان ‌به ‌در برد. هنگام ‌خروج‌ وی‌ از دره‌، تركان ‌بار دیگر به ‌لشكریانش‌ حمله‌ بردند. اما آنان ‌دلیری ‌كردند و دشمن‌ شكست‌ خورد. جنید با لشكرخود به ‌سمرقند رفت‌. در راه‌، فراریان ‌و بازماندگان‌ لشكر سوره‌ به‌ وی‌ پیوستند. وی‌ چهار ماه‌ در سغد اقامت ‌كرد و كشته‌ شدن ‌سوره‌ و مشكلات‌ خویش‌ را به ‌هشام‌ گزارش‌داد. خلیفه‌ نیز برای ‌جنید ده‌هزار سپاهی‌ از بصره و ده‌هزار تن‌ از كوفه‌ با سلاحهای ‌بسیار فرستاد. تركان‌ بار دیگر بخارا را محاصره‌ كردند. جنید، كه‌ بر جان‌ مسلمانان ‌و فرمانده‌ آنان‌(قَطَن‌بن ‌قُتَیبه‌بن ‌مسلم‌) نگران ‌بود، از سمرقند بیرون‌ رفت‌. در اول‌ رمضان 112، تركان‌ در ناحیه ‌بین ‌طَواویس‌ و كَرمینیه‌(هر دو نزدیك ‌سمرقند) با او روبه‌رو شدند. در این‌جنگ‌مسلمانان‌پیروز شدند و طواویس‌و كرمینیه‌را از تركان‌پس‌گرفتند. جنید با لشكر خود، در روز مهرگان ‌به ‌بخارا رسید (ابن‌اثیر، ج‌5، ص‌162ـ170؛
ابن‌اعثم‌كوفی‌، ج‌8، ص‌ 278ـ282؛
خلیفه‌بن‌ خیاط‌، ص270). به ‌روایتی‌، واقعه ‌شعب‌ در سال 113 روی ‌داده ‌است (رجوع کنید به طبری‌، ج‌7، ص‌71ـ84).

پس‌ از تثبیت‌ موقعیت ‌مسلمانان‌ در بخارا و سمرقند، جنید به ‌مرو رفت‌. وی‌ در 113 از تحرك‌ داعیان‌عباسی‌ و رونق‌ دعوت‌ آنان‌ مطّلع ‌شد. اعلام‌ كرد كه ‌بر هر كسی‌ از آنان ‌دست ‌یابد، خونش‌ را می‌ریزد (طبری‌، ج‌7، ص‌88). جنید در 114 به ‌ناحیه ‌چغانیان‌، در ماوراء النهر، لشكر كشید و بی‌هیچ ‌آسیبی ‌به ‌مقرّ خود بازگشت‌(خلیفه‌بن‌خیاط‌، ص‌271) و سرانجام ‌در 116، هشام ‌بر وی ‌خشم‌ گرفت‌ و او را بركنار كرد (طبری‌، ج‌7، ص‌92ـ93؛
ابن‌اثیر، ج‌5، ص‌181ـ182). شاید نفرستادن‌ وجوه‌ هنگفتی ‌كه ‌بتواند خلیفه‌ اموی‌ را راضی‌ كند، دلیل‌ عزل‌ وی ‌بوده‌است‌. اوضاع‌ مغشوش‌ ماوراءالنهر، مخارج‌سربازان‌و خانواده‌های‌عرب‌ساكن‌خراسان‌، و سخاوت‌جنید در حق ‌پناهندگان ‌و شاعران‌، چیزی‌در خزانه‌ او باقی ‌نگذاشته‌بود (رجوع کنید به طبری‌، ج‌7، ص‌93ـ94؛
ابن‌عساكر، ج‌11، ص‌323ـ327).

بعید نیست‌ كه‌ یكی ‌از اسباب ‌عزل‌ وی‌، تسلط‌ تركان‌ بر دره‌ حاصلخیز زرافشان‌، در نتیجه قحطی‌ خراسان‌ در 115، بوده‌ باشد. به ‌نظر برخی‌ مورخان‌، این‌ دوره‌ از حیات‌ سیاسی‌ و نظامی‌ جنید با بی‌كفایتی‌ همراه‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به طبری‌، ج7‌، ص92‌؛
ابن‌عساكر، ج 11‌، ص322‌؛
ذهبی‌، حوادث‌ و وفیات 101ـ120ه، ص339‌؛
بارتولد، 1344، ص‌23؛
همو، 1366 ش‌، ج‌1، ص‌421). عاصم‌بن‌عبداللّه‌، حاكم ‌جدید خراسان‌، مأموریت ‌داشت ‌كه‌ جنید را اعدام‌ نماید، اما جنید در محرّم‌116 به ‌بیماری‌ استسقا در مرو درگذشت‌(طبری‌، ج‌7، ص‌93).


منابع‌:
(1) ابن‌اثیر؛
(2) ابن‌اعثم‌ كوفی‌، كتاب‌الفتوح‌، چاپ‌علی‌شیری‌، بیروت‌1411/1991؛
(3) ابن‌ حزم‌، جمهره‌ انساب‌العرب‌، بیروت‌1403/1983؛
(4) ابن‌عساكر، تاریخ ‌مدینه ‌دمشق‌، چاپ ‌علی‌ شیری‌، بیروت‌1415ـ1421/ 1995ـ2001؛
(5) اخبار الدوله‌العباسیه ‌وفیه ‌اخبار العباس ‌و ولده‌، چاپ‌عبدالعزیز دوری ‌و عبدالجبارمطلبی‌، بیروت‌: دارالطلیعه ‌للطباعه ‌و النشر،1971؛
(6) واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، تاریخ‌سیاسی‌ و اجتماعی‌آسیای‌ مركزی ‌تا قرن‌دوازده‌، ترجمه‌علی‌محمد زهما،چاپ‌اسداللّه‌حبیب‌، كابل‌1344؛
(7) همو، تركستان‌نامه‌: تركستان ‌در عهد هجوم‌مغول‌، ترجمه‌ كریم ‌كشاورز، تهران‌1366 ش‌؛
(8) بلاذری‌(لیدن‌)؛
(9) خلیفه‌بن ‌خیاط‌، تاریخ ‌خلیفه‌بن ‌خیاط‌، روایه ‌بقی‌بن ‌مخلد، چاپ‌ سهیل‌ زكّار، بیروت 1414/1993؛
(10) محمدبن‌ احمد ذهبی‌، تاریخ‌ الاسلام ‌و وفیات ‌المشاهیر و الاعلام‌، چاپ‌ عمر عبدالسلام‌تدمری‌، حوادث‌ و وفیات‌ 101ـ120 ه، بیروت 1410/1990؛
(11) طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌)؛
(12) یعقوبی‌؛


(13) EI 2 , s.v. "A l-Djunayd B. Abd Allah" (by L. Veccia Vaglieri).

/ سیدحسین‌رئیس‌السادات‌ /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5122
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست