خواجويي، ملااسماعيلبن محمدحسين مازندرانی ، طبریالاصل مشهور به خواجویی، حكیم و فقیه و متكلم شیعی قرن دوازدهم. شهرت وی بهحسب اقامت طولانی او در محلۀ خواجوی اصفهان است (قزوینی، ص67؛ خوانساری، ج 1، ص 114). خواجویی در 1100 به دنیا آمد (مدرس گیلانی، ص 45) و برای كسب علم وارد حوزۀ اصفهان شد. از استادان وی فاضل هندی (متوفی 1137) را نام بردهاند. همچنین ممكن است كه وی از اساتیدی چون محمدجعفر خراسانی اصفهانی و ملاحمزه گیلانی و ملامحمدصادق اردستانی (متوفی 1143) بهره برده باشد (خوانساری، ج 1، ص 119؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 309؛ آشتیانی، ج 4، ص152ـ153، 237 پانوشت).
خواجویی بعدها از محققان و مدرّسان علوم عقلی و نقلی گردید و تا پایان عمر به تعلیم این علوم پرداخت. بارها كتاب الشفاء ابنسینا را درس داد و با داشتن حافظۀ قوی، بسیاری از قسمتهای آن را از بر بود (قزوینی، ص 67ـ68؛ حسینی زنوزی، ج2، ص 72ـ73).
حملۀ افاغنه به ایران و محاصرۀ اصفهان از رویدادهای مهم سیاسی و تاریخی زندگانی خواجویی است. وی در حاشیۀ كتاب الاربعین شیخبهایی، پارهای از آن حوادث را گزارش كرده است (خوانساری، ج 1، ص 114ـ 115؛ مدرس گیلانی، همانجا). در آن حمله او را حبس كردند و اموالش را به غارت بردند. ازاینرو به خاتونآباد در نزدیكی اصفهان رفت (گزیاصفهانی، ص 38).
خواجویی جامع علوم عقلی و نقلی و از احیاكنندگان حوزۀ فلسفی اصفهان، پس از حملۀ افاغنه، بود (خوانساری، ج 1، ص 114). وی با اینكه در عصر پس از ملاصدرا زندگی میكرد، اما متأثر از او نبود (آشتیانی، ج 4، ص 153). همچنین در زهد و تقوا و اعراض از دنیا و تأسی به سیرۀ رسول اكرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و امامان شیعه علیهمالسلام سرآمد عصر خود و نیز مورد احترام همۀ اقشار و اصناف جامعۀ روزگار خود بود. وی همچنین نزد نادرشاه (1100ـ1160) منزلت خاصی داشت و نادر به توصیههای او عمل میكرد (خوانساری، همانجا، ص 305؛ قمی، ج 2، ص200؛ مهدوی، ص 137). محمدجعفر خواجویی فرزند وی و نیز نوه خواجویی، محمداسماعیل خواجویی ثانی، بعدها از عالمان و ادیبان عصر خود شدند. دربارۀ تاریخ وفات خواجویی، اختلافنظر هست. شیخعبدالنبی قزوینی (ص 69) وفات وی را در 1177 دانسته، اما منابع متأخر (خوانساری، ج 1، ص 119؛ مدرس گیلانی، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، 1372، ص 63) آن را در 1173 نوشتهاند. مدفن وی در تخت فولاد اصفهان در نزدیكی قبر فاضل هندی است.
خواجویی صاحب آثار متعدد و متنوعی بوده است. برخی از آثار منتشر شدۀ وی عبارتاند از: الرسائل الاعتقادیه كه مجموعهای است شامل هجده رساله در موضوعات كلامی و اعتقادی كه توسط سیدمهدی رجائی در 1411 درقم منتشر شده است، ثمرۀالفؤاد فینبذ من مسائل المعاد و ابطال زمان موهوم كه در جلد چهارم منتخباتی از آثار حكمای الهی ایران (ص 151ـ291) به كوشش سیدجلالالدین آشتیانی در 1357 در مشهد چاپ شده است و مفتاح الفلاح و مصباح النجاح فی شرح دعاءالصباح كه به اهتمام سیدمهدی رجائی در 1411 در مشهد منتشر شده است. رسالۀ فیالغناء ، كه به كوشش علی مختاری و سیدرسول كاظمینسب، در مجموعۀ میراث فقهی (1): غنا و موسیقی (ص 535ـ646) در1376در قم چاپ شده است (برای فهرست دیگر آثار باقیمانده و شناخته شده او، رجوع کنید به خواجوئی، مقدمۀ رجائی، ص 26ـ47).