responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4997

 

جرايد در ايران (2) ،



4. دوره‌ پهلوی‌ دوم‌. از 1320 تا 1332 ش‌، بار دیگر آزادیهای‌ صدر مشروطه‌ برای‌ جراید فراهم‌ شد. طی‌ ماههای‌ نخست‌، جراید زیادی‌ با كسب‌ امتیاز به‌ جرگه‌ مطبوعات‌ پیوستند، چنانكه‌ در سه‌ ماه‌ نزدیك‌ به‌ سیصد مجوز روزنامه‌ و مجله‌ صادر شد (عاقلی‌، ص‌ 182). این‌ تعداد علاوه‌ بر روزنامه‌های‌ دوره‌ رضاشاه‌ (نظیر آینده‌ ایران‌ ، اطلاعات‌ ، ایران‌ ، كوشش‌ ، و اقدام‌ ) بود كه‌ در این‌ دوره‌ به‌ فعالیت‌ خود ادامه‌ دادند. در میان‌ جراید تازه‌ تأسیس‌، روزنامه‌ كیهان‌ به‌ مدیریت‌ عبدالرحمان‌ فرامرزی‌ از مشهورترین‌ روزنامه‌هایی‌ بود كه‌ در 1321 ش‌، با هدف‌ رقابت‌ با روزنامه‌ اطلاعات‌ ، منتشر شد. این‌ دو روزنامه‌ دیرپا، كه‌ تا امروز (1385 ش‌) نیز فعالیت‌ دارند، در دوران‌ پهلوی‌ به‌ غولهای‌ مطبوعاتی‌ یا غولهای‌ درباری‌ معروف‌ بودند ( رجوع كنید به: فردوست‌، ص‌ 132ـ133؛ نیز رجوع كنید به: اطلاعات‌ * ، مؤسسه‌؛ كیهان‌ * ، مؤسسه‌).

از ویژگی‌ مطبوعات‌ این‌ دوره‌ می‌توان‌ به‌ این‌ موارد اشاره‌ كرد: درج‌ مشكلات‌ مردم‌ در طیف‌ وسیع‌، انتقاد گسترده‌ از دولتهای‌ وقت‌، اتحاد و همكاری‌ در قالب‌ گروههای‌ مطبوعاتی‌، ابتكار مدیران‌ جراید در همدلی‌ با صاحبان‌ جراید توقیف‌ شده‌ (پدیده‌ جانشینی‌)، ظهور مطبوعات‌ جناحی‌ و درگیری‌ قلمی‌ مدیران‌ آن‌ با یكدیگر ( رجوع كنید به: ادامه‌ مقاله‌). نخستین‌ نشانه‌های‌ آزادی‌ قلم‌ در درج‌ مطالب‌ تند برضد حكومت‌ ساقط‌ شده‌ رضاشاه‌ و درخواست‌ محاكمه‌ برای‌ عوامل‌ بازمانده‌ آن‌ دوران‌ نمود داشت‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع كنید به: مظفر فیروز، «محاكمه‌ عمال‌ دیكتاتوری‌ یا محكومیت‌ رژیم‌ بیست‌ ساله‌: دولت‌ باید استرداد رضاخان‌ را برای‌ محاكمه‌ بخواهد»، رعد امروز ، سال‌ 1، ش‌ 75، 6 بهمن‌ 1322، ص‌ 1؛ «مختاریها باید اعدام‌ شوند»، ستاره‌ هفتگی‌ ، ش‌ 71، 2 مرداد 1321، ص‌ 1). روزنامه‌ها به‌ بحث‌ در باره‌ نارساییهای‌ اجتماعی‌، تأمین‌ معیشت‌ مردم‌، كمبود ارزاق‌، گرانی‌ و لزوم‌ تشكیل‌ حزب‌ می‌پرداختند. آنان‌ خواهان‌ مشاركت‌ بیشتر در امور سیاسی‌ كشور بودند و از همین‌ رو، روزنامه‌ها آكنده‌ از توصیه‌، اندرز و بیشتر انتقاد از حاكمان‌ وقت‌ و تهدید آنان‌ بود (برای‌ نمونه‌ رجوع كنید به: «مردم‌ گرسنه‌ و برهنه‌ هستند»، كوشش‌ ، سال‌ 20، ش‌ 4809، 29 دی‌ 1320، ص‌ 1؛ عیسی‌ بهزادی‌، «مملكت‌ مشروطه‌ حزب‌ می‌خواهد»، اقدام‌ ، سال‌ 21، ش‌ 4، 24 دی‌ 1320، ص‌ 1؛ «قابل‌ توجه‌ آقای‌ نخست‌وزیر»، مهر ایران‌ ، سال‌ 1، ش‌ 118، 17 اردیبهشت‌ 1321، ص‌ 1). در 17 آذر 1321، كمبود خواربار، كه‌ ناشی‌ از اشغال‌ ایران‌ و عملكرد ضعیف‌ دولت‌ بود، به‌ همراه‌ عوامل‌ دیگر به‌ شورشی‌ انجامید كه‌ به‌ «بلوای‌ نان‌» (رجوع كنید به: قوام‌ * ، احمد) مشهور گردید. در پی‌ بروز این‌ واقعه‌، كه‌ روزنامه‌ اطلاعات‌ محرك‌ آن‌ معرفی‌ شد، دولت‌ دستور تعطیل‌ جراید را صادر كرد كه‌ 43 روز ادامه‌ داشت‌ و در این‌ مدت‌، فقط‌ روزنامه‌ اخبار روز منتشر می‌گردید. هم‌ زمان‌ با تعطیل‌ جراید، دولت‌ قوام‌السلطنه‌ لایحه‌ای‌ تقدیم‌ مجلس‌ كرد كه‌ به‌ تصویب‌ قانون‌ 3 دی‌ 1321 انجامید ( رجوع كنید به: بخش‌ تدوین‌ قانون‌ مطبوعات‌). جراید، پس‌ از رهایی‌ از توقیف‌، خشم‌ خود را از بابت‌ خسارتهایی‌ كه‌ طی‌ توقیف‌ طولانی‌ بر آنان‌ وارد شده‌ بود، ابراز كردند و خواستار محاكمه‌ قوام‌السلطنه‌ شدند (برای‌ نمونه‌ رجوع كنید به: حریرچیان‌ ساعی‌، «چرا قوام‌السلطنه‌ محاكمه‌ نمی‌شود؟»، نسیم‌ شمال‌ ، سال‌ 29، ش‌ 2، 18 فروردین‌ 1322، ص‌ 1).

با تشكیل‌ احزاب‌ سیاسی‌، بسیاری‌ از جراید به‌ خدمت‌ احزاب‌ در آمدند كه‌ آغازی‌ برای‌ دسته‌بندی‌ جراید چپ‌ و راست‌ و ملی‌گرا در دهه‌ 1320 ش‌ بود. در پی‌ رونق‌ مطبوعات‌ حزبی‌ و جناحی‌، درگیریهای‌ قلمی‌ نیز شدت‌ گرفت‌. حزب‌ توده‌، كه‌ به‌ دلیل‌ وسعت‌ تشكیلات‌، جراید متعددی‌ (نظیر رزم‌ ، رهبر ، نامه‌ مردم‌ ، فرمان‌ ظفر و به‌ سوی‌ آینده‌ ) در اختیار داشت‌، با جراید راستگرا ــ كه‌ حامی‌ سید ضیاءالدین‌ طباطبایی‌ و وابسته‌ به‌ احزابی‌ چون‌ حزب‌ اراده‌ ملی‌ بودند به‌ نزاع‌ قلمی‌ برخاست‌ ( رجوع كنید به: «محاكمه‌ و مجازات‌ سید ضیاء مورد انتظار ملت‌ ایران‌ است‌»، فرمان‌ ، ش‌ 31، 7 فروردین‌ 1325، ص‌ 1؛ «حزب‌ توده‌ دشمن‌ ایران‌»، رعد امروز ، ش‌ 302، 15 آبان‌ 1323، ص‌ 1؛ نیز رجوع كنید به: حزب‌ توده‌ ایران‌ * ). بازگشت‌ سیدضیاء به‌ ایران‌ در 1322ش‌، سرآغاز تنش‌ میان‌ جراید بود. گروهی‌ از جراید به‌ هواخواهی‌ از مشی‌ سیاسی‌ و فكری‌ وی‌ برخاستند. مظفر فیروز روزنامه‌ رعد امروز را، كه‌ احیای‌ روزنامه‌ رعد محسوب‌ می‌شد، در همان‌ سال‌ منتشر كرد كه‌ ترجمان‌ حزب‌ اراده‌ ملی‌ وابسته‌ به‌ سید ضیاء بود (مظفر فیروز، «طلوع‌ رعد امروز : هدف‌ ایران‌نو، ایران‌ آزاد، ایران‌ مستقل‌»، رعد امروز ، سال‌ 1، ش‌ 1، 5 مهر 1322، ص‌ 1). روزنامه‌هایی‌ چون‌ كشور ، وظیفه‌ ، هور ، روزنامه‌ قدیمی‌ كوشش‌ ، و كاروان‌ غالباً نخستین‌ شماره‌های‌ خود را با طرفداری‌ از سیدضیاء آغاز كردند و در 1325 ش‌، پس‌ از بازداشت‌ سید ضیاء، توقیف‌ شدند. تعدادی‌ از این‌ جراید پس‌ از رفع‌ توقیف‌ به‌ صورت‌ مستقل‌ به‌ كار خود ادامه‌ دادند (ابوالفضل‌ آل‌بویه‌، «مرد كار لازم‌ است‌»، كاروان‌ ، سال‌ 1، ش‌ 3، 27 شهریور 1322، ص‌ 1؛ «سید ضیاءالدین‌ پرچمدار استقلال‌ ایران‌: عمال‌ توده‌ بر باد دهنده‌ حاكمیت‌ ملی‌»، كشور ، ش‌ 74، 15 شهریور 1324، ص‌ 1).

موضع‌ گیری‌ منفی‌ و نزاع‌ قلمی‌ میان‌ جراید، مانع‌ از اتحاد آنان‌ بود، در صورتی‌ كه‌ همبستگی‌ آنان‌ می‌توانست‌ ركن‌ قدرتی‌ در حیات‌ سیاسی‌ كشور باشد، چنانكه‌ روزنامه قیام‌ ایران‌ (به‌ مدیریت‌ حسن‌ صدر)، كه‌ از جراید ملی‌گرا بود، از نحوه‌ برخورد جراید با یكدیگر اظهار تأسف‌ كرد و آن‌ را مانعی‌ در هدایت‌ مردم‌ دانست‌ ( رجوع كنید به: «امان‌ از نزاع‌ توده‌ با وطن‌»، قیام‌ ایران‌ ، سال‌ 1، ش‌ 2، 11 اردیبهشت‌ 1323، ص‌ 1).

جراید با مواضع‌ سیاسی‌ مختلف‌، دولتها را در خصوص‌ عملكرد ضعیفشان‌ به‌ باد انتقاد می‌گرفتند و یكی‌ از عوامل‌ استیضاح‌ یا استعفای‌ دولتها، فشار مطبوعات‌ بود، چنانكه‌ شكست‌ سیاسی‌ دولت‌ فروغی‌ و سهیلی‌، كه‌ به‌ استعفای‌ آنها انجامید، در نتیجه‌ فشار جراید و مخالفت‌ مجلس‌ بود ( رجوع كنید به: ایران‌. مجلس‌ شورای‌ ملی‌، دوره‌ 13، جلسه‌ 158، مورخ‌ 20 اردیبهشت‌ 1322؛ «كابینه‌ تاریخی‌»، مهر ایران‌ ، سال‌ 1، ش‌ 67، 12 اسفند 1320، ص‌ 1). از سوی‌ دیگر، جراید در همراهی‌ با دولت‌ نیز فعالیت‌ می‌كردند و در صورتبندی‌ قدرت‌ در كشور نقش‌ اساسی‌ داشتند. در 1322 ش‌، زمانی‌ كه‌ احساسات‌ عمومی‌ بر ضد متفقین‌ و موافق‌ دولِ محور بود، روزنامه‌ مرد امروز * ــ یكی‌ از جنجالی‌ترین‌ و پرخواننده‌ترین‌ جراید آن‌ دوره‌ با چاپ‌ مقاله‌ای‌ از حسن‌ ارسنجانی‌ * ، روزنامه‌نگار، در باره‌ اعلام‌ جنگ‌ به‌ دول‌ محور و مزایای‌ همراهی‌ با متفقین‌ پس‌ از پایان‌ جنگ‌، دولت‌ سهیلی‌ را ــ كه‌ مترصد فرصتی‌ برای‌ قراردادن‌ ایران‌ در صف‌ متفقین‌ بود برانگیخت‌ و موجب‌ شد تا این‌ دولت‌ پس‌ از مدتی‌ لایحه‌ اعلام‌ جنگ‌ به‌ دول‌ محور را به‌ مجلس‌ ببرد (حسن‌ ارسنجانی‌، «ایران‌ باید داخل‌ جنگ‌ شود»، مرد امروز ، سال‌ 1، ش‌ 10، 8 مرداد 1322، ص‌ 2؛ ایران‌. مجلس‌ شورای‌ ملی‌، دوره‌ 15، جلسه‌ 16، مورخ‌ 22 شهریور 1326).

در 1324 ش‌، با تشكیل‌ حكومت‌ خودمختار آذربایجان‌، جراید مواضع‌ مختلفی‌ اتخاذ كردند. جراید چپگرا جنبش‌ آذربایجان‌ را ملی‌ خواندند و آن‌ را واكنشی‌ در قبال‌ اجحافات‌ دولت‌ مركزی‌ قلمداد كردند. جراید راستگرا آن‌ را اقدامی‌ در جهت‌ تجزیه‌ ایران‌ ارزیابی‌ كردند و جراید ملی‌گرا هشدار دادند كه‌ آذربایجانیها نباید خواستهای‌ خود را به‌ منطقه‌ خاصی‌ محدود كنند ( رجوع كنید به: «امروز آنجا فردا اینجا و بزودی‌ همه‌جا»، ایران‌ ما ، ش‌ 440، 23 مرداد 1324، ص‌ 1؛ «مگر آرزوی‌ تجزیه‌ آذربایجان‌ را با خویشتن‌ به‌ گور ببرید»، صدای‌ وطن‌ ، سال‌ 2، ش‌ 3، 19 آبان‌ 1324، ص‌ 1؛ «آقای‌ پیشه‌وری‌ باید بدانند كه‌ حفظ‌ استقلال‌ و تمامیت‌ خاك‌ ایران‌ مافوق‌ تمام‌ مسایل‌ قرار دارد»، جبهه‌ ، سال‌ 1، ش‌ 144، 17 اردیبهشت‌ 1325، ص‌ 1). روزنامه‌ آتش‌ ، كه‌ نخستین‌ شماره‌اش‌ در فروردین‌ 1325 منتشر شد، از جمله‌ روزنامه‌هایی‌ بود كه‌ از همان‌ آغاز به‌ حوادث‌ آذربایجان‌ پرداخت‌ و از تجزیه‌ ایران‌ ابراز نگرانی‌ كرد ( رجوع كنید به: «ملت‌ ایران‌ در نگرانی‌ و اضطراب‌ به‌ سر می‌برد»، آتش‌ ، سال‌ 1، ش‌ 4، 22 اردیبهشت‌ 1325، ص‌ 1). در 1325 ش‌، دولت‌ قوام‌السلطنه‌ پس‌ از موفقیت‌ در ساقط‌ كردن‌ حكومت‌ خودمختار آذربایجان‌، از حمایت‌ گروهی‌ از جراید تازه‌ تأسیس‌ برخوردار شد؛ روزنامه‌هایی‌ نظیر اتحاد ، پیروزی‌ ، پیك‌ تهران‌ ، دیپلمات‌ ، راد ، و دموكرات‌ ایران‌ كه‌ در همان‌ سال‌ نخستین‌ شماره‌های‌ آنها منتشر شد و نیز جراید با سابقه‌ای‌ چون‌ داریا * ، بهرام‌ و گفتار كه‌ با دولت‌ همراهی‌ می‌كردند ( رجوع كنید به: «به‌ عناصر آزادیخواه‌»، دیپلمات‌ ، سال‌ 1، ش‌ 24، 25 بهمن‌ 1325، ص‌ 1؛ صدقی‌، «هوچی‌گری‌ بس‌ است‌...»، گفتار ، سال‌ 3، ش‌ 3، 20 دی‌ 1325، ص‌ 1).

آزادی‌ قلم‌ بین‌ سالهای‌ 1320 تا 1332 ش‌ با شدت‌ و ضعف‌ ادامه‌ داشت‌ و مظهر این‌ آزادی‌، انتقادهای‌ تند از دولت‌ بود كه‌، به‌رغم‌ محدودیتهای‌ نسبی‌، همچنان‌ صورت‌ می‌گرفت‌ و گاه‌ چنان‌ شدت‌ می‌یافت‌ كه‌ عبدالحسین‌ هژیر، نخست‌وزیر وقت‌، در پی‌ حملات‌ مداوم‌ جراید گفت‌: «باید شمشیر قلم‌ را مرتب‌ نكشید كه‌ كُند می‌شود» (سفری‌، ج‌ 1، ص‌ 240).

جنبش‌ مردمی‌ برای‌ ملی‌ كردن‌ صنعت‌ نفت‌، شور جدیدی‌ در جراید ایجاد كرد. دو روزنامه‌ باختر امروز * (به‌ مدیریت‌ حسین‌ فاطمی‌) و شاهد (به‌ مدیریت‌ مظفر بقایی‌ كرمانی‌ * ) در تابستان‌ 1328 ش‌، به‌ مثابه‌ بلندگوی‌ ملی‌گرایان‌ برای‌ ملی‌ كردن‌ صنعت‌ نفت‌، پدید آمد. همراهی‌ عده‌ای‌ از مدیران‌ جراید با دكتر مصدق‌ در مخالفت‌ با جریان‌ انتخابات‌ دوره‌ شانزدهم‌ به‌ تشكیل‌ جبهه‌ ملی‌ انجامید. دخالت‌ آشكار دولت‌ وقت‌ در انتخابات‌ مجلس‌، برای‌ تصویب‌ قرارداد الحاقی‌ نفت‌ بود كه‌ جبهه‌ ملی‌ با آن‌ به‌ شدت‌ مخالفت‌ می‌كرد. جراید، به‌ دلیل‌ افشاگری‌ درخصوص‌ فساد انتخابات‌، مكرر توقیف‌ می‌شدند، چنانكه‌ در عرض‌ یك‌ هفته‌ بیش‌ از بیست‌ روزنامه‌ توقیف‌ شد («گلوی‌ مطبوعات‌ ملی‌ را سخت‌ فشار می‌دهند»، باختر ، سال‌ 14، ش‌ 71، 30 مهر 1328، ص‌ 1). در برابرِ جرایدِ حامی‌ ملی‌ كردن‌ صنعت‌ نفت‌، گروهی‌ از جراید، نظیر سفیر و ارشاد ملت‌ ، نیز بودند كه‌ با دكتر مصدق‌ مخالفت‌ كردند و از دولت‌ رزم‌آرا ــ كه‌ مخالف‌ ملی‌ كردن‌ صنعت‌ نفت‌ بود حمایت‌ نمودند ( رجوع كنید به: «غوغای‌ نفت‌: شعبده‌بازی‌ نفتی‌ها»، سفیر ، ش‌ 26، 11 آبان‌ 1329، ص‌ 1؛ «لیدر جبهه‌ ملی‌ مكنونات‌ قلبی‌ خود را ظاهر ساخت‌»، ارشاد ملت‌ ، سال‌ 2، ش‌ 70، 7 اسفند 1329، ص‌ 1).

پس‌ از ترور رزم‌آرا (اسفند 1329)، جنبش‌ مردم‌ به‌ پیروزی‌ رسید و صنعت‌ نفت‌ در 29 اسفند 1329 ملی‌ اعلام‌ شد. با نخست‌وزیری‌ دكتر مصدق‌ در اردیبهشت‌ 1330، دوره‌ای‌ از آزادی‌ قلم‌ برای‌ روزنامه‌نگاران‌ مهیا گردید كه‌ در تاریخ‌ مطبوعات‌ ایران‌ كم‌ نظیر است‌. اعطای‌ آزادی‌ قلم‌ از نخستین‌ اقدامات‌ دكتر مصدق‌ بود. او اعلام‌ كرد كه‌ مطبوعات‌ هر قدر از وی‌ و دولتش‌ انتقاد كنند تحت‌ تعقیب‌ قرار نخواهند گرفت‌ (مصدق‌، 1365 ش‌، ص‌ 374). آزادی‌ عمل‌ جراید زمینه‌ را برای‌ روزنامه‌نگاران‌ و جناحهای‌ مخالف‌ دولت‌ فراهم‌ كرد كه‌ در قالب‌ سه‌ دسته‌ به‌ مخالفت‌ گسترده‌ با دولت‌ مصدق‌ برخاستند: روزنامه‌های‌ وابسته‌ به‌ جناح‌ چپ‌ به‌ ویژه‌ حزب‌ توده‌؛ جراید مزدور شركت‌ نفت‌، موسوم‌ به‌ روزنامه‌های‌ نفتی‌؛ و جراید فحاش‌، كه‌ بدون‌ وابستگی‌ مستقیم‌ به‌ جایی‌، در پی‌ تضعیف‌ دولت‌ بودند. هر چند نخستین‌ تقاضای‌ دكتر مصدق‌ در بدو تشكیل‌ دولت‌، رعایت‌ عفت‌ قلم‌ از سوی‌ روزنامه‌نگاران‌ و سوءاستفاده‌ نكردن‌ از آزادی‌ بود (همو، 1358 ش‌، ص‌ 67)، طی‌ حكومت‌ وی‌ فحاش‌ترین‌ روزنامه‌ها علیه‌ دولت‌ قد برافراشتند؛ روزنامه‌هایی‌ چون‌ آتش‌بارشرق‌ ، شلاق‌ ، كاوه‌ نو ، ندای‌ سپهر ، و غوغای‌ ملت‌ . روزنامه‌های‌ نفتی‌ نیز، در حمایت‌ از منافع‌ شركت‌ نفت‌، در تضعیف‌ دولت‌ می‌كوشیدند. با كشف‌ اسنادِ خانه‌ سِدان‌، نماینده‌ شركت‌ سابق‌ نفت‌، تمام‌ اسرار مربوط‌ به‌ روزنامه‌هایی‌ كه‌ در تقویت‌ سیاست‌ انگلیس‌ و حمایت‌ از منافع‌ شركت‌ نفت‌ تلاش‌ می‌كردند، برملا شد. این‌ روزنامه‌ها مطالب‌ توهین‌آمیز به‌ سیاستمداران‌ ایرانی‌ و مقالات‌ تحریك‌ كننده‌ را از ابوالقاسم‌ حداد، رابط‌ مطبوعاتی‌ شركت‌ نفت‌، دریافت‌ می‌كردند. مقاله‌ها را تعدادی‌ از نویسندگان‌، از جمله‌ علی‌ جواهر كلام‌، تهیه‌ می‌كردند و در اختیار روزنامه‌ها قرار می‌دادند ( رجوع كنید به: شاهد ، ش‌ 426، 19 تیر 1330، ص‌ 1؛ «مصاحبه‌ با جناب‌ آقای‌ دادستان‌ كل‌»، ستاره‌ ، سال‌ 15، ش‌ 3744، 19 تیر 1330، ص‌ 1). به‌ گفته‌ اسماعیل‌ رائین‌ (1358 ش‌، ص‌ 315)، روزنامه‌های‌ چپگرا چون‌ چلنگر ، به‌ سوی‌ آینده‌ ، پیك‌ امروز ، و رنج‌ و گنج‌ ، نیز برای‌ شركت‌ نفت‌ فعالیت‌ می‌كردند.

از دیگر نشریات‌ مخالف‌، جراید وابسته‌ به‌ فدائیان‌ اسلام‌ و مجمع‌ مسلمانان‌ مجاهد چون‌ نبرد ملت‌ و ملت‌ ما بود و نیز نشریاتی‌ كه‌ ضمن‌ حمایت‌ از آیت‌اللّه‌ كاشانی‌ با دولت‌ دكتر مصدق‌ مخالفت‌ می‌كردند («حكومت‌ جنایتكار مصدق‌ چنگال‌ درنده‌ خود را تا جگرگاه‌ مسلمانان‌ فرو برد»، نبرد ملت‌ ، سال‌ 2، ش‌ 43، 10 بهمن‌ 1330، ص‌ 1؛ «دیشب‌ به‌ دستور مصدق‌ در منزل‌ آیت‌اللّه‌ كاشانی‌ 2 نفر را مقتول‌ و قریب‌ بیست‌ نفر را مجروح‌ كردند»، ملت‌ ما ، ش‌60، یكشنبه‌ 11 مرداد 1332، ص‌ 1؛ «مصدق‌ برای‌ سازش‌ با انگلیسیها توطئه‌ قتل‌ آیت‌اللّه‌ كاشانی‌ را چیده‌ است‌»، آتش‌ ، سال‌ 6، ش‌ 44، یكشنبه‌ 11 مرداد 1332، ص‌ 2).

در دوره‌ دولت‌ دكتر مصدق‌، حدود هفتاد روزنامه‌ در مخالفت‌ با دولت‌ به‌ شدت‌ فعالیت‌ داشتند (سفری‌، ج‌ 1، ص‌ 686). با وجود این‌، روزنامه‌های‌ وابسته‌ به‌ جبهه‌ ملی‌ پشتوانه‌ای‌ قوی‌ برای‌ دولت‌ محسوب‌ می‌شدند. به‌ گفته‌ ملكی‌، مدیر روزنامه‌ ستاره‌ (ص‌ 59)، جبهه‌ ملی‌ در جریان‌ مبارزات‌ خود، هسته‌ مركزی‌ تبلیغات‌ و انتشارات‌ ایجاد كرد كه‌ در موفقیت‌ جبهه‌ بسیار مؤثر بود. به‌ این‌ ترتیب‌، سه‌ دسته‌ روزنامه‌ تشكیل‌ شد: روزنامه‌های‌ طرفدار شخص‌ دكتر مصدق‌؛ جرایدی‌ كه‌ صاحبانش‌ عضو مؤسس‌ جبهه‌ ملی‌ بودند؛ و روزنامه‌هایی‌ كه‌ جبهه‌ ملی‌ را به‌ سبب‌ طرفداری‌اش‌ از آزادی‌ انتخابات‌ و الغای‌ حكومت‌ نظامی‌، تقویت‌ می‌كردند. گروهی‌ از این‌ جراید تا كودتای‌ 28 مرداد 1332 و سقوط‌ دولت‌ مصدق‌، به‌ دولت‌ وفادار ماندند و از دكتر مصدق‌ حمایت‌ كردند، از جمله‌ هفته‌نامه‌ شورش‌ ، به‌ مدیریت‌ كریم‌ پورشیرازی‌، كه‌ از 1329 ش‌ (مقارن‌ با اوج‌گیری‌ نهضت‌ ملی‌) انتشار یافت‌. شورش‌ نشریه‌ای‌ تندرو و جنجالی‌ بود كه‌ تا زمان‌ موفقیت‌ كودتا، از دولت‌ مصدق‌ حمایت‌ كرد و به‌ درباریان‌، به‌ ویژه‌ اشرف‌ پهلوی‌، می‌تاخت‌ و علاوه‌ بر آن‌، از آیت‌اللّه‌ كاشانی‌ نیز انتقاد می‌كرد ( رجوع كنید به: كریم‌ پورشیرازی‌ * ، امیرمختار).

دوره‌ دوازده‌ ساله‌ 1320 تا 1332 ش‌، دوره‌ بی‌نظیری‌ در تاریخ‌ مطبوعات‌ ایران‌ است‌. تعداد مطبوعات‌ با وجود محذوراتِ مختلفِ دولت‌ در اعطای‌ امتیاز، در این‌ دوره‌ رشد فزاینده‌ای‌ داشت‌. 682 ، 2 عنوان‌ جدید به‌ مطبوعات‌ كشور پیوست‌ كه‌ بی‌سابقه‌ و بیانگر اهمیت‌ این‌ برهه‌ از تاریخ‌ مطبوعات‌ ایران‌ است‌ و اگر مجموع‌ عناوین‌ جراید را از آغاز تا 1332 ش‌ در نظر بگیریم‌، از حدود 376 ، 4 عنوان‌، 56% كل‌ مطبوعات‌ كشور به‌ این‌ دوره‌ دوازده‌ ساله‌ تعلق‌ دارد. از خصایص‌ مهم‌ این‌ دوره‌، افزایش‌ تعداد جراید خصوصی‌ بود كه‌ در كنار 129 عنوان‌ نشریه‌ دولتی‌، فعالیت‌ می‌كردند (برزین‌، 1370 ش‌ ب‌ ، ص‌ 14، 20ـ21). همچنین‌ روزنامه‌نگاری‌ این‌ دوره‌ از انحصار اطلاع‌رسانی‌ و درج‌ وقایع‌ خبری‌ خارج‌ شد و تحلیل‌ و تفسیر محتوای‌ خبر بیش‌ از هر چیز مورد توجه‌ واقع‌ گردید و مقاله‌های‌ ترجمه‌ شده‌ از مطبوعات‌ خارجی‌ در باره‌ مسائل‌ روز در صفحه‌های‌ نخست‌ روزنامه‌ جای‌ گرفت‌. از جمله‌ این‌ جراید، روزنامه‌های‌ ایران‌ ما و نبرد ، ترجمان‌ حزب‌ پیكار، بودند كه‌ مقاله‌های‌ خارجی‌ زیادی‌ در آنها درج‌ می‌شد. همچنین‌ در این‌ دوره‌، نثر روزنامه‌نگاری‌ از شیوه‌ سنّتی‌، كه‌ متأثر از شیوه‌ نگارش‌ فرانسه‌ بود، به‌ شیوه‌ انگلیسی‌ تغییر یافت‌، كه‌ از ویژگیهای‌ آن‌ دوری‌ از تكرار و جمله‌پردازی‌ و در برابر، به‌ كار بردن‌ جمله‌های‌ طولانی‌ تحلیلی‌ بود. راه‌ یافتن‌ واژه‌های‌ انگلیسی‌ به‌ روزنامه‌های‌ فارسی‌، جنبه‌ دیگری‌ از نفوذ روزنامه‌نگاری‌ انگلیسی‌ را نشان‌ می‌داد (همایون‌، ص‌ 247). در میان‌ نشریات‌ این‌ دوره‌، افزون‌ بر جراید سیاسی‌، نشریات‌ موضوعی‌ یا تخصصی‌ نیز فعالیت‌ پر رونقی‌ داشتند.

نشریات‌ ورزشی‌ این‌ دوره‌ 26 عنوان‌ بود و از 1325 تا 1327 ش‌ پنج‌ نشریه‌ در تهران‌ انتشار یافت‌ ( رجوع كنید به: نوروز مرادی‌، 1381 ش‌ ب‌ ، ص‌ 4ـ11؛ قاسمی‌، 1370 ش‌ ب‌ ، ص‌ 63). در شهرستانها نیز جراید ورزشی‌ به‌ چاپ‌ می‌رسید، ولی‌ از نظر شمارگان‌ به‌ اندازه‌ تهران‌ نبود ( رجوع كنید به: جراید محلی‌).

در زمینه‌ مسائل‌ حقوقی‌ ــ علاوه‌ بر نشریه‌های‌ قدیمی‌، نظیر روزنامه‌ رسمی‌ كشور ، كه‌ انتشار آن‌ در 1323 ش‌ آغاز شده‌ بود مجله‌ كانون‌ وكلا در 1327 ش‌ انتشار یافت‌ و با نشر آن‌ در محتوای‌ مطبوعات‌ حقوقی‌ تحولی‌ به‌ وجود آمد. نشر آن‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ نیز ادامه‌ یافت‌ (مقدم‌ فر، 1370 ش‌، ص‌ 42ـ43).

مجله‌ هفتگی‌ اقتصادی‌ تهران‌ اكونومیست‌ نیز در 1331 ش‌ به‌ چاپ‌ رسید كه‌ سبب‌ آشنایی‌ مردم‌ با واژه‌های‌ اقتصادی‌ و رواج‌ آنها شد. این‌ مجله‌ از بالاترین‌ شمارگان‌ برخوردار بود و به‌ بسیاری‌ از كشورها ارسال‌ می‌شد (نواب‌ بوشهری‌، ص‌ 28، 32ـ34).

از نشریات‌ جدید كودكان‌ در این‌ دوره‌، مجله‌ خردسالان‌ ، روزنامه‌ فكاهی‌ شنگول‌ ، و بازی‌ كودكان‌ بود. مجله‌ كودك‌ ، و فریاد دانش‌آموز و نخستین‌ فصلنامه‌ كودك‌ با عنوان‌ آلبوم‌ را جبار باغچه‌بان‌ به‌ چاپ‌ رساند. اولین‌ مجله‌ غیرفارسی‌ كودكان‌، با نام‌ لوسابر ، را ارمنیان‌ منتشر كردند و نخستین‌ مجله‌ برای‌ سنین‌ قبل‌ از دبستان‌، نغمه‌ كودك‌ نام‌ داشت‌ كه‌ در این‌ دوره‌ به‌ چاپ‌ رسید. اولین‌ مجله‌ مستمر دولتی‌، با عنوان‌ دانش‌آموز ، در 1327 ش‌ و دومین‌ مجله‌ دولتی‌، با نام‌ سازمان‌ جوانان‌ شیر و خورشید سرخ‌ ایران‌ ، نیز در همان‌ سال‌ منتشر شد (حسین‌زاده‌، ج‌ 1، ص‌ 41ـ44). نامه‌ فرهنگستان‌ از مجلات‌ ادبی‌ این‌ دوره‌ است‌ كه‌ ابتدا با مدیریت‌ محمد حجازی‌ سپس‌ رشیدیاسمی‌ و با سردبیری‌ حبیب‌ یغمایی‌ در اردیبهشت‌ 1322 تأسیس‌ گردید. نشر مجلات‌ دانشگاهی‌ نیز در این‌ دوره‌ آغاز شد. اولین‌ نشریه‌ دانشگاهی‌ را دانشكده‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ دانشگاه‌ تبریز در فروردین‌ 1327 منتشر كرد. پس‌ از آن‌ دانشكده‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ دانشگاه‌ تهران‌ در 1332 ش‌ نخستین‌ نشریه‌اش‌ را به‌ چاپ‌ رساند. دانشكده‌های‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ در دانشگاهها پیشگام‌ نشر مجلات‌ بودند. از دیگر دانشكده‌های‌ صاحب‌ نشریه‌ می‌توان‌ به‌ دانشكده‌های‌ حقوق‌ و علوم‌ سیاسی‌ و الهیات‌ و معارف‌ اسلامی‌ اشاره‌ كرد (برای‌ اطلاعات‌ تفصیلی‌ رجوع كنید به: دانشگاه‌ * ).

پس‌ از كودتای‌ 28 مرداد بسیاری‌ از جراید تعطیل‌ شدند یا امتیازشان‌ لغو گردید. گروهی‌ از جراید نیز، پس‌ از استقرار حكومت‌ كودتا، تغییر موضع‌ دادند. مطبوعات‌ فعال‌ پس‌ از كودتا غالباً مخالف‌ دكتر مصدق‌ و حامی‌ دربار بودند. هر چند در چنین‌ فضایی‌ روزنامه‌ صَرصَر منتشر شد كه‌ آشكارا حامی‌ مصدق‌ بود و با دربار مخالفت‌ می‌كرد، ولی‌ عمر آن‌ بیش‌ از دو ماه‌ نپایید و پس‌ از توقیفهای‌ مكرر و نشر مجدد با عناوین‌ دیگر، در آذر همان‌ سال‌ تعطیل‌ شد. از دیگر نشریات‌ حامی‌، مجله‌ سپید و سیاه‌ بود كه‌ در جریان‌ محاكمه‌ دكتر مصدق‌ با شعار «مصدق‌ پیروز است‌» از وی‌ حمایت‌ می‌كرد. برخی‌ جراید حامی‌ مصدق‌، نظیر مجلات‌ روشنفكر به‌ مدیریت‌ رحمت‌ مصطفوی‌ و فردوسی‌ به‌ مدیریت‌ نعمت‌اللّه‌ جهانبانوئی‌، نیز با اندكی‌ تغییر در شیوه‌ خود، منتشر شدند (حجازی‌، ص‌ 145، 150؛ سفری‌، ج‌ 2، ص‌ 51 52، 81 ، 83).

پس‌ از 1332 ش‌ مطبوعات‌ عامه‌پسند شد و كیفیت‌ آنها پایین‌ آمد. خبر رسانی‌ و بی‌توجهی‌ به‌ مسائل‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ بار دیگر در جراید باب‌ شد و از آن‌ پس‌، گرایش‌ تدریجی‌ جراید به‌ سمت‌ مسائل‌ اقتصادی‌ و علمی‌ و پزشكی‌ و فرهنگی‌ بود و داستانها و پاورقیهای‌ عاشقانه‌، تاریخی‌ و پلیسی‌ جانشین‌ مباحث‌ سیاسی‌ و انتقادی‌ شد. حسینقلی‌ مستعان‌ از جمله‌ پاورقی‌نویسان‌ مشهور بود كه‌ پاورقیهایش‌ در مجله‌ تهران‌ مصور به‌ چاپ‌ می‌رسید (بهزادی‌، 1378ـ1380 ش‌، ج‌ 3، ص‌ 637؛ برزین‌، 1354 ش‌، ص‌ 15، 17؛ همو، 1370 ش‌ ب‌ ، ص‌ 22).

در دوره‌ پس‌ از كودتا، فشار و سختگیری‌ دولت‌ بر مطبوعات‌ بیشتر شد ( رجوع كنید به: بخش‌ تدوین‌ قانون‌ مطبوعات‌). در اواخر دهه‌ 1330 ش‌، در پی‌برنامه‌های‌ دولتِ كِنِدی‌، رئیس‌جمهور امریكا، برای‌ مقابله‌ با بروز انقلاب‌ و نفوذ كمونیسم‌ در كشورهای‌ جهان‌ سوم‌، ایران‌ نیز همانند سایر كشورها، تحت‌ تأثیر سیاست‌ خارجی‌ امریكا، به‌ ایجاد تغییر و تحول‌ و اصلاحات‌ پرداخت‌ و پس‌ از یك‌ دوره‌ طولانی‌ اختناق‌، در آستانه‌ انتخابات‌ مجلس‌ بیستم‌، به‌ گروههای‌ سیاسی‌ اجازه‌ فعالیت‌ داده‌ شد كه‌ در پی‌ آن‌ مطبوعات‌ نیز با بهره‌گیری‌ از این‌ فضا به‌ فعالیت‌ پرداختند و به‌ این‌ ترتیب‌، با انتشار اخبار سیاسی‌، به‌ ویژه‌ اخبار انتخابات‌، دور جدیدی‌ از آزادی‌ مطبوعات‌ آغاز شد ( رجوع كنید به: سفری‌، ج‌ 2، ص‌ 311؛ بهزادی‌، 1378ـ1380 ش‌، ج‌ 2، ص‌ 62ـ64). این‌ آزادی‌ كوتاه‌ مدت‌ بود و اندكی‌ بعد فشار آوردن‌ بر مطبوعات‌ از سرگرفته‌ شد و حدود هفتاد روزنامه‌ در آغاز دهه‌ 1340 ش‌ تعطیل‌ گردید (رجوع كنید به: بخش‌ تدوین‌ قانون‌ مطبوعات‌). از 1330 تا 1343 ش‌، حدود 230 نشریه‌ منتشر شد. در این‌ دوره‌ بر تعداد هفته‌نامه‌ها ــ كه‌ از دهه‌ 1320 ش‌ در عرصه‌ مطبوعات‌ پدیدار شده‌ بود افزوده‌ شد و هفته‌نامه‌های‌ ورزشی‌ چون‌ كیهان‌ ورزشی‌ و تاج‌ ورزشی‌ نیز آغاز به‌ كار كردند. از نشریات‌ اقتصادی‌، مجله‌ علمی‌ ـ اقتصادی‌ بازار خاورمیانه‌ بود كه‌ در 1341 ش‌ منتشر شد. دیگر، روزنامه‌ بورس‌ از انتشارات‌ مجله‌ بورس‌ بود و مجله‌ ماهانه‌ اقتصاد و صنعت‌ كه‌ در 1343 ش‌ منتشر شد. كیهان‌ بچه‌ها و اطلاعات‌ كودكان‌ از نشریات‌ ویژه‌ كودكان‌ بودند كه‌ از 1335 ش‌ با آغاز شدن‌ فعالیت‌ آنها صفحه‌های‌ مخصوص‌ كودكان‌ در مجلات‌ هفتگی‌ حذف‌ شد. حقوق‌ امروز (مجله‌ خاص‌ مسائل‌ حقوقی‌)، شكار و طبیعت‌ (نشریه‌ كانون‌ شكار) و مجله‌ موزیك‌ ایران‌ ، از جمله‌ نشریات‌ فعال‌ دهه‌ 1330 ش‌ و اوایل‌ دهه‌ 1340 ش‌ بودند ( رجوع كنید به: برزین‌، 1344 ش‌، ص‌ 12 به‌ بعد).

در اوایل‌ دهه‌ 1340 ش‌، علی‌ امینی‌ پس‌ از تشكیل‌ كابینه‌اش‌، به‌ انتقاد از دولتهای‌ پس‌ از كودتا پرداخت‌. وی‌ با موضع‌گیری‌ علیه‌ ممیزی‌ مطبوعات‌، از آزادی‌ مطبوعات‌ حمایت‌ كرد، ولی‌ دیری‌ نپایید كه‌ با انتقادهای‌ جراید، كه‌ شامل‌ خطاهای‌ دولت‌ وی‌ نیز می‌شد، شیوه‌ تهدید و فشار دولتهای‌ قبلی‌ را در پیش‌ گرفت‌ (بهزادی‌، 1378ـ1380 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 86). پس‌ از 1342 ش‌، سیاست‌زدایی‌ در جراید آغاز شد و موقعیت‌ مناسبی‌ برای‌ مجله‌های‌ غیرسیاسی‌ پیش‌ آمد كه‌ به‌ مسائلی‌ چون‌ زندگی‌ خصوصی‌ خواننده‌ها و بازیگران‌ سینما بپردازند. درج‌ این‌ مطالب‌ از آثار رواج‌ فرهنگ‌ امریكایی‌ بود كه‌ به‌ ویژه‌ در این‌ سالها سلطه‌ یافته‌ بود. در این‌ میان‌ نشریات‌ سیاسی‌ ضربه‌ خوردند و روشنفكران‌ به‌ مطالعه‌ چند نشریه‌ ماهانه‌ چون‌ نگین‌ و یغما اكتفا كردند (همان‌، ج‌ 3، ص‌ 479).

انتشار مجله‌های‌ هفتگی‌ به‌ تهران‌ اختصاص‌ داشت‌ كه‌ در باره‌ زنان‌، جوانان‌، طنز، سینما، كودكان‌، ورزش‌، اقتصاد و موضوعهای‌ عمومی‌ فعالیت‌ می‌كردند و بیشتر جنبه‌ سرگرمی‌ داشتند. بامشاد ، پیك‌ ایران‌ ، و توفیق‌ از هفته‌نامه‌های‌ قدیمی‌ بودند كه‌ در اواخر دهه‌ 1340 ش‌ و اوایل‌ دهه‌ 1350 ش‌ تعطیل‌ شدند. مجله‌ روشنفكر نیز، به‌رغم‌ كمكهای‌ دولت‌، از انتشار بازماند. نشر مجله‌های‌ ادبی‌ چون‌ سخن‌ ، یغما ، ارمغان‌ ، و یكان‌ همچنان‌ ادامه‌ یافت‌. وحید با مدیریت‌ سیف‌اللّه‌ وحیدنیا دیگر مجله‌ ادبی‌ است‌ كه‌ در این‌ دوره‌ تأسیس‌ شد و نخستین‌ شماره‌اش‌ در دی‌ 1342 به‌ طور ماهانه‌ انتشار یافت‌. در اواسط‌ 1350 ش‌، وحیدنیا، علاوه‌ بر وحید ، مجله‌ خاطرات‌ وحید را كه‌ حاوی‌ خاطرات‌ رجال‌ سیاسی‌، فرهنگی‌ و هنری‌ بود، منتشر كرد. مجله‌ هنری‌ ماهانه‌ هنر و مردم‌ نیز با مدیریت‌ خدابنده‌لو در آبان‌ 1341 منتشر شد كه‌ تا اواسط‌ 1358 ش‌ ادامه‌ داشت‌. در 1382 ش‌ مجله‌ای‌ با همین‌ نام‌ و سبك‌ و سیاق‌ فعالیت‌ خود را آغاز كرد ولی‌ پس‌ از مدتی‌ كوتاه‌ تعطیل‌ شد. در دهه‌ 1340 ش‌ وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ پس‌ از ارزیابیهای‌ علمی‌ با همكاری‌ انتشارات‌ فرانكلین‌ مجلاتی‌ را با نام‌ پیك‌ ( پیك‌ دانش‌آموز، پیك‌ معلم‌، پیك‌ جوانان‌، پیك‌ نوجوانان‌ ) مخصوص‌ گروه‌های‌ سنی‌ مختلف‌ در «مركز تهیه‌ خواندنیهای‌ نوسوادان‌» كه‌ به‌ همین‌ منظور تأسیس‌ شده‌ بود، منتشر كرد كه‌ تحولی‌ در مجله‌های‌ ویژه‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ محسوب‌ می‌شد. سالنامه‌ كشور ایران‌، كتاب‌ سال‌ كیهان‌، سالنامه‌ دنیا، سالنامه‌ شهرت‌ ماه‌، كتاب‌ سال‌ اطلاعات‌ ، و سالنامه‌ نوردانش‌ از جمله‌ سالنامه‌های‌ دهه‌ 1340 ش‌ و 1350 ش‌ بودند (برزین‌، 1354 ش‌، ص‌ 73، 81 ، 95ـ97، 102ـ103؛ حسین‌زاده‌، ج‌ 1، ص‌ 202ـ203). در فاصله‌ سالهای‌ 1332 تا 1357 ش‌، در مجموع‌ 772 نشریه‌ جدید منتشر شد كه‌ 463 عنوان‌ از آنها، یعنی‌ بیش‌ از 63%، نشریه‌ دولتی‌ بودند (همو، 1370 ش‌ ب‌ ، ص‌ 22؛ برای‌ آگاهی‌ از عناوین‌ و موضوعات‌ و تاریخ‌ انتشار و روند رشد نشریات‌ تخصصی‌ از آغاز فعالیت‌ جراید تا پایان‌ حكومت‌ پهلوی‌ رجوع كنید به: محسنیان‌راد و جعفری‌، ص‌ 23ـ33).

5. جراید محلی‌. روزنامه‌نگاری‌ در شهرهای‌ ایران‌، به‌ جز پایتخت‌، از دوره‌ ناصری‌ آغاز شد كه‌ فاصله‌ چندانی‌ با انتشار نخستین‌ روزنامه‌، یعنی‌ كاغذ اخبار ، نداشت‌. پیش‌ از نهضت‌ مشروطه‌، آذربایجان‌، فارس‌، اصفهان‌، مازندران‌، بوشهر، و خراسان‌؛ در صدر مشروطه‌، همدان‌، گیلان‌، یزد، كردستان‌، كرمانشاه‌، قزوین‌، اردبیل‌، مركزی‌، كرمان‌، و لرستان‌؛ در اواخر دوره‌ قاجار، قم‌؛ در دوره‌ پهلوی‌ اول‌، خوزستان‌، زنجان‌، چهارمحال‌ و بختیاری‌، و گرگان‌ (امروزه‌ واقع‌ در استان‌ گلستان‌)؛ در دوره‌ پهلوی‌ دوم‌، هرمزگان‌، سمنان‌، و سیستان‌ و بلوچستان‌؛ و پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌، ایلام‌ و كهگیلویه‌ و بویراحمد فعالیت‌ مطبوعاتی‌ خود را آغاز كردند. عناوین‌ جراید محلی‌ غالباً با پسوندی‌ از نام‌ منطقه‌، یا با واژه‌ای‌ مرتبط‌ با منطقه‌، همراه‌ است‌ و معمولاً به‌ صورت‌ روزنامه‌ است‌ كه‌ در فواصل‌ مختلف‌ مانند هفته‌، ماه‌ و كمتر روزانه‌ منتشر می‌شود. انتشار مجله‌ نیز به‌ندرت‌ صورت‌ می‌گیرد. روزنامه‌ها از نوع‌ خبری‌ است‌ و در آنها به‌ندرت‌ به‌ موضوعهای‌ ورزشی‌، اقتصادی‌، ادبی‌ و هنری‌ پرداخته‌ می‌شود. در عین‌ اولویت‌ اخبار محلی‌، خبرهای‌ كشور نیز درج‌ می‌گردد.

اطلاعات‌ این‌ بخش‌ به‌ ترتیب‌ سابقه‌ نشر جراید در هر یك‌ از این‌ مناطق‌ است‌، همچنین‌ اطلاعات‌ جراید محلی‌ پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ نیز در این‌ بخش‌ آمده‌ است‌:

آذربایجان‌ (شرقی‌ و غربی‌). پیشگام‌ روزنامه‌نگاری‌ پس‌ از تهران‌، آذربایجان‌ است‌ كه‌ نخستین‌ نشریه‌ آن‌ در 1265 در ارومیه‌ با نام‌ زاهر یرادی‌ باهرا ، دوازده‌ سال‌ پس‌ از نشر كاغذ اخبار ،به‌ چاپ‌ رسید ( رجوع كنید به: جراید اقلیتهای‌ دینی‌)، ولی‌ نخستین‌ نشریه‌ محلی‌ فارسی‌ زبان‌، روزنامه‌ اخبار دارالسلطنه‌ آذربایجان‌ بود كه‌ در 1275 در تبریز به‌ صورت‌ ماهانه‌ منتشر شد. از آن‌ به‌ روزنامه‌ وقایع‌ شهر مملكت‌ محروسه‌ آذربایجان‌ ، و ملتی‌ مملكت‌ آذربایجان‌ نیز یاد می‌شود. این‌ روزنامه‌ پس‌ از دوبار تعطیلی‌، در 1296 به‌ دستور مظفرالدین‌ میرزا با نام‌ تبریز انتشار یافت‌ كه‌ روزنامه‌ای‌ مترقی‌ بود و، برخلاف‌ روزنامه‌های‌ دولتی‌، به‌ آزادی‌ اهمیت‌ می‌داد (اعتمادالسلطنه‌، 1367ـ 1368 ش‌، ج‌ 4، ص‌2397؛ صدر هاشمی‌، ج‌1، ص‌ 61ـ62؛ كهن‌، ج‌ 1، ص‌43).

در 1311، مظفرالدین‌ میرزا، به‌ تقلید پدرش‌، روزنامه‌ دیگری‌ با نام‌ ناصری‌ در تبریز منتشر كرد كه‌ ظاهراً نخستین‌ روزنامه‌ای‌ بود كه‌ بهای‌ پولهای‌ خارجی‌ و اخبار مربوط‌ به‌ هواشناسی‌ در آن‌ چاپ‌ می‌شد ( رجوع كنید به: رضوانی‌، ص‌ 9؛ مجیدی‌، ص‌ 201). حدید یا الحدید نخستین‌ روزنامه‌ غیردولتی‌ بود كه‌ در 1315 به‌ طور هفتگی‌ از سوی‌ آزادی‌خواهان‌ در دو دوره‌ منتشر شد و در دوره‌ دوم‌ به‌ عدالت‌ تغییر نام‌ یافت‌. تا پیش‌ از مشروطه‌، پنج‌ نشریه‌، ادب‌، كمال‌، اتحاد، اخوت‌ و اسلامیه‌ ، انتشار یافت‌ كه‌ سه‌ نشریه‌ اخیر در آستانه‌ نهضت‌ مشروطه‌ علیه‌ مشروطه‌خواهی‌ به‌ چاپ‌ می‌رسید. در مجموع‌، نشریات‌ آذربایجان‌ از آغاز تا نهضت‌ مشروطه‌ 22 روزنامه‌ بود كه‌ هجده‌ نشریه‌ در آذربایجان‌ (دو نشریه‌ در ارومیه‌ و بقیه‌ در تبریز) و چهار نشریه‌ با نامهای‌ اختر ، حكمت‌ ، ارشاد و شاهسون‌ از سوی‌ آذربایجانیها در خارج‌ از ایران‌ انتشار می‌یافت‌ (مجیدی‌، ص‌ 201ـ204). با آغاز دوره‌ مشروطه‌ بر تعداد نشریات‌ افزوده‌ شد، چنانكه‌ تا 1300 ش‌ حدود هشتاد روزنامه‌ به‌ چاپ‌ رسید. انجمن‌ تبریز ، نخستین‌ روزنامه‌ پس‌ از امضای‌ فرمان‌ مشروطه‌ بود كه‌ انجمن‌ ایالتی‌ آذربایجان‌ یا مجلس‌ شورای‌ ملی‌ تبریز آن‌ را منتشر كرد. گفته‌ می‌شود این‌ روزنامه‌ «شالوده‌ دولت‌ مشروطه‌ را در آذربایجان‌» پایه‌ریزی‌ و استوار كرد (كسروی‌، 1381 ش‌، ص‌ 268؛ محیط‌ طباطبائی‌، ص‌ 130). شیخ‌ محمد خیابانی‌ * روزنامه‌ تجدد را در 1325 به‌ مدت‌ پنج‌ سال‌ منتشر كرد كه‌ از نشریات‌ مترقی‌ و حامی‌ آزادی‌خواهی‌ بود. پس‌ از به‌ توپ‌ بستن‌ مجلس‌ در 1326، ناله‌ ملت‌ نخستین‌ نشریه‌ای‌ بود كه‌ بدون‌ ممیزی‌، در حمایت‌ از مشروطه‌خواهان‌ منتشر شد، در مقابلِ نشریاتِ مخالف‌ مشروطه‌ نظیر خورشید، میتك‌، فكر، جریده‌ اسلامی‌ و آی‌ ملاعمو . به‌رغم‌ برقراری‌ آزادی‌ پس‌ از مشروطه‌، بسیاری‌ از روزنامه‌نگاران‌ آزادی‌خواه‌ تبعید یا كشته‌ شدند، از جمله‌ سید محمد شبستری‌، مدیر مجاهد ، ترجمان‌ سوسیال‌ دموكراتها و مركز غیبی‌ ( رجوع كنید به: علی‌مسیو * ) تبریز، تبعید و روزنامه‌ نیز تعطیل‌ شد؛ مؤسسان‌ روزنامه‌ شورای‌ ایران‌ ، یعنی‌ سعید سلماسی‌، حسین‌ شریف‌زاده‌ و علی‌ دوافروش‌، در 1326 ترور شدند؛ و هفته‌نامه‌ آزاد ، با مدیریت‌ رضا تربیت‌ (برادر محمدعلی‌ تربیت‌)، در دوره‌ استبداد صغیر با حمله‌ مخالفان‌ تعطیل‌ شد (مجیدی‌، ص‌ 206ـ 208، 211). از 1300 تا 1320 ش‌ هفده‌ نشریه‌ به‌ چاپ‌ رسید كه‌ معروف‌ترین‌ آن‌ سهند بود كه‌ از 1305 ش‌ تا پایان‌ حكومت‌ رضاشاه‌ منتشر شد. پس‌ از شهریور 1320 تا كودتای‌ 28 مرداد 1332، مجموعاً 103 عنوان‌ نشریه‌ در آذربایجان‌ به‌ چاپ‌ رسید كه‌ از میان‌ آنها 75 نشریه‌ به‌ زبان‌ فارسی‌، هجده‌ نشریه‌ به‌ تركی‌، و بقیه‌ به‌ كردی‌، ارمنی‌ یا تركی‌ ـ فارسی‌ بود. 26 نشریه‌ نیز موضع‌ سوسیالیستی‌ داشت‌. در این‌ دوره‌ شهرهای‌ ابهر، مراغه‌، بوكان‌، مهاباد و میانه‌ نیز برای‌ نخستین‌بار نشریه‌ خود را منتشر كردند. در دوره‌ حكومت‌ خودمختار آذربایجان‌ (1324ـ 1325 ش‌)، حزب‌ دموكرات‌ كردستان‌ در مهاباد نشریات‌ متعددی‌ به‌ زبان‌ كردی‌ به‌ چاپ‌ رساند، از جمله‌ گوفاری‌ ئاوات‌ (مجله‌ آرزو)، گوفاری‌ هاواری‌ كورد (مجله‌ فریادِ كُرد)، گوفاری‌ كوردستان‌ (مجله‌ كردستان‌) و گوفاری‌ هاواری‌ نیشتمان‌ (مجله‌ فریاد میهن‌). روزنامه‌ آذربایجان‌ از معروف‌ترین‌ جراید دهه‌ 1320 ش‌ بود كه‌ ابتدا به‌ نام‌ آذربایجان‌ دموكرات‌ ، وابسته‌ به‌ حزب‌ توده‌، به‌ زبان‌ فارسی‌ منتشر شد، سپس‌ در دوره‌ یك‌ ساله‌ حكومت‌ خودمختار آذربایجان‌، با نام‌ آذربایجان‌ ، ترجمان‌ فرقه‌ دموكرات‌ آذربایجان‌ گردید و به‌ زبان‌ تركی‌ منتشر شد. فرقه‌ آزادِ ملت‌، غلبه‌، جَوانلار، ارومیه‌، آذر، فدایی‌، كردستان‌ و آلاله‌ نیز از نشریاتی‌ بودند كه‌ در شهرهای‌ مختلف‌ آذربایجان‌ به‌ چاپ‌ رسیدند. پس‌ از سقوط‌ حكومت‌ خودمختار، تمام‌ روزنامه‌ها تعطیل‌ شدند و مدتی‌ روزنامه‌نگاری‌ در آذربایجان‌ دچار ركود گردید. در دوره‌ حكومت‌ دكتر مصدق‌، دوازده‌ نشریه‌ به‌ حمایت‌ از مصدق‌ و هشت‌ نشریه‌ در مخالفت‌ با وی‌ فعالیت‌ داشت‌. پس‌ از كودتا بیشتر روزنامه‌ها تعطیل‌ شدند و تا 1357 ش‌ از تعداد عناوین‌ روزنامه‌ها كاسته‌ شد و فقط‌ هشت‌ نشریه‌ مجوز نشر گرفتند. برخی‌ از نشریات‌ این‌ دوره‌، نظیر پیام‌ آذربایجان‌ و آذرابادگان‌ ، در حمایت‌ از حكومت‌ سلطنتی‌ منتشر می‌شد. پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، بر تعداد نشریات‌ افزوده‌ شد و حدود 69 نشریه‌ جدید به‌ چاپ‌ رسید. از جمله‌ جراید دیرپا، مهد آزادی‌ و ندای‌ آذرابادگان‌ بوده‌ است‌ كه‌ به‌ ترتیب‌ از 1329 ش‌ و 1330 ش‌ تاكنون‌ (1385 ش‌) منتشر می‌شوند. در مدت‌ 150 سال‌ روزنامه‌نگاری‌ در آذربایجان‌ (آذربایجان‌ شرقی‌ و غربی‌)، بیش‌ از 300 نشریه‌ انتشار یافت‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ زبانی‌ متنوع‌ بودند: چهار نشریه‌ آشوری‌، هشت‌ نشریه‌ كردی‌، پانزده‌ نشریه‌ ارمنی‌، یك‌ نشریه‌ تركی‌ ـ كردی‌، 190 نشریه‌ فارسی‌، 49 نشریه‌ فارسی‌ ـ تركی‌ و 36 نشریه‌ تركی‌ ( رجوع كنید به: مجیدی‌، ص‌ 213 به‌ بعد؛ خزانه‌دار، ص‌ 16ـ 18؛ ناهیدی‌ آذر، ص‌ 14ـ84).

فارس‌. پس‌ از آذربایجان‌، روزنامه‌نگاری‌ در فارس‌ آغاز شد. در 1289 روزنامه‌ الفارس‌ در شیراز به‌ خواست‌ ظل‌السلطان‌، حاكم‌ فارس‌، به‌ فارسی‌ و عربی‌ به‌ چاپ‌ رسید، اما پس‌ از سه‌ شماره‌ فقط‌ به‌ فارسی‌ منتشر شد و انتشار آن‌ یك‌ سال‌ ادامه‌ یافت‌ (صدر هاشمی‌، ج‌ 1، ص‌ 261ـ264). محیط‌ طباطبائی‌ در اینكه‌ روزنامه‌ تبریز نخستین‌ روزنامه‌ محلی‌ فارسی‌زبان‌ باشد، تردید كرده‌ و الفارس‌ را قدیمی‌ترین‌ روزنامه‌ محلی‌، به‌ تعبیر وی‌ «ولایت‌»، خوانده‌ است‌ (ص‌ 41). پس‌ از تعطیلی‌ الفارس‌ ، 36 سال‌ در شیراز نشریه‌ای‌ منتشر نشد. روزنامه‌نگاری‌ پس‌ از مشروطه‌، در 1325 با ندای‌ اسلام‌ به‌ مدیریت‌ سید ضیاءالدین‌ طباطبایی‌ دوباره‌ آغاز شد (صدرهاشمی‌، ج‌ 4، ص‌ 281). ظاهراً روزنامه‌ فكاهی‌ ناهید ، كه‌ در 1300 ش‌ در تهران‌ منتشر شد، نخستین‌بار در 1326 در شیراز منتشر شده‌ بود، اما از جزئیات‌ آن‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌ ( رجوع كنید به: همان‌، ج‌ 4، ص‌ 255؛ رومی‌، ص‌ 44). تا كودتای‌ 1299 ش‌، حدود 34 نشریه‌ در فارس‌ به‌ چاپ‌ رسید كه‌ هشت‌تای‌ آنها مجله‌ و بقیه‌ غالباً روزنامه‌های‌ خبری‌ و سیاسی‌ بودند. از دیرپاترین‌ روزنامه‌های‌ فارس‌ در این‌ دوره‌، گلستان‌ بود كه‌ نزدیك‌ به‌ نیم‌ قرن‌ فعالیت‌ داشت‌. پس‌ از كودتا تا آغاز حكومت‌ پهلوی‌، 24 نشریه‌ جدید به‌ نشریات‌ قبل‌ افزوده‌ شد. محل‌ نشر جراید، شیراز بود و در دیگر شهرهای‌ فارس‌ روزنامه‌نگاری‌ پا نگرفته‌ بود ( رجوع كنید به: رومی‌، ص‌ 72، 83 84، 89، 92، 97ـ99، 104، و جاهای‌ دیگر). در دوره‌ پهلوی‌ اول‌، بیش‌ از پانزده‌ نشریه‌ جدید فعالیتشان‌ را آغاز كردند كه‌ در فاصله‌ 1304ـ1312 ش‌ بود پس‌ از آن‌ هیچ‌ نشریه‌ جدیدی‌ منتشر نشده‌ است‌. از اوایل‌ دهه‌ 1320 ش‌ بیش‌ از صد نشریه‌ به‌ چاپ‌ رسید كه‌ غالب‌ آنها پس‌ از كودتای‌ 28 مرداد 1332 تعطیل‌ شدند. فعالیت‌ بیشتر این‌ نشریات‌ از 1328 ش‌ ــ كه‌ از دوره‌های‌ رونق‌ روزنامه‌نگاری‌ فارس‌ به‌ شمار می‌آید آغاز گردید. در میان‌ روزنامه‌نگاران‌ این‌ دوره‌، سه‌ روزنامه‌نگار زن‌ بودند كه‌ ستاره‌ جنوب‌، ندای‌ ایران‌ ، و زنان‌ شیراز را منتشر كردند (بهروزی‌، ص‌ 120 به‌ بعد؛ سیروس‌ رومی‌، نامه‌ مورخ‌ 22 اسفند 1384؛ نیز رجوع كنید به: بخش‌ جراید زنان‌).

در فاصله‌ كودتای‌ 28 مرداد 1332 تا 1357 ش‌ بیش‌ از شصت‌ نشریه‌ كه‌ شامل‌ نشریات‌ سیاسی‌، اجتماعی‌، هنری‌، علمی‌ و ورزشی‌ بود، انتشار یافت‌. غالب‌ این‌ نشریات‌ را نهادهای‌ گوناگونی‌ چون‌ ادارات‌، دانشكده‌ها، دبیرستانها به‌ صورت‌ سالنامه‌ منتشر می‌كرد. در میان‌ این‌ نشریات‌ چند نشریه‌ انگلیسی‌ نیز به‌ چاپ‌ می‌رسید. از 1357 ش‌ تاكنون‌ (1385 ش‌) 53 نشریه‌ در شهرهای‌ شیراز، آباده‌، كازرون‌، جهرم‌، خنج‌، داراب‌، لامرد، مرودشت‌، ممسنی‌، فسا، لارستان‌، زرقان‌، اِوَز منتشر می‌شود كه‌ تعدادی‌ از آنها مجلات‌ علمی‌ ـ تخصصی‌ نظیر تحقیقات‌ پزشكی‌، تحقیقات‌ دامپزشكی‌، عصرالكترونیك‌، دانشجو و پژوهش‌ و فصلنامه‌ نظام‌ پزشكی‌ است‌ كه‌ فقط‌ در شیراز به‌ چاپ‌ می‌رسد (سیروس‌ رومی‌، نامه‌ مورخ‌ 22 اسفند 1384).

اصفهان‌. این‌ حوزه‌ در 1296، با انتشار روزنامه‌ فرهنگ‌ ، به‌ جامعه‌ مطبوعاتی‌ پیوست‌. فرهنگ‌ را میرزاتقی‌خان‌ كاشانی‌، ناشر روزنامه‌ الفارس‌ ، منتشر كرد. به‌ گفته‌ اعتمادالسلطنه‌ (1367ـ 1368 ش‌، ج‌ 4، ص‌ 2396)، فرهنگ‌ روزنامه‌ای‌ «ممتاز و دارای‌ مطالب‌ مفیده‌» و به‌ گفته‌ محیط‌ طباطبائی‌ (ص‌ 45) «چشم‌ و چراغ‌ مطبوعاتی‌ ایران‌» در اواخر عهد ناصری‌ بود. ظاهراً این‌ نشریه‌ به‌ پاریس‌ و لوكزامبورگ‌ نیز ارسال‌ می‌شده‌ است‌ (محمدی‌، ص‌ 7). در 1320 اولین‌ نشریه‌ دینی‌ با نام‌ الاسلام‌ یا گفتگوی‌ صفاخانه‌ اصفهان‌ در اصفهان‌ به‌ چاپ‌ رسید ( رجوع كنید به: بخش‌ جراید دینی‌ و حوزوی‌). نشریات‌ بعدی‌ اصفهان‌ در 1324 با نام‌ انجمن‌ اصفهان‌ و الجناب‌ منتشر شد (محیط‌ طباطبائی‌، ص‌ 130). در دوره‌ استبداد صغیر، پس‌ از توقیف‌ برخی‌ از نشریات‌ در تهران‌، عده‌ای‌ از روزنامه‌نگاران‌ در سایر شهرها به‌ فعالیت‌ خود ادامه‌ دادند، از جمله‌ مجدالاسلام‌ كرمانی‌ كشكول‌ را در اصفهان‌ منتشر كرد (صدر هاشمی‌، ج‌ 4، ص‌ 138). در دوره‌ قاجار حدود 57 نشریه‌ در اصفهان‌ منتشر شد. از آن‌ میان‌، محل‌ انتشار دو نشریه‌ كاشان‌ و ثریا در شهر كاشان‌ بود. در دوره‌ پهلوی‌ اول‌، روزنامه‌نگاری‌ در اصفهان‌ دچار ركود شد و فقط‌ چند نشریه‌ منتشر می‌شد، از جمله‌ جامع‌، درخشان‌، صحت‌، عنقا، فكر نو، و گیتی‌نما ؛ ولی‌، از اوایل‌ دوره‌ پهلوی‌ دوم‌، فعالیت‌ مطبوعاتی‌ از سرگرفته‌ شد و حدود سیصد نشریه‌ انتشار یافت‌ و علاوه‌ بر اصفهان‌، كاشان‌ و شهرضا (قمشه‌) نیز دارای‌ چند نشریه‌ بود. این‌ نشریات‌ غالباً خبری‌، سیاسی‌، و اجتماعی‌ بودند. نشریات‌ دوره‌ پهلوی‌ دوم‌ بیشتر در دهه‌ 1330 ش‌ منتشر می‌شدند كه‌ از جمله‌ آنها طوفان‌ اصفهان‌، شیرنشان‌، فرهنگ‌ اصفهان‌، قیام‌ زحمتكشان‌، مجاهد و نامه‌ پیك‌ اصفهان‌ بود. تعدادی‌ از نشریات‌، سیاسی‌، اجتماعی‌، و فكاهی‌ بودند، نظیر اخگر ، ارژنگ‌ و جلاد اصفهان‌. تعدادی‌ نیز نشریه‌ تخصصی‌، پزشكی‌، ورزشی‌ و امور دینی‌، بودند مانند آیینه‌ پزشكی‌، ورزش‌، ورزش‌ و دانش‌، اسلام‌ در شرق‌ ، و ندای‌ دین‌ . پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، شهرهای‌ نجف‌آباد، نائین‌، بادرود، خوانسار و نطنز نیز صاحب‌ روزنامه‌ شدند و در مجموع‌ حدود صد نشریه‌ منتشر شد كه‌ در آن‌ میان‌، افزایش‌ جراید دینی‌ شایان‌ توجه‌ بود ( رجوع كنید به: محمدی‌، ص‌ 42ـ43، 49، 69، 71، و جاهای‌ دیگر؛ نیز رجوع كنید به: جعفری‌ خانقاه‌، ص‌ 84 87).

مازندران‌. در 1298، با انتشار نامه‌ فكاهی‌ دوغ‌ ، روزنامه‌نگاری‌ در مازندران‌ آغاز شد (رجوع كنید به: بخش‌ جراید طنز). پس‌ از آن‌، ظاهراً دو نشریه‌ دیگر، روح‌الامین‌ و سماوات‌ ، در دوره‌ قاجار منتشر شده‌ است‌. در دوره‌ پهلوی‌ اول‌ نیز پنج‌ نشریه‌ به‌ چاپ‌ رسید. فعالیت‌ چشمگیر روزنامه‌نگاری‌ در مازندران‌ در اواخر دهه‌ 1320 ش‌ و اوایل‌ دهه‌ 1330 ش‌ بود كه‌ حدود 26 نشریه‌ فعالیتشان‌ را در ساری‌، بابل‌، آمل‌ و بابلسر آغاز كردند. از جمله‌ این‌ نشریات‌، هفته‌نامه‌ مازندران‌ بود كه‌ با همكاری‌ زنان‌ روزنامه‌نگار در 1328 ش‌ در آمل‌ به‌ چاپ‌ رسید. اعتراف‌ از جراید دیرپای‌ مازندران‌ بود كه‌ از 1330 ش‌ تا پیش‌ از انقلاب‌ اسلامی‌، به‌ طور متوالی‌ در بابل‌ منتشر می‌شد و پس‌ از انقلاب‌ نیز، با نام‌ آوای‌ مازندران‌ ، با محتوای‌ دینی‌، سیاسی‌ و اجتماعی‌ به‌ فعالیتش‌ ادامه‌ داده‌ است‌. پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ نیز نزدیك‌ به‌ پنجاه‌ نشریه‌ در مازندران‌ منتشر شد ( رجوع كنید به: نوری‌ كوتنائی‌، ص‌ 514 525؛ گذری‌ بر مطبوعات‌ استان‌ مازندران‌ ، 1384 ش‌).

بوشهر. در اوایل‌ 1318، نخستین‌ نشریه‌ بوشهر، كه‌ اولین‌ نشریه‌ طنز ایران‌ به‌ شمار می‌رود، با نام‌ طلوع‌ منتشر شد ( رجوع كنید به: بخش‌ جراید طنز). افزون‌ بر آن‌، سه‌ نشریه‌ مظفری‌ ، اصلاح‌ ، و ندای‌ حق‌، حاصل‌ فعالیت‌ روزنامه‌نگاران‌ بوشهری‌ در دوره‌ قاجار بود. مظفری‌ از معروف‌ترین‌، مترقی‌ترین‌ و دیرپاترین‌ نشریات‌ بوشهر بود كه‌ با مدیریت‌ میرزا علی‌ لبیب‌المُلك‌ شیرازی‌ از 1319 تا 1340 منتشر شد. لبیب‌الملك‌ نخستین‌ روزنامه‌نگار در ایران‌ بود كه‌ تبعید شد. وی‌، پس‌ از توقیف‌ روزنامه‌، عازم‌ مكه‌ گردید و در 1326 مظفری‌ را در مكه‌ منتشر كرد. با برقراری‌ مشروطه‌ دوم‌، وی‌ به‌ بوشهر بازگشت‌ و پس‌ از دو سال‌ فعالیت‌، در 1330 بار دیگر مظفری‌ تعطیل‌ و لبیب‌الملك‌ به‌ خرمشهر تبعید شد. پس‌ از فوت‌ وی‌، فرزندش‌ نشر مظفری‌ را ادامه‌ داد (صدر هاشمی‌، ج‌ 4، ص‌ 211ـ 218؛ «نامه‌ مدیر مظفری‌ از بوشهر»، آینده‌ ، سال‌ 19، ش‌ 7ـ9، 1372 ش‌، ص‌ 756ـ 758). در 1324، واسموس‌ * ندای‌ حق‌ را برای‌ تبلیغ‌ به‌ نفع‌ دولت‌ آلمان‌ در برازجان‌ انتشار داد (یاحسینی‌، ص‌ 81). در دوره‌ پهلوی‌ اول‌، بوشهر فقط‌ صاحب‌ دو روزنامه‌ بود: خلیج‌ ایران‌ و نورافشان‌ . در دوره‌ پهلوی‌ دوم‌، شش‌ نشریه‌ منتشر شد: عرشه‌، پست‌ خلیج‌، دریا كنار، سنگلاخ‌، ندای‌ جنوب‌ و دیلی‌ نیوزبولتن‌ . نشریه‌ اخیر را كنسولگری‌ انگلیس‌ در بوشهر به‌ چاپ‌ می‌رساند. از 1334 تا 1357 ش‌ هیچ‌ روزنامه‌ای‌ در بوشهر منتشر نشد و فقط‌ چند سالنامه‌ و مجله‌ ادبی‌ انتشار یافت‌ كه‌ عمر كوتاهی‌ داشتند و غالباً نشریات‌ دانش‌آموزی‌ بودند. بیشتر این‌ نشریات‌ را گروههای‌ ماركسیستی‌ در مدارس‌ به‌ چاپ‌ می‌رساندند (همان‌، ص‌ 89، 97، 107، 125، 181 به‌ بعد).

پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌، نشریات‌ جدید فعالیت‌ خود را از 1373 ش‌ آغاز كردند. اولین‌ نشریه‌ هفته‌نامه‌ آیینه‌ جنوب‌ بود كه‌ در همان‌ سال‌ به‌ چاپ‌ رسید. از آن‌ پس‌ بیش‌ از بیست‌ نشریه‌ در دو شهر بوشهر و برازجان‌ به‌ صورت‌ هفته‌نامه‌، دوهفته‌نامه‌، ماهنامه‌ و فصلنامه‌ منتشر شد كه‌ از آن‌ میان‌ سه‌ نشریه‌ نمای‌ ساحل‌ ، آبی‌ها و طب‌ جنوب‌ را به‌ ترتیب‌ نهادهایی‌ چون‌ سازمان‌ نظام‌ مهندسی‌، اداره‌ كل‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌ و دانشگاه‌ علوم‌ پزشكی‌ منتشر می‌كنند.

خراسان‌. قدمت‌ روزنامه‌نگاری‌ در خراسان‌ به‌ دوره‌ مظفری‌ برمی‌گردد. در رمضان‌ 1318 نخستین‌ روزنامه‌ خراسان‌ با نام‌ ادب‌ ، به‌ مدیریت‌ میرزا صادق‌ امیری‌ (ادیب‌الممالك‌، برادرزاده‌ میرزاابوالقاسم‌ قائم‌ مقام‌)، در مشهد منتشر شد. ادب‌ ابتدا در 1316 در تبریز به‌ چاپ‌ می‌رسید و پس‌ از انتشار 22 شماره‌، با عزیمت‌ مدیرش‌ به‌ مشهد، نشر آن‌ در مشهد از سرگرفته‌ شد و تا 1321 ادامه‌ یافت‌. از آن‌ پس‌، دوره‌ سوم‌ روزنامه‌ در تهران‌ منتشر شد. ادب‌ مبتكر چاپ‌ طنز تصویری‌ (كاریكاتور) در روزنامه‌ است‌ (صدرهاشمی‌، ج‌ 1، ص‌ 80 88؛ ظهیرالدوله‌، ص‌ 64). هر چند ادب‌ اولین‌ روزنامه‌ چاپ‌ خراسان‌ به‌ شمار می‌رود، به‌ سبب‌ سابقه‌ انتشار آن‌ در تبریز، روزنامه‌ بشارت‌ را، كه‌ در 1324 در مشهد منتشر شد، می‌توان‌ نخستین‌ روزنامه‌ خراسان‌ دانست‌. این‌ روزنامه‌ به‌ مدت‌ دو سال‌ به‌ صورت‌ هفتگی‌ انتشار می‌یافت‌ (محیط‌ طباطبائی‌، ص‌ 131ـ132؛ صدر هاشمی‌، ج‌ 2، ص‌ 16). تا 1300 ش‌، در مجموع‌ حدود بیست‌ نشریه‌ در خراسان‌ منتشر شد كه‌ معروف‌ترین‌ آنها نوبهار ، به‌ مدیریت‌ محمدتقی‌ بهار، ترجمان‌ حزب‌ دموكرات‌ ایران‌ بود. نوبهار پس‌ از یك‌ سال‌ فعالیت‌، در 1329 به‌ سبب‌ درج‌ اشعاری‌ برضد دولت‌ روسیه‌ و در نتیجه‌ شكایت‌ آن‌ دولت‌، توقیف‌ شد. سپس‌ تازه‌ بهار با همان‌ شیوه‌ منتشر گردید، اما پس‌ از نُه‌ شماره‌، آن‌ نیز در 1330 توقیف‌ شد (صدر هاشمی‌، ج‌ 4، ص‌ 311ـ313؛ بهار، ج‌ 1، ص‌ 14ـ15؛ الهی‌، 1379 ش‌، ص‌ 81). در این‌ دوره‌، سه‌ مجله‌ طب‌ كنونی‌ ، الكمال‌ ، و جهان‌ زنان‌ نیز فعالیت‌ داشتند. از 1300 تا 1320 ش‌، حدود 31 نشریه‌ جدید، از جمله‌ پنج‌ مجله‌ و چند سالنامه‌ آغاز به‌ كار كرد. محل‌ نشر غالب‌ این‌ جراید، مشهد بود، به‌ جز روزنامه‌ آزادی‌ كه‌ در تربت‌ حیدریه‌ نشر می‌یافت‌. برخی‌ از روزنامه‌ها، نظیر طوس‌، آزادی‌ و آفتاب‌ شرق‌ ، كه‌ از مطبوعات‌ ملی‌ و مردمی‌ بودند، با آغاز حكومت‌ پهلوی‌ همسو با منویات‌ حكومت‌ به‌ فعالیت‌ خود ادامه‌ دادند (الهی‌، 1380 ش‌، ص‌ 56). پس‌ از شهریور 1320 تا كودتای‌ 28 مرداد 1332، بر تعداد نشریات‌ افزوده‌ شد، به‌ ویژه‌ در سالهای‌ پایانی‌ دهه‌ 1320 ش‌، دوره‌ رونق‌ روزنامه‌نگاری‌ خراسان‌ بود. تعدادی‌ از جراید این‌ دوره‌ چپگرا و وابسته‌ به‌ حزب‌ توده‌ بودند و برخی‌ را نیز كنسول‌گریهای‌ شوروی‌ و انگلیس‌ در مشهد به‌ چاپ‌ می‌رساندند. جرایدی‌ كه‌ در 1328 ش‌ منتشر شدند، غالباً حامی‌ سلطنت‌ شاه‌ بودند، ولی‌ از 1329 ش‌ بسیاری‌ از جراید تازه‌ تأسیس‌، حامی‌ جبهه‌ ملی‌ بودند. اوج‌ نشر جراید در 1330 ش‌ بود و از آن‌ پس‌، علاوه‌ بر مشهد، در كاشمر، بیرجند، سبزوار، قائنات‌، فردوس‌، قوچان‌ و نیشابور نیز روزنامه‌نگاری‌ آغاز شد. در مجموع‌، تا كودتای‌ 28 مرداد حدود 65 نشریه‌ انتشار یافت‌، از آن‌ جمله‌: آفتاب‌ شرق‌، اطلاعات‌ خراسان‌، آتش‌ شرق‌، جبهه‌ ما، راستی‌، كارگران‌ خراسان‌، مجله‌ نامه‌ پزشكان‌، آزادی‌ قائنات‌، ستاره‌ قطب‌ ، و اسرار شرق‌ . پس‌ از كودتای‌ 28 مرداد تا انقلاب‌ اسلامی‌، بیش‌ از سی‌ نشریه‌ فعالیت‌ داشت‌ كه‌ برخی‌ از این‌ نشریات‌ را نهادهای‌ فرهنگی‌، چون‌ آموزش‌ و پرورش‌ و دانشگاه‌، منتشر می‌كردند. از جمله‌ نشریات‌ دیر پای‌ این‌ دوره‌، آریان‌ (1317 ش‌ ـ 1356 ش‌)، آزادی‌ (1304 ش‌ ـ 1352 ش‌) و آژانس‌ ایفل‌ (1320 ش‌ ـ 1351 ش‌) بودند. پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌، تعداد نشریات‌ به‌ حدود نود عنوان‌ رسید. از نشریات‌ با سابقه‌ و فعال‌ این‌ دوره‌، خراسان‌ است‌ كه‌ از 1328 ش‌ تاكنون‌ (1385 ش‌) چاپ‌ و در حال‌ حاضر، به‌ طور هم‌ زمان‌ در مشهد و تهران‌ توزیع‌ می‌شود ( رجوع كنید به: همان‌، ص‌ 56 75؛ نیز رجوع كنید به: شهوازی‌ بختیاری‌، ص‌ 13، 15، 46، 60، 69، 85 ، و جاهای‌ دیگر). گفتنی‌ است‌ در خرداد 1383، استان‌ خراسان‌ به‌ سه‌ استان‌ خراسان‌ رضوی‌، خراسان‌ شمالی‌، و خراسان‌ جنوبی‌ تقسیم‌ شد.

منابع تفصيلی مقاله را در پايان مقاله جرايد در ايران بخش (5) ملاحظه كنيد.



تصاویر این مدخل:
نشریه پیش آهنگی ایران (سال اول، ش اول، 31 خرداد 1306) منبع: کتابخانه ملی ایران
مجله دنیا (سال اول، ش اول، بهمن 1312) منبع: کتابخانه ملی ایران
فرهنگ اصفهان (سال دوم، ش 4، 11 فروردین 1259) منبع: محمد محیط طباطبائی، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران 1375ش،ص 310
مجله الاسلام (سال دوازدهم، ش2، محرم 1355) منبع: کتابخانه ملی ایران
مجله تذکرات دیانتی (ش 13، ذیقعده 1345) منبع: کتابخانه ملی ایران
زشت و زیبا (سال اول، ش 2، 9 جمادی الآخره 1325) منبع: کتابخانه ملی ایران
کی به کیه (سال اول، ش اول، 1329 ش) منبع: ولی مراد صادقی نسب، فهرست روزنامه های فارسی 1320-1332 ش، تهران 1360، ص 359
مجله دانش (سال اول، ش 2، 23 دی 1288ش) منبع: شکوفه، به انضمام دانش: نخستین روزنامه و مجله زنان در ایران، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1377ش، ص291
دختران ایران (سال اول، ش4و5، شهریور و مهر 1311) منبع: کتابخانه ملی ایران
مجله بیداری ما (سال دوم،ش 5، آذر 1324)

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4997
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست