جَمیلبن دَرّاج ، راوی، محدّث و فقیه نامدار شیعی. از تاریخ دقیق تولد وی اطلاعی در دست نیست، اما چون از اصحاب امام صادق، امام كاظم و امامرضا علیهمالسلام بوده، حداقل بیست سال قبل از شهادت امام صادق (148) و پیش از سال 128 بهدنیا آمده است. خاندانِ وی مقیم كوفه بودند و با قبیله نَخَع كوفه پیوند ولاء (= وابستگی حمایتی) داشتند (رجوع کنید به نجاشی، ص126؛ سمعانی، ج5، ص473)، به همین سبب او را نَخَعی (نجاشی، همانجا) یا مَوْلیالنَّخَع (طوسی، 1415، ص177) خواندهاند. كنیه او ابوعلی، یا به گفته ابنفَضّال، ابومحمد بود (رجوع کنید به نجاشی، همانجا). به دلیل نزدیكی زمانی ابنفضّال با جمیل، گفته ابنفضّال درستتر دانسته شده است (تستری، ج2، ص714). پدرش، ابوالصَبیح درّاج (نجاشی، همانجا)، بقالی میكرد (كشّی، ص252) و برادر كوچكترش، نوحبن درّاج، از راویان ثقه و شیعیان موَجَّهِ كوفه و قاضی آن دیار و در برههای قاضی بخش شرقی بغداد بود (رجوع کنید به همان، ص251؛ خطیب بغدادی، ج15، ص432، 435).
جمیلبن درّاج در حدیث از مشهورترین و موثقترین راویان شیعه است كه تمامی رجالیان وی را توثیق و تمجید كرده (برای نمونه رجوع کنید به كشّی، ص251؛ تستری، ج2، ص712ـ 715؛ خوئی، ج4، ص149ـ150) و او را با عناوینی چون ثقه، شیخ و وجهالطائفة ستودهاند (رجوع کنید به نجاشی، همانجا؛ طوسی، 1420، ص114) كه هر كدام از این عناوین، به تنهایی، بر اعتبار روایات او نزد نقادان حدیث دلالت میكند (رجوع کنید به حرّ عاملی، ج30، ص288ـ289؛ صدر، ص386ـ 394، 398ـ399). علاوه بر این، كَشّی (ص375) وی را در زمره هجده تن فقیهی ذكر كرده است كه اصحاب امامیه (العِصابة) بر صحت روایات، تصدیق اقوال و فقاهت آنها اتفاق نظر و اجماع دارند. كشّی (ص238، 375، 556) نامهای این هجده تن را در سه گروه شش نفری آورده و جمیل را در گروه دوم قرار داده است. این سه گروه ــكه در اصطلاح حدیثی شیعه، به اصحاب اجماع معروفاند (رجوع کنید به نوری، ج7، ص7ـ68؛ سبحانی، ص163ـ202) و بالاترین درجات اعتماد و وثاقت را در فقه و حدیث شیعه دارندــ به ترتیب در سه طبقه از اصحاب مشترك امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، اصحاب امام صادق علیهالسلام و اصحاب مشترك امام صادق و امام كاظم علیهماالسلام جای میگیرند (رجوع کنید به حرّعاملی، ج30، ص221ـ223). جمیلبن درّاج موثقترین و فقیهترین فرد از گروه دوم (به تعبیر كشّی، ص375: اصحاب جوان امام صادق علیهالسلام) به شمار آمده است (ابنداوود حلّی، ص66).
نام او در 570 روایت، در كتب اربعه، به صورت جمیلبن درّاج (خوئی، ج4، ص152) و دهها بار با نام جمیل (همان، ج4، ص146) در اسناد یاد شده است. چون نام جمیل، میان جمیلبن درّاج و جمیلبن صالح، از اصحاب موثق امام صادق علیهالسلام، مشترك و محتمل است، وی براساس طبقه و نام قبل و بعد در سلسله سند، شناسایی میشود (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به كاظمی، ص31ـ 33؛ اردبیلی، ج1، ص166ـ167؛ امین، ج4، ص221، به نقل از طریحی).
روایات جمیلبن درّاج در كتب حدیثی، بیشتر درباره عقاید، اخلاق، آداب، و ابواب مختلف فقه است كه خود حاكی از گستردگی دانش فقهی اوست. وی نزدیك سیصد حدیث را مستقیماً از امام باقر، امام صادق و امام كاظم روایت كرده كه در این میان، روایات او از امام صادق بسیار بیشتر است (رجوع کنید به خوئی، ج4، ص153ـ154، 442). علاوه بر این، از پنجاه و اندی راوی حدیث نقل كرده است كه غالباً از اصحاب امام صادق بودهاند (همان، ج4، ص152ـ 153). بیشترین روایات با واسطه او، به ترتیب فراوانی نقل، نخست از زرارهبن اعین (با 92 روایت) و سپس از محمدبن مسلم (با 55 روایت) است (همان، ج4، ص152) كه هر دو از بزرگترین فقها و محدّثان شیعه و از گروه اول اصحاب اجماع بودهاند. جمیل به زرارهبن اعین بسیار ارادت داشت. وی همچنین از سه تن دیگر از اصحاب اجماع روایت كرده است كه عبارتاند از: فُضَیلبن یسار بصری و ابوبصیر، از اصحاب امام باقر و امام صادق؛ و عبداللّهبن بُكَیربن اعین، از اصحاب امام صادق (همانجا).
از نكات شایان توجه در روایات جمیل این است كه ظاهراً در بسیاری از نقلهای یك واسطهای از معصوم علیهالسلام، طرق متعدد داشته، به همین دلیل در افزون بر پنجاه روایت او در كتب حدیثی، واسطه وی تا امام با این عبارات یاد شده است: عن بعض اصحابنا، عن جماعه من اصحابنا، و عن بعض اصحابه (رجوع کنید به همان، ج4، ص455ـ456).
بیش از چهل تن از جمیل روایت كردهاند (رجوع کنید به همان، ج4، ص153) كه، به ترتیب فراوانی روایات منقول، عبارتاند از: محمدبن اَبیعُمَیرِ اَزْدی، از اصحاب اجماع و بزرگان صحابه امام كاظم و امام رضا؛ علیبن حَدید، از اصحاب امامرضا و امام جواد؛ احمدبن محمدبن اَبینَصْر بَزَنْطی، از اصحاب اجماع و بزرگان اصحاب امام كاظم و امام رضا؛ جعفربن محمدبن حكیم، از اصحاب امام كاظم؛ و فضالهبن ایوب، از اصحاب اجماع و از اصحاب امام كاظم و امام رضا (همان، ج4، ص449). همچنین برخی از بزرگان فقه و حدیث در زمره ناقلان احادیث اویند، از جمله حسنبن محبوب سرّاد (زرّاد) و یونسبن عبدالرحمان، هر دو از محدّثان و فقیهان اصحاب اجماع در طبقه یاران امام كاظم و امام رضا؛ حَمّادبن عثمان، از اصحاب اجماع و از اصحاب امام صادق؛ حسنبن علیبن فَضّال، صَفْوانبن یحیی و عبداللّهبن مُغیره بَجَلی، از اصحاب اجماع در گروه اصحاب مشترك امام كاظم و امامرضا (همان، ج4، ص153). به این ترتیب، از حدود چهارده تن اصحاب اجماع (با توجه به اختلافنظر در افراد طبقه سوم) كه در طبقه او و پس از او جای میگیرند، نُه تن به نقل احادیث او پرداختهاند.
از جمیل سه تألیف گزارش شده است: یكی به صورت مستقل، دیگری تألیف مشترك با مُرازمبن حكیم اَزْدی مدائنی و سومی تألیف مشترك با محمدبن حُمران (رجوع کنید به نجاشی، ص127). از تألیف مستقل او گاهی با تعبیر اصل * ــ كه حاكی از اعتبار آن در مجموعه احادیث شیعه استــ و گاهی با نام كتاب یاد شده است (رجوع کنید به همانجا؛ طوسی، 1420، ص114). این اختلاف تعبیر نباید موجب تصور دو تا بودن آنها شود (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج2، ص145، ج6، ص319). طرق نقل اصل جمیل بسیار متعدد است كه از آن میان، محمدبن ابیعمیر در طریق نجاشی و شیخ طوسی و ابوغالب زراریاند؛ علیبن حدید در طریق ابوغالب زراری است، جعفربن محمدبن حكیم در طریق ابوغالب زراری است و صفوانبن یحیی در طریق شیخ طوسی (رجوع کنید به زراری، ص165، 173؛ نجاشی؛ طوسی، 1420، همانجاها). به جز بخش كوتاهی از اصل این كتاب، كه ابنادریس حلّی در پایان كتابالسرائر (ج3، ص567ـ568) آورده، دیگر بخشهای آن به تفاریق در آثار مختلف امامی آمده است (رجوع کنید به مدرسی طباطبائی، دفتر1، ص369). دو كتاب دیگر او نیز دارای راویان بسیارند كه از آن جمله علیبن حدید است كه نجاشی، كتاب مشتركالتألیف جمیلبن درّاج و مُرازمبن حكیم را، با چند واسطه از علیبن حدید، نقل كرده است (رجوع کنید به نجاشی، ص127، 424). روایت كتب جمیل به وسیله ناقلان یاد شده، به ویژه محمدبن اَبیعُمَیر و علیبن حدید، ممكن است توضیحی برای فراوانی روایات آنان از جمیلبن درّاج در كتابهای حدیثی باشد كه قبلاً به آنها اشاره شد (برای بخشهای باقیمانده از این دو كتاب رجوع کنید به مدرسی طباطبائی، دفتر1، ص369ـ370).
جمیل از حاملان احادیث خاص امامان محسوب میشد و حتی امام صادق علیهالسلام او را از نقل برخی احادیث ــكه نزد همه شیعیان شناخته شده نیستــ برحذر میداشت، زیرا موجب تكذیب جمیل میشد (كشّی، ص251). جمیل تا مدتی كوتاه پس از شهادت امام كاظم، در امامت امامرضا علیهماالسلام شك داشت و از اینرو جزو واقفه/ واقفیه * به شمار آمد، اما پس از ملاحظه شواهد دالّ بر امامت امام رضا، به همراه جمعی از اصحاب بزرگ امام كاظم علیهالسلام، همچون احمدبن محمد بَزَنْطی * و یونسبن یعقوب، از این نظر عدول كرد و از وفاداران امام رضا شد (رجوع کنید به طوسی، 1411، ص71). از پارهای روایات و گفتگوهای اصحاب امامیه با او برمیآید كه در زمان حیات نیز به نیك محضری و پرفایدگی مجلس اشتهار داشته و از عالمان اهل عبادت و ورع و ادب اسلامی محسوب میشده است (رجوع کنید به كشّی، ص134). جمیل در اواخر عمر نابینا شد و در روزگار امامرضا علیهالسلام وفات یافت (نجاشی، ص127).