جمشيد و خورشيد ، داستان عاشقانه كهنی كه چند شاعر ايرانی و ترك آن را در قالب مثنوی سرودهاند. صرفنظر از برخی اختلافات روايتها، خلاصه داستان جمشيد و خورشيد چنين است: جمشيد پسر خاقان چين، خورشيد دختر قيصر روم را در خواب میبيند و عاشق او میشود و برای رسيدن به محبوب، با دوستش، مهراب بازرگان، راهی سفر میگردد و پس از پشت سر نهادن دشواريها و جنگ و ستيزهای بسيار، به وصال میرسد، آنگاه به چين بر میگردد و سرانجام به جای پدرش بر تخت مینشيند.
نخستين مثنوی جمشيد و خورشيد از سلمان ساوجی * (متوفی 778) است كه آن را در بحر هزجَ مسدّس محذوف يا مقصور، در حدود سه هزار بيت، و به درخواست سلطان اويس (حك:755ـ776) سروده و در جمادیالا´خره 763 آن را به پايان رسانده است (اته، ص 85؛ سروشيار، ص 417ـ 418؛ سلمان ساوجی، مقدمه آسْموسِن و وهمن، ص شانزده).
نام جمشيد و خورشيد در آثار قديمتری چون ديوان منوچهری (ص 20) يا مرزباننامه (سعدالدين وراوينی، ج 1، ص 41) نيز به عنوان عاشق و معشوق آمده است (سروشيار، ص 418ـ419)، اما نخستينبار سلمان ساوجی منظومهای به اين نام ساخت.
حوادث اين اثر تركيبی است از وقايع داستانهای عاشقانه شاهنامه ، ويس و رامين فخرالدين اسعدگرگانی، خسرو و شيرين نظامی، گل و نوروز خواجوی كرمانی (اته، همانجا؛ سروشيار، ص 419) و داستانهای عاميانهای مانند سمك عيار * و سندبادنامه * ، و در آن عناصر خارقالعادهای از داستانهای عاميانه، چون جن و پری (ص 35ـ41، 50- 52)، ديو (ص 45ـ 46) و اژدها (ص 42ـ 43)، به چشم میخورد.
سلمان ساوجی در جمشيد و خورشيد جزالت و استواری سخن فردوسی، دقت نظر و نكتهپردازی نظامی و صراحت بيان اسعد گرگانی را ندارد (سروشيار، همانجا). زبان شاعر در اين منظومه، روايی و فاقد احساس ويژه داستانهای عاشقانه است و در آن مضمونآفرينی بيش از معنیآفرينی هدف شاعر بوده است. جامی * (ص 146) نيز بيان سلمان ساوجی را در جمشيد و خورشيد متكلف دانسته است.
شاعر، به اقتضای سخن، چهل غزل و شماری مفرد و رباعی و قطعه در اين مثنوی گنجانده است ( رجوع کنید به سلمان ساوجی، ص 8، 10ـ11، 22، 35، 50، 58، 71، 76)؛ روشی كه پيش از وی عَيّوقی * (در قرن پنجم) در منظومه ورقه و گلشاه * (چاپ ذبيحاللّه صفا، تهران 1343 ش) از آن استفاده كرده است.
منظومه جمشيد و خورشيد به كوشش آسْموسِن و فريدون وهمن، در 1348 ش در تهران به چاپ رسيد (برای منظومههای ديگری با همين نام در ادب فارسی رجوع کنید به منزوی، ج 4، ص2743).
منابع: (1) كارل هرماناته، تاريخ ادبيات فارسی، ترجمه با حواشی رضازاده شفق، تهران 1351 ش؛ (2) عبدالرحمانبن احمد جامی، بهارستان و رسائل جامی ، چاپ اعلاخان افصحزاد، محمدجان عمراف، و ابوبكر ظهورالدين، تهران 1379 ش؛ (3) جمشيد سروشيار، « [ در باره ] مثنوی جمشيد و خورشيد »، راهنمای كتاب ، سال 13، ش 5 7 (مرداد ـ مهر 1349)؛ (4) سعدالدين وراوينی، مرزباننامه ، چاپ محمد روشن، تهران 1367 ش؛ (5) سلمانبن محمد سلمان ساوجی، مثنوی جمشيد و خورشيد ، چاپ ج. پ. آسموسن و فريدون وهمن، تهران 1348 ش؛ (6) منزوی؛ (7) احمدبن قوص منوچهری، ديوان ، چاپ محمد دبيرسياقی، تهران 1347 ش.
/ حسن ذوالفقاری /
در ادبيات تركی. نخستين سراينده جمشيد و خورشيد به زبان تركی، تاجالدين ابراهيمبن خضر احمدی * (متوفی 815) بود كه اثر خود را بر وزن مثنوی سلمان ساوجی و در 798 ، 4 بيت سرود. اين منظومه در واقع ترجمه اثر ساوجی با افزودههايی از احمدی است. نسخه منحصر به فرد آن را نهاد سامی بانارلی كشف و معرفی كرده است ( > رجوع کنید به مجله تركيات دانشكده ادبيات دانشگاه استانبول < ، ج 6، ص 136ـ159).
ديگر شاعر ترك كه داستان جمشيد و خورشيد را به نظم درآورده، جم سلطان * (متوفی900) است كه در سال 883، آن را سروده و به پدرش، سلطان محمد فاتح، اهدا كرده است. جم سلطان منظومهاش را «آيات عشاق» ناميده و جمشيد و خورشيد را لقب آن ذكر كرده است (اينجه، 1981، ص 97). عبدی، شاعر ترك روزگار سلطان سليم دوم (حك: 974ـ982)، نيز مثنوی جمشيد و خورشيد دارد ( رجوع کنید به همو، 1986، ص 186ـ192).
تنها نسخه شناخته شده از اين اثر در كتابخانه سليمانيه ( [ بخش ] پرتو پاشا، ش 443) موجود است. جمشيد و خورشيد ديگری از حُبّی عايشه خاتون (متوفی 998) در دست است (لوند ، ص 101) كه حاجی خليفه (ج 1، ستون 594) احتمال داده است همان جمشيد و خورشيد احمدی باشد.
منابع: (8) حاجی خليفه؛
(9) Adnan Ince, "Cem Sultan Cemsid u Hursid", doctoral thesis, Edebiyat Fakultesi, Ataturk Universitesi, 1981, 3-113; (10) idem, "XVI. yuzyil sairlerinden Abdi ve eserleri", Turk dili , no. 410 (1986), 186-192; (11) Istanbul Universitesi Edebiyat Fakultesi Turkiyat mecmuasi, Istanbul 1925- ; (12) A. S. Levend, "Divan edebiyatinda hikaye", Turk dili arastirmalari yillig belleten , (1967).
(13) برای صورت كاملی از منابع رجوع کنید به د. ا. د. ترك ، ذيل مادّه.