جلالالیمَنی ، حسنبن احمد حسنی علوی ، فقیه، مفسر و ادیب زیدیمذهب قرن یازدهم. وی در 1014 در دهكده رُغافَه (بین حجاز وصَعدَه) زاده شد و همانجا پرورش یافت. مادرش، آمنه، دختر احمدبن یحییبن ابیالقاسم، زنی عابد و مشهور بود. جلال یمنی پس از وفات مادرش، به صعده رفت و از علمای آن دیار، از جمله از قاضی حسنبن یحیی حابس، كسب علم نمود. آنگاه به شهاره و سپس به صنعا رفت و از محمدبن عزّالدین، مفتی صنعانی، بهره برد و دختر وی را به همسری گرفت (زباره یمنی، قسم3، ص83؛ شوكانی، ج1، ص191ـ192)، سپس در جُراف ساكن شد. از دیگر استادان وی، قاضی عبدالرحمان حَیمی و حسینبن قاسمبن محمد بودند. فرزندش محمدبن حسن، برادرانش و قاضی حسینبن عبدالحفیظ المهلا الشرفی از شاگردان وی بودند (شوكانی، ج1، ص192، ج2، ص318؛ زباره یمنی، قسم3، ص79، 83، 97). جلال یمنی در 1079 (محبی، ج2، ص18؛ بغدادی، هدیة العارفین، ج1، ستون 295؛ همو، ایضاح المكنون، ج2، ستون46) یا 1084 (شوكانی، ج1، ص192؛ زباره یمنی، قسم3، ص95) در جراف از دنیا رفت.
شرححالنویسان درباره مذهب جلال یمنی، اظهار نظر صریحی نكردهاند، اما چون سه كتاب از تألیفات وی در شرح آثاری از مهدیلدیناللّه احمدبن یحییبن مرتضی یمنی (امام زیدیه، متوفی840) نگاشته شده، به نظر میرسد كه زیدی بوده است.
جلال یمنی هرچند در علوم عقلی و نقلی تحصیل كرد، ولی آثار باقیمانده از او بیشتر در زمینههای فقه، اصول و ادبیات است. شهرت وی بیشتر به سبب تألیف كتاب ضوء النهار در فقه و اصول است كه شرحی است بر متن الازهار ، تألیف مهدی لدیناللّه. جلال یمنی در این اثر اجتهادهای شخصی خود را به صورت مستدل تبیین كرده است. برخی این كتاب را شرحی بینظیر بر الازهار دانستهاند كه دلالت بر توان علمی شارح و قوّت ذهنی او در تحلیل و استدلال دارد (رجوع کنید به شوكانی، ج1، ص192؛ بغدادی، ایضاحالمكنون ، ج2، ستون75؛ زباره یمنی، قسم3، ص85).
دیگر آثار او عبارتاند از: سه كتاب در اصول فقه با نامهای بَلاغالنُهی' فی شرح مختصر المنتهی از ابن حاجب، عصام المحصّلین عن مَزالق المؤصِّلین، و نظام الفصول (شرحِ الفصول اللؤلؤیة اثر سید ابراهیمبن محمد وزیر)؛ المواهب، شرح كافیه ابنحاجب؛ التحلیة و التذهیب بجواهرالتهذیب ، شرح تهذیب المنطقِ تفتازانی (متوفی 792)؛ تكمله حاشیه تفتازانی بر الكشاف زمخشری؛ شرح رساله الوضع اثر قاضی عضدالدین عبدالرحمانبن احمد؛ الروضالناظر فی آداب المُناظر، شرح مقدمه البحرالزخّار و حاشیه بر شرح القلائد فی تصحیح العقائد، هر دو از مهدیلدیناللّه؛ العصمة عنالضّلال، در اصول دین؛ براءة الذّمة فی نصیحة الائمة؛ فیضالشعاع الكاشف للقناع عن اركان الاءبتداع ، در شرح قصیده بائیه خودش؛ و السحرالحلال، شرح قصیده دیگر او حاوی لطایف و صنایع ادبی (رجوع کنید به بغدادی، هدیةالعارفین ، ج1، ستون 295؛ محبی، ج2، ص17؛ شوكانی، ج1، ص192ـ 193؛ زباره یمنی، ج3، ص83ـ84، 87ـ93؛ زركلی، ج2، ص182).