جزایری ، عبداللّه بن نورالدین ، فقیه، محدّث، منجم و مورخ امامی قرن دوازدهم. جدّ او، سید نعمتاللّه جزایری * (متوفی 1112)، و پدرش سید نورالدین جزایری * (متوفی 1158) بود. عبداللّه در شوشتر به دنیا آمد (محمد جزایری، ج 1، ص 29). سال ولادت او را برخی ( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، 1403، ج3، ص243؛ همو، 1372ش، ص 456) 1104، برخی ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، مقدمه سَمامی حائری، ص 22؛ افشار سیستانی، ج 2، ص 608) 1112 و برخی ( رجوع کنید به انصاری، ص 370؛ شوشتری، ص 109؛ حِرزِالدین، ج 2، ص 8؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج3، ص442، ج9، ص842) 1114 دانستهاند. محمد جزایری (ج 1، ص 29، پانویس 2) با مقایسه نسخه خطی تحفة العالم با نسخه چاپی آن، 1114 را كه در نسخه چاپی آمده، تصحیف شده دانسته و تاریخ دقیق تولد او را 7 شعبان 1112 ذكر كرده است. در تأیید نظر محمد جزایری، میتوان اضافه كرد كه طبق گزارش شوشتری در تحفة العالم (ص 109)، سید نعمتاللّه، نوه خود (عبداللّه) را دیده است كه این گزارش با توجه به درگذشت سید نعمتاللّه در 1112 ( رجوع کنید به همان، ص 105)، با تولد عبداللّه در 1114 سازگار نیست.
آقابزرگ طهرانی (1372 ش، همانجا)، با استناد به گفته خودِ عبداللّه جزایری در تذكره شوشتر ــ كه سن خود را هنگام تألیف آن در 1164، «افزون بر پنجاه سال» ذكر كرده احتمال داده است كه او در 1104 (نه 1114) به دنیا آمده باشد؛ ولی، این احتمال بعید به نظر میرسد، چون با این فرض، عبداللّه در 1164 شصت یا حدود شصت سال داشته است؛ اما اگر سال تولد او 1112 فرض شود، او در 1164 حدود 52 سال داشته كه با تعبیر «افزون بر پنجاه سال» سازگارتر است.
به گزارش برخی منابع ( رجوع کنید به شوشتری، ص 109؛ افشار سیستانی، ج 2، ص 608)، عبداللّه از كودكی زیرنظر پدر بزرگش، سیدنعمتاللّه، تربیت شد، ولی چنانچه عبداللّه در 7 شعبان 1112 به دنیا آمده باشد، با توجه به درگذشت سید نعمتاللّه در 23 شوال همان سال، یعنی 76 روز بعد از تولد عبداللّه ( رجوع کنید به تقیزاده، ص 194)، این گزارش نادرست مینماید، به ویژه اینكه سید نعمتاللّه در مسیر بازگشت از سفر مشهد و پیش از رسیدن به شوشتر فوت كرده است ( رجوع کنید به شوشتری، ص 105؛ تقیزاده، همانجا).
نورالدین كه آثار تیزهوشی را در فرزندش عبداللّه دید، از سه چهار سالگی به تعلیم او پرداخت و علوم بسیاری، از جمله ادبیات عرب، تفسیر، حدیث و فقه، را به او آموخت (شوشتری، ص 109؛ امین، ج 8، ص 87؛ موسوعه طبقاتالفقهاء ، ج 12، ص 199). گفتهاند كه جزایری تا شانزده سالگی همه علوم شرعی و دینی را فراگرفت ( رجوع کنید به شوشتری؛ افشار سیستانی، همانجاها).
عبداللّه پس از فراگیری مراحل نخست علوم دینی در زادگاهش، به اصفهان، فارس، خراسان، آذربایجان و برخی ممالك آسیای صغیر سفر كرد و از دانشمندان بسیاری بهره برد. او علاوه بر علوم ادبی و شرعی، به فراگیری علومی چون حكمت، ریاضیات، نجوم، هیئت و طب پرداخت و در آنها مهارت یافت (شوشتری، همانجا؛ محمد جزایری، ج 1، ص 30ـ 31؛ نیز رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 20، 207ـ 209؛ همو، 1409، ص 126، 137، 141، 143، 145، 153). تنوع و گستردگی نوشتههای او گواه این مدعاست ( رجوع کنید به ادامه مقاله).
استادان مهم جزایری، علاوه بر پدرش، عبارت بودند از: سیداحمدبن محمدمهدی شریف خاتونآبادی (متوفی 1154 یا 1155، ریاضیدان و عالم هیئت)، محمدرفیعالدین گیلانی مشهدی (متوفی 1161)، یعقوببن ابراهیم بختیاری حُوَیزی (متوفی بعد از 1150)، نظرعلیبن محمدامین زجاج تُستَری (متوفی 1150)، میر صدرالدین رضوی قمی (متوفی بعد از 1160) و عبداللّهبن كرماللّه حویزی (متوفی ح 1131؛ رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 163؛ همو، 1409، ص 126ـ 128، 141ـ142، 149، 182، 191؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 1، ص 271، ج 6، ص 63، 195، ج 11، ص 174، ج 15، ص 71).
برخی از مشایخ حدیثی جزایری این اشخاص بودند: پدرش كه عبداللّه از او اجازهای عام داشت، محمدحسین خاتونآبادی * (متوفی 1151)، رضیالدینبن محمد عاملی مكی (متوفی 1168) و نصراللّهبن حسین موسوی حائری (متوفی میان سالهای 1156 تا 1168؛ رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 59 60، 83، 95ـ97؛ محمد جزایری، ج 1، ص 41).
سید عبداللّه جزایری پس از درگذشت پدرش در 1158، مناصب شرعی او را در شوشتر برعهده گرفت كه از آن جمله افتا و امامت جمعه و جماعت و نیز تدریس علوم دینی بود (شوشتری، ص 109؛ محمد جزایری، ج 1، ص 28، 30، 32). وی حوزه درسی پر رونقی داشت و شاگردان بسیاری تربیت كرد (محمد جزایری، ج 1، ص 45) كه در تذكره شوشتر (ص 169ـ176) از آنان نام برده است.
گزارشهایی كه سید عبداللّه جزایری در كتابهایش از عالمان و حكیمان و ادیبان روزگار خویش فراهم آورده است، از روابط گستردهاش با آنان حكایت میكند (برای نمونه رجوع کنید به 1409، ص 126، 129، 137ـ 138، 141، 143، 148ـ149، 153، 184، 191؛ 1420، ص 38ـ42، 55).
عبداللطیف شوشتری (ص 112ـ113) در باره آشنایی سیدعبداللّه با ادیان مسیحی، یهودی و زردشتی و متون دینی آنها و نیز فراگیری زبانشان به تفصیل سخن گفته است كه مبالغهآمیز به نظر میرسد، چنان كه گفتهاند سیدعبداللّه خود نیز چنین ادعایی نكرده است (رجوع کنید به كسروی، ص 259ـ260).
عبداللطیف شوشتری (ص 112) جزایری را در زمره عالمان و بزرگانی دانسته است كه در 1148 در جشن تاجگذاری نادرشاه در دشت مغان گرد آمدند. به گفته او، جزایری در حضور شاه خطبهای بلیغ ایراد كرد. تذكرهنویسان بعدی نیز سخن شوشتری را تكرار كردهاند ( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، 1372 ش، همانجا؛ محمد جزایری، ج 1، ص 31ـ32؛ موسوعه طبقات الفقهاء ، ج 12، ص 200). جزایری در تذكره شوشتر (ص 120ـ 121) به شرح واقعه پرداخته، اما به حضور خود در آن جمع اشارهای نكرده است. بر این اساس، كسروی (ص 260) حضور جزایری و خطابه خواندن وی را در این مراسم نفی كرده است.
سید عبداللّه در 1173 در شوشتر درگذشت و در جوار قبر پدرش در غرفه كوچكی در ضلع شرقی حیاط مسجدجامع شوشتر به خاك سپرده شد (شوشتری، ص 116؛ محمد جزایری، ج 1، ص 55؛ اقتداری، ج 1، بخش 1، ص 681).
جزایری در نوشتههای خود آشكارا به مشرب اخباریان تمایل نشان داده است. میرزا محمد نیشابوری، اخباری مشهور، او را در زمره منكران طریقه اجتهاد برشمرده است ( رجوع کنید به خوانساری، ج 4، ص 258). جزایری خود در مقدمه كتاب التحفة السَنیـّة (ص 4ـ6، 14)، در باب شبهات حُكمی تحریمی، به پیروی از مسلك متداول در میان اخباریان، به نفی برائت و وجوب احتیاط قائل شده است. همچنین وی در مقام استنباط، حجیت عقل را به عنوان منبعی معتبر در تشریع انكار كرده است. با این همه، این سخن مدرّس تبریزی (ج 3، ص 115) كه جزایری مسلك اخباری محض داشته و منكر طریقه اجتهاد بوده است، چندان درست نیست، زیرا جزایری آرای عالمان اخباری سرسختی چون عبداللّهبن صالح بحرانی را، در باره منع عمل به ظواهر كتاب و متشابه بودن كل قرآن، مبالغهآمیز شمرده است (رجوع کنید به 1409، ص 203). به علاوه، او به مناسبت بحثی دیگر، پس از تقسیم مشرب فقهی عالمان شیعی به اصولی و اخباری، بین مجتهدان و اخباریان راهی میانه را برگزیده است ( رجوع کنید به همان، ص 194ـ 195؛ همو، 1348 ش، ص 173ـ174؛ محمد جزایری، ج 1، ص 31؛ برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به جزایری * ، سید نعمتاللّه). در مقابل، جزایری با عقاید و آموزههای صوفیان مخالفت صریح كرده است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، 1372 ش، ص 457؛ نیز برای نمونه رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 129).
از جزایری كتابها و نوشتههای متعددی در علوم و فنون مختلف به جای مانده است. همچنین به تشویق پدرش، برشماری از كتابهای فقهی و حدیثی حاشیه یا شرح نوشته است. شمار مجموع این نوشتهها افزون بر سی اثر است ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 50 51، 53 54؛ امین، ج 8، ص 87؛ افشار سیستانی، ج 2، ص 609) كه از مهمترین آنها است:
1) الاجازة الكبیرة، اجازه مفصّلی است كه سید عبداللّه در 1168 آن را برای چهار تن از عالمان حویزه، به نامهای محمدبن كرماللّه حویزی، ابراهیمبن خواجه عبداللّه حویزی، ابراهیمبن عبداللّه حویزی هَمیلی و محمدبن محمد مقیم اصفهانی غروی، نگاشته است (رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 3ـ4، 211ـ 212، 215).
جزایری در این اثر، علاوه بر ذكر مشایخ حدیثی و طرق روایت آنها، در فصلی مستقل به تكمیل املالا´مل حرّعاملی، پرداخته و احوال عالمان از 1097 به بعد را شرح كرده است (رجوع کنید به همان، ص117ـ 118، 120ـ193). وی همچنین در فصلی مستقل به شرح احوال و ذكر آثار عالم اخباری مشهور، شیخ عبداللّهبن صالح بحرانی، پرداخته است (رجوع کنید به همان، ص 200ـ 210).
الاجازة الكبیرة، به سبب اطلاعات گرانبهایی كه در باره مشایخ حدیث و عالمان اواخر دوره صفوی (حك : ح 906ـ 1135) دارد، محلّ توجه عالمان، محدّثان و مورخان قرار گرفته است. این اثر همچنین حاوی اطلاعات تاریخی مهمی در باره اوضاع آن روزگار و جایگاه عالمان و طلاب در میان مردم است ( رجوع کنید به همان، ص 195ـ199؛ مجلسی، ج 102، ص 33ـ34). الاجازة الكبیرة، در 1409 با مقدمه آیتاللّه نجفی مرعشی و با تحقیق و تعلیقات محمد سَمامی حائری چاپ شده است.
2) تذكره شوشتر (یا فیتاریخ تستر )، از منابع معتبر به زبان فارسی در باره تاریخ شهر شوشتر و مشتمل بر یك مقدمه و 48 فصل است. تألیف كتاب در 1164 به پایان رسیده، ولی پس از آن مؤلف برخی وقایع را تا سال 1169 به آن افزوده است. در اوایل كتاب، وجه تسمیه شوشتر بیان شده است ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 3ـ4؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 243ـ244).
جزایری در تذكره شوشتر ، علاوه بر بیان موقعیت جغرافیایی و آب و هوای شوشتر و نیز چگونگی معیشت اهالی آن منطقه، به ذكر مسائل سیاسی و تاریخی نیز پرداخته است؛ از اینرو، این كتاب در معرفی اواخر عهد صفویه و نیز حكومت و احوال مُشَعشَعیان، خانواده فرمانروای عرب در خوزستان (حك : 845 -1150)، بسیار با اهمیت است.
مطالب تذكره شوشتر را میتوان به چهار بخش تقسیم كرد: نخست، ذكر اعتقادات افسانهای مردم شوشتر در باره شهرشان؛ دوم، شرح موقعیت مكانی و جغرافیایی محلهها و مسجدها و زیارتگاهها، قبور و دیگر مكانهای مذهبی، معرفی خاندانهای علمی و سادات از جمله سادات تَلْغَر و سادات مرعشی و شماری از عالمان و شاعران و رجال شوشتر، معرفی حاكمان شوشتر از 932 تا زمان مؤلف و ذكر شرححال جدّش سید نعمتاللّه و پدرش سید نورالدین و نیز شرححال شاگردان آن دو و جمعی از دوستان و شاگردان خود و بیان فهرستی از تألیفات خود ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، جاهای متعدد؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 244ـ 245)؛ سوم، حوادث شوشتر و منطقه خوزستان از 932 تا زمان تألیف كتاب؛ و چهارم، ذكر پارهای اشعار از مؤلف و دیگر شاعران و معرفی شماری از كتابها و نسخ خطی (برای نمونه رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 50؛ نیز رجوع کنید به كسروی، ص 257).
تذكره شوشتر بارها در كلكته و تهران به چاپ رسیده است. چاپ كلكته، كه نخستین چاپ آن است، مقدمهای انگلیسی در شرححال مؤلف دارد. این كتاب در 1348 با مقدمه سیدمحمد جزایری در تهران چاپ شد ( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 243، ج 9، ص 842؛ همو، 1372 ش، ص 457).
3) التُحفة السَنِـیـَّة، شرح كتاب النُخبة المُحْسِنیه فیض كاشانی، كه آن را به درخواست شیخ علی نجّار شوشتری (از شاگردان سید نورالدین جزایری) نوشته است. این كتاب شامل فشردهای از علم اخلاق و مسائل مهم فقهی است و در 1170 تألیف آن پایان یافته است. آن را در دقت و ایجاز مانند شرح لمعه شهیدثانی دانستهاند ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، التحفة السنیة، ص 368؛ همو، 1348 ش، ص 79؛ همو، 1409، ص 56؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 442ـ443). باب طهارت التحفة السنیـّة در تهران چاپ شده است. همچنین نسخههای خطی متعددی از آن در دسترس است ( رجوع کنید به محمد جزایری، ج 1، ص 34؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 3، ص 443).
4) الذخیرة الابدیة فی جوابات المسائل الاحمدیة، كه آن را در پاسخ به چهل پرسش سیداحمدبن مطلب مُشَعشَعی حویزی (حاكم وقت خوزستان)، در 1154، به عربی نوشته است (محمد جزایری، ج 1، ص 38؛ قس امین، ج 8، ص 87؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 10، ص 12). موضوع بیشتر مسائل این كتاب فقهی است و به آن الرسالة الاحمدیة هم گفته میشود. مجموعهای از رسالههای جزایری، كهشامل این اثر نیز هست، به كوشش سید محمد جزایری گردآوری شده است (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 2، ص 76، ج 20، ص 114؛ محمد جزایری، همانجا).
5) الذُخْرُالرائِع ، شرح كتاب فقهی مفاتیح الشرایع فیض كاشانی، كه ناتمام مانده و تنها شامل یك جلد است و مقدمهای در باره درایه و اصول فقه دارد. پدر جزایری و برخی علمای دیگر بر آن تقریظ نوشتهاند ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 53؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 9، ص 687ـ 688، ج 10، ص 8).
سیدعبداللّه جزایری در ریاضیات و علوم و فنون وابسته به آن نیز رسالههایی نوشته و شرح یا ترجمه كرده است، از جمله: لُب اللُباب فی شرح صحیفة الاسطرلاب، كه شرحی است بر الصحیفة الاسطرلابیة شیخ بهائی و آن را به درخواست ابراهیمبن عبداللّه حویزی همیلی (شاگرد جزایری و امام جمعه حویزه) نوشته است (عبداللّه جزایری، 1409، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 13، ص 344ـ 345، ج 15، ص 16، ج 18، ص 290)؛ كاشفة الحال فی معرفة القبلة و الزوال ، در باره قبله حویزه، كه آن را به درخواست سید علیخانبن سید مطلب موسوی مشعشعی حویزی (برادر سیداحمد، حاكم وقت خوزستان) نوشته است (عبداللّه جزایری، 1409، ص 52؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 17، ص 45، 241ـ242)؛ طلسم سلطانی ، كه ترجمه كتاب غایة الحكیم مجریطی (متوفی 395) در هیئت، ستارهشناسی و طلسمهاست، با اضافاتی از خود وی. این ترجمه به خواست ابوصالح سلطان تُرشیزی، وكیل مالیه خوزستان، در 1157 در یك مقدمه و سه فصل تدوین شده است ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 79؛ همو، 1409، ص 53؛ آقا بزرگ طهرانی، 1403، ج 15، ص 177ـ 178).
جزایری بر برخی كتابهای حدیث، رجال، فقه و ریاضی حواشیزده و رسالههای متعددی نوشته است، از جمله حاشیه بر مسالك الافهام شهید ثانی، نقدالرجال تفرشی، خلاصة الحسابشیخ بهائی و تألیف رساله جوائز السلطان والحكام ( رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1409، ص 56؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 5، ص 286، ج 6، ص 199، 228، ج 7، ص 97، ج 20، ص 114).
جزایری شعر نیز میسرود و فقیر تخلص میكرد. دیوان شعرش افزون بر پانصد بیت دارد (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 9، ص 695، 842). علاوه بر آن، وی در پارهای از كتابهای خود، اشعار فارسی و عربی خود را آورده است (برای نمونه رجوع کنید به عبداللّه جزایری، 1348 ش، ص 154ـ 157، 174، 178، 205ـ207، 216ـ217؛ برای دیگر آثار جزایری رجوع کنید به همان، ص 78ـ79؛ موسوعة طبقات الفقهاء ، ج 12، ص 201).