responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4649

 

جزایری‌ ، طاهر بن‌ صالح‌ ، از دانشمندان‌ و ادیبان‌ سوری‌ قرن‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌. پدرش‌، شیخ‌ صالح‌، كه‌ در روزگار خود بلندآوازه‌ بود، در 1263 از الجزایر به‌ دمشق‌ مهاجرت‌ كرد و متولی‌ امر قضا شد (كردعلی‌، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 577). جزایری‌ در 1268 در دمشق‌ به‌ دنیا آمد (همو، 1339، ص‌ 17). در نوجوانی‌ در مدرسه الجَقماقیه‌ دانش‌ آموخت‌ و نزد شیخ‌ عبدالرحمان‌ بوشناقی‌ زبانهای‌ عربی‌، تركی‌، فارسی‌ و مبادی‌ علوم‌ قدیمه‌ را آموخت‌. آنگاه‌ به‌ یكی‌ از بزرگ‌ترین‌ دانشمندان‌ روزگار خود، شیخ‌ عبدالغنی‌ میدانی‌ (1222ـ 1298)، پیوست‌ و تا پایانِ عمرِ استاد، با او به‌ سر برد. جزایری‌ مانند استاد خود، میدانی‌، كم‌ سخن‌، ژرف‌اندیش‌ و خردگرا بود و با این‌ ویژگیها مانند حكیمان‌ الاهی روزگاران‌ پیشین‌ و نیز متفكران‌ معاصر به‌ نظر می‌آمد (همان‌، ص‌ 17ـ 18؛ همو، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 578). جزایری‌ در آغاز كار خود در مدرسه ابتدایی‌ ظاهریه‌ به‌ تدریس‌ پرداخت‌، سپس‌ به‌ عضویت‌ جمعیت‌ خیریه دمشق‌ در آمد كه‌ به‌ همت‌ دانشمندان‌ و بزرگان‌ آن‌ شهر برای‌ پرداختن‌ به‌ كارهای‌ علمی‌ تأسیس‌ شده‌ بود. در 1295 بازرس‌ كل‌ مدارس‌ ابتدایی‌ گردید و در این‌ هنگام‌ تواناییهای‌ فكری‌ او در تأسیس‌ مدارس‌، برنامه‌ریزیهای‌ آموزشی‌ و تألیف‌ كتابهای‌ درسی‌ مناسب‌ آشكار گشت‌. وی‌ در 1296، به‌ كمك‌ برخی‌ از دوستانش‌، در مدرسه ظاهریه دمشق‌ كتابخانه‌ای‌ به‌ نام‌ «دارالكتب‌ الظاهریة » تأسیس‌ كرد كه‌ تا امروز برجاست‌ و از كتابخانه‌های‌ پر بار كشورهای‌ عربی‌ است‌. كتابخانه‌ در محوطه مرقد الملك‌الظاهر بَیبَرسِ اول‌ * بنا شده‌ است‌. نسخه‌های‌ خطی‌، كه‌ در ده‌ مدرسه‌ پراكنده‌ بود، در این‌ كتابخانه‌ گرد آمد. جزایری‌ در تأسیس‌ این‌ كتابخانه‌ با مخالفت‌ كسانی‌ كه‌ داراییهای ‌موقوفات‌ را در اختیار داشتند روبه‌رو و حتی‌ به‌ مرگ‌ تهدید شد؛ اما، به‌ راه‌ خود ادامه‌ داد تا به‌ نتیجه‌ رسید. كتابخانه‌ای‌ نیز مانند كتابخانه ظاهریه‌ در بیت‌المقدّس‌ بنیان‌نهاد و آن‌ را به‌ نام‌ شیخ‌ راغب‌ خالدی‌، «المكتبة ‌الخالدیة » نامید. خاندان‌ خالدی‌ نیز كتابخانه‌های‌ شخصی‌ خویش‌ را به‌ آن‌ هدیه‌ كردند ( رجوع کنید به كردعلی‌، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 578 579؛ نیز رجوع کنید به سركیس‌، ج‌ 1، ستون‌ 689؛ زركلی‌، ج‌ 2، ص‌ 79).

جزایری‌ زبانهای‌ عبری‌، سریانی‌، حبشی‌، فرانسه‌ و نیز زبان‌ قبیله‌های‌ بربر سرزمین‌ نیاكان‌ خود را می‌دانست‌. او در سرودن‌ شعر فارسی‌، مانند عربی‌، توانا بود. همچنین‌ ریاضی‌، علوم‌طبیعی‌، اخترشناسی‌، تاریخ‌ و باستان‌شناسی‌ را نزد دانشمندان‌ ترك‌ و دیگران‌ آموخته‌ بود. با در نظر گرفتن‌ سختگیریهای برخی‌ اشخاص‌ در سرزمینهای‌ اسلامی‌ در سده ‌سیزدهم‌ در باره دانشهای‌ جدید، می‌توان‌ دریافت‌ كه‌ وی‌ در این‌ راه‌ چه‌ رنجهایی‌ برده‌ است‌ (كردعلی‌، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 578). او سنجیده‌ و خردمندانه‌ مقاصد خویش‌ را دنبال‌ می‌كرد. در نوجوانی‌ دلبسته نوشته‌های‌ ابن‌تَیمیه‌ * بود و حتی‌ برای‌ دفاع‌ از او نوشته‌های‌ ابن‌تیمیه‌ را فراهم‌ می‌كرد، از آنها نسخه‌ بر می‌داشت‌ و در دسترس‌ مردم‌ قرار می‌داد تا با این‌ شیوه‌ دیدگاه‌ مخالفان‌ ابن‌تیمیه‌ را دگرگون‌ سازد (همان‌، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 580- 581). او برای‌ گردآوری‌ نسخه‌های‌ خطی‌ به‌ جاهای‌ دور و نزدیك‌ می‌رفت‌ (همو، 1339، ص‌ 18). دانشمندان‌ و شخصیتهای‌ بسیاری‌ از دانشهای‌ گسترده جزایری‌ بهره‌ برده‌اند (همو، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 582)، از جمله‌ محمد كردعلی‌ (متوفی‌ 1372)، سعید شَرْتونی‌ (متوفی‌ 1330)، رفیق‌العَظْم‌ (متوفی‌ 1334) و احمد تیمور پاشا (متوفی‌ 1348؛ همو، 1413، ص‌ 38، 224، 233). وی‌ دارای‌ خصال‌ نیك‌ بود، عزت‌ نفس‌ بسیار داشت‌، چنانكه‌ وقتی‌ احمدزكی‌پاشا * ، از رجال‌ سرشناس‌ مصر و از دوستان‌ جزایری‌، از او خواست‌ از خدیو مصر، عباس‌ دوم‌، بخواهد مقرری‌ چشمگیری‌ از اوقاف‌ مصر برایش‌ تعیین‌ كند، جزایری‌ نپذیرفت‌ (همو، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 584). وی‌ از شهرت‌ بیزار بود و رفتارهایش‌ به‌ رفتارهای‌ گاندی‌، رهبر هند، می‌مانست‌، با این‌ تفاوت‌ كه‌ صراحت‌ گاندی‌ را نداشت‌ (همان‌، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 584، 595).

جزایری‌ با همه گروههای‌ فكری‌ و اعتقادی‌ گفتگوی‌ علمی‌ می‌كرد و آنان‌ را به‌ تصحیح‌ و نشر نوشته‌های‌ ارزشمند اسلامی‌ بر می‌انگیخت‌ و از برخوردهای‌ تند برخی‌ از آنان‌ به‌ اسلام‌ می‌كاست‌ (همان‌، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 585 587). جزایری‌ با حافظ‌ ابراهیم‌ * (متوفی‌ 1351؛ همو، 1413، ص‌ 202)، شیخ‌ محمد عبده‌ * و گولدتسیهر * (متوفی‌ 1921)، نیز دوستی‌ و مصاحبت‌ داشت‌ (همو، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 585). گولدتسیهر برای‌ حل‌ پاره‌ای‌ از مشكلات‌ علمی‌ خود از جزایری‌ كمك‌ می‌گرفت‌ و كتاب‌ توجیه‌النظر الی‌ اصول‌ علم‌الاثر جزایری‌ را به‌ آلمانی‌ ترجمه‌ كرد (همو، 1413، ص‌ 132ـ133؛ نیك‌بین‌، ج‌ 2، ص‌ 912).

جزایری‌ با استعمار مخالف‌ بود و گر چه‌ با رجال‌ فرهنگی‌ و علمی‌ ترك‌ مناسباتی‌ دوستانه‌ داشت‌، سیاست‌ و حكومت‌ عثمانی‌ و غلبه آن‌ را بر ممالك‌ عرب‌ نمی‌پسندید (كردعلی‌، 1347، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 594).

جزایری‌ ازدواج‌ نكرد. او بسیار ساده‌ زندگی‌ می‌كرد (همان‌، ج‌ 8، ش‌10، ص‌ 585). كتابخانه‌ای‌ بزرگ‌ و كم‌نظیر داشت‌، اما در 1325، پیش‌ از آنكه‌ به‌ سبب‌ ستمگریهای‌ دوره عبدالحمید دوم‌ به‌ قاهره‌ بگریزد، كتابهای‌ خود را به‌ كتابخانه‌های‌ السلطانیة و التیموریة و الزّكیه فروخت‌ و پانزده‌ سالِ پایانی زندگی‌ را با پول‌ آنها گذراند (همو، 1339، ص‌ 18ـ19؛ همو، 1347، همانجا). در 1338، چند ماه‌ پیش‌ از مرگ‌، به‌ دمشق‌ برگشت‌ و در این‌ مدت‌ كوتاه‌ به‌ مدیریت‌ كتابخانه ظاهریة و عضویت‌ المجمع‌ العلمی‌ در آمد.

وی‌ در 14 ربیع‌الا´خر همان‌ سال‌ بر اثر بیماری‌ آسم‌ درگذشت‌ و، بنا بر وصیتش‌، در دامنه كوه‌ قاسیونِ دمشق‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (كردعلی‌، 1347، همانجا؛ مُجاهد، ج‌ 1، ص‌ 317).

نوشته‌های‌ بسیاری‌ از جزایری‌ به‌ جا مانده‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ آنها را به‌ سه‌ بخش‌ تقسیم‌ كرد:

1) تألیفات‌ و ترجمه‌ها. سركیس‌ (ج‌ 1، ستون‌ 689ـ691) از 24 تألیف‌ و ترجمه او نام‌ برده‌ و كحّاله‌ (ج‌ 5، ص‌ 36ـ37) فهرست‌ مفصّلی‌ از آثار جزایری‌ را ذكر كرده‌ است‌. به‌ نوشته كردعلی‌ (1347، ج‌ 8، ش‌ 11، ص‌ 666ـ679)، مهم‌ترین‌ آثار چاپ‌ شده او عبارت‌اند از: ارشادُالاَلِبّاء الی‌ طریقِ تعلیمِ الف‌ باء (بیروت‌ 1321)؛ التقریبِ لِاُصولِ التَعریب‌ (1337)؛ توجیه‌النظر الی‌ اصول‌ علم‌الاثر (مصر1320)؛ بدیع‌التلخیص‌ و تلخیص‌ البدیع‌ (سوریه‌ 1296)؛ و شرح‌ خُطَب‌ ابن‌نباته‌ (مصر، بی‌تا.؛ نیز رجوع کنید به سركیس‌، همانجا).

2) یادداشتها. مغربی‌ (ص‌ 179ـ180) در باره یادداشتهای‌ جزایری‌ كه‌ در اختیار «المجمع‌ العلمی‌» است‌، به‌ طور مفصّل‌ بحث‌ كرده‌ است‌. بخشی‌ از این‌ یادداشتها در باره تفسیر بیضاوی‌ است‌ كه‌ در چهار جلد تنظیم‌ شده‌ است‌.

3) نامه‌ها. كردعلی‌ (1347، ج‌ 8، ش‌11، ص‌ 668ـ669) در باره نامه‌های‌ جزایری‌ به‌ تفصیل‌ سخن‌ گفته‌ و متن‌ برخی‌ از آنها را در مقالات‌ خود آورده‌ است‌. این‌ نامه‌ها برای‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ و تمدن‌ كشورهای‌ اسلامی‌ در قرنهای‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌ هجری‌، سندهای‌ ارزشمندی‌ به‌ شمار می‌آیند.


منابع‌:
(1) خیرالدین‌ زركلی‌، الاعلام‌ ، بیروت‌ 1999؛
(2) یوسف‌ الیان‌ سركیس‌، معجم‌المطبوعات‌ العربیة و المعربة، قاهره‌ 1346/1928، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1410؛
(3) عمررضا كحّاله‌، معجم‌المؤلفین‌ ، دمشق‌ 1957ـ1961، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ [ بی‌تا. ]؛
(4) محمد كردعلی‌، «الشیخ‌ طاهر الجزائری‌»، مجلة‌ المجمع‌ العلمی‌ العربی‌ ، ج‌ 1، ش‌ 1 (ربیع‌الا´خر 1339)؛
(5) همو، المعاصرون‌، چاپ‌ محمد مصری‌، بیروت‌ 1413/1993؛
(6) همو، «المعاصرون‌: الشیخ‌ طاهر الجزائری‌»، مجلة ‌المجمع‌ العلمی‌ العربی، ج‌ 8 ، ش‌10 (ربیع‌الا´خر و جمادی‌الاولی‌ 1347)، ش‌ 11 (جمادی‌الاولی‌ و جمادی‌الا´خره‌ 1347)؛
(7) زكی‌ محمد مجاهد، الاعلام‌ الشرقیة‌ فی‌ المائة‌ الرابعة‌ عشرة الهجریة، بیروت‌ 1994؛
(8) مغربی‌، «الظاهر من‌ آثار الشیخ‌ طاهر، او، التذكرة الطاهریة »، مجلة المجمع‌ العلمی‌ العربی‌ ، ج‌ 3، ش‌ 6 (شوال‌ و ذیقعده‌ 1341)؛
(9) نصراللّه‌ نیك ‌بین‌، فرهنگ‌ جامع‌ خاورشناسان‌ مشهور و مسافران‌ به‌ مشرق‌ زمین‌ ، تهران‌ 1379 ش‌.

/ سیدمحمد حسینی‌ /



تصاویر این مدخل:
طاهربن صالح جزایری منبع: خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت 1999

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4649
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست