responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4643

 

جَزّارپاشا ، احمد، از والیان‌ عثمانی‌ در سوریه جنوبی‌ (ایالات‌ صیدا و شام‌) و مدافع‌ عكّا در برابر ناپلئون‌ در اواخر قرن‌ دوازدهم‌ و اوایل‌ قرن‌ سیزدهم‌ ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5 - 6، ذیل‌ «جزّارپاشا»). در باره تاریخ‌ تولد و زادگاهش‌ اختلاف‌ هست‌ (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 268)، اما در باره اینكه‌ بُسنَوی‌ بوده‌، اتفاق‌نظر وجود دارد (همانجا؛ نیز رجوع کنید به شهابی‌، ص‌ 37؛ جودت‌پاشا، ج‌ 1، ص‌ 307). در جوانی‌، گویا به‌ علت‌ ارتكاب‌ جُرمی‌ ( رجوع کنید به حِتّی‌، ص‌ 475)، به‌ استانبول‌ رفت‌ و به‌ عنوان‌ سلمانی‌ به‌ خدمت‌ علی‌پاشا حكیم‌ اوغلی‌ (1100ـ1171)، صدراعظم‌ عثمانی‌، درآمد و در 1169، كه‌ صدراعظم‌ به‌ حكومت‌ مصر منصوب‌ گردید، به‌ همراهش‌ به‌ آنجا رفت‌ (شهابی‌، ص‌ 37ـ 38؛ نیز رجوع کنید به جودت‌پاشا، همانجا) و از آنجا به‌ حج‌ مشرّف‌ شد. پس‌ از عزل‌ حكیم‌ اوغلی‌، او همچنان‌ در مصر ماند و در كشمكشهای‌ گروههای‌ مملوك‌ شركت‌ كرد و در خدمت‌ عبداللّه‌ بیگ‌، «كاشف‌» (متصرف‌، تحصیلدار) بُحَیره‌ و از وابستگان‌ علی‌بیگ‌ بولوت‌ قپان‌ كه‌ شیخ‌البلدِ (كدخدا) قاهره‌ بود، در آمد و پس‌ از كشته‌شدن‌ عبداللّه‌ بیگ‌ در جنگ‌ با اعراب‌ بدوی‌ هُنادی‌، جای‌ او را گرفت‌ و به‌ مناسبت‌ كشتار این‌ اعراب‌ به‌ خونخواهی‌ عبداللّه‌ بیگ‌، به‌ جزّار، یعنی‌ قصاب‌، معروف‌ شد (شهابی‌، ص‌ 38؛ جَبَرتی‌، ج‌ 3، ص‌ 47ـ 48؛ جودت‌پاشا، ج‌ 1، ص‌ 306، ج‌ 7، ص‌ 269) و در زمره نزدیكان‌ و مملوكان‌ هجده‌ گانه علی‌بیگ‌ در آمد، اما چون‌ نخواست‌، برای‌ حذف‌ مخالفان‌ و رقبایش‌، به‌ شخصی‌ بی‌اراده‌ در دست‌ وی‌ بدل‌ شود، از مصر به‌ قسطنطنیه‌ گریخت‌ (شهابی‌، ص‌ 40ـ41، 47؛ الموسوعة ‌العربیة‌ العالمیة ، ذیل‌ مادّه‌) و احتمالاً در همان‌ زمان‌ بود كه‌ رسماً به‌ خدمت‌ دولت‌ عثمانی‌ در آمد ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5 -6، همانجا؛ نیز رجوع کنید به جودت‌پاشا، ج‌ 1، ص‌ 309). وی‌ در 1184، از طریق‌ حلب‌ و سوریه‌ و فلسطین‌، در كسوت‌ ارمنیان‌ به‌ مصر بازگشت‌، با حیله‌ مالی‌ به‌ دست‌ آورد (شهابی‌، ص‌ 47)، با دختری‌ از اعراب‌ هنادی‌ ازدواج‌ كرد (جبرتی‌، ج‌ 3، ص‌ 48؛ جودت‌ پاشا، ج‌ 7، ص‌ 269) و به‌ سوریه‌ بازگشت‌ (جودت‌پاشا، همانجا). او در آنجا ابتدا تحت‌ حمایت‌ امیر یوسف‌، از امرای‌ شهابی‌ كه‌ بر جبل‌ دَروز و شهرهای‌ صیدا و بیروت‌ حاكم‌ بودند ( د. ا. ترك‌ ، ج‌ 3، ذیل‌ "Durziler" ، ص‌ 667)، قرار گرفت‌ ( د. ا. د. ترك‌ ، ذیل‌ مادّه‌)، سپس‌ به‌ خدمت‌ عثمان‌ پاشا، والی‌ شام‌، در آمد ( د. ا. ترك‌ ، ذیل‌ مادّه‌) و از طرف‌ وی‌ مأمور سركوبی قیام‌ ظاهرالعُمَر * ، رئیس‌ اعرابِ بنی‌زیدان‌ (در منطقه صَفَد سوریه‌؛ رجوع کنید به د. اسلام‌ ، چاپ‌ اول‌، ذیل‌ «جزّار ـ پاشا») شد، زیرا شیخ‌ظاهر، با همدستی‌ قبایل‌ دیگر، به‌ اخراج‌ مأموران‌ عثمانی‌ از منطقه‌ پرداخت‌ و قلمرو خود را تا حوالی‌ صیدا توسعه‌ داد، عكّا را تصرف‌ كرد و در آنجا مستقر شد و حتی‌ پسر بزرگش‌، شیخ‌علی‌، را بر صیدا و صفد حاكم‌ ساخت‌ ( د.ا.ترك‌ ، ذیل‌ Omer" "Zahir). نیروی‌ اعزامی عثمان‌پاشا (والی‌ عثمانی شام‌) به‌ سرداری جزّار احمدبیگ‌ برای‌ دفاع‌ از شهابیان‌ در صفر 1186/1772 از نیروهای‌ متفقِ ظاهرالعمر، كه‌ ناوگان‌ روسی‌ مستقر در دریای‌ مدیترانه‌ نیز آنها را یاری‌ می‌كرد، شكست‌ خورد (همانجا؛ شهابی‌، ص‌ 48). ظاهرالعمر پس‌ از آن‌ دامنه استیلای‌ خود را تا بیروت‌، قلمرو امیریوسف‌ شهابی‌، گسترش‌ داد، امیر یوسف‌ برای‌ محافظت‌ بیروت‌ از عثمان‌پاشا تقاضای‌ كمك‌ كرد، او نیز نیرویی‌ سیصد نفری‌ را به‌ فرماندهی‌ جزّار به‌ آنجا فرستاد. جزّار در جریان‌ ورود به‌ بیروت‌ زخم‌ مهلكی‌ برداشت‌ و پس‌ از بهبود، به‌عنوان‌ «مُتَسَلّمِ» (تحصیلدار و دستیار حاكم‌ رجوع کنید به پاكالین‌، ذیل‌ "Mutesellim" ) امیریوسف‌ در بیروت‌ ماندگار شد (شهابی‌، ص‌ 80)، اما اقدامات‌ وی‌ برای‌ بازسازی‌ استحكامات‌ دفاعی‌ و تحكیم‌ موقعیت‌ خود در شهر، موجب‌ نگرانی‌ امیریوسف‌ شد و چون‌ جزّار بر ماندن‌ در شهر اصرار كرد، امیریوسف‌ به‌ ناچار از دشمن‌ سابق‌ خود، ظاهرالعمر، و به‌ واسطه او از ناوگان‌ روسی‌، كمك‌ خواست‌ و جزّار، پس‌ از چهارماه‌ مقاومت‌، سرانجام‌ تحت‌ شرایطی‌ تسلیم‌ شد و پس‌ از كنار آمدن‌ با ظاهرالعمر، در 1187/1773 به‌ عكّا رفت‌، ولی‌ چون‌ احساس‌ خطر می‌كرد، از آنجا به‌ شام‌، نزد عثمان‌پاشا گریخت‌ (همان‌، ص‌ 51- 54؛ د. ا. د. ترك‌ ، همانجا) و بخشی‌ از مهمات‌ ظاهر العمر را نیز به‌ آنجا برد ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5- 6، همانجا).

جزّار احمدبیگ‌ به‌سبب‌ خدماتی‌ كه‌ در این‌ دوره‌ برای‌ پیشبرد سیاست‌ دربار عثمانی‌، در مناطق‌ ساحلی‌ سوریه‌ و فلسطین‌ انجام‌ داده‌ بود، در 1181/1767 عنوان‌ میرِمیران‌ ( رجوع کنید به پاكالین‌، ذیل‌ "Mir-i Miran" ) یافت‌ ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ اول‌، همانجا)، سپس‌ با گزارشهای‌ تقدیرآمیز عثمان‌پاشا و جزائرلی‌ غازی‌ حسن‌پاشا * و به‌ توصیه آنها، «محافظ‌» (نگهبان‌ قلعه ) عكّا و سپس‌ با پایه وزارت‌ (نشان‌ و هدیه سلطنتی‌)، والی‌ ایالت‌ صیدا شد (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 269؛ د. ا. ترك‌ ، ذیل‌ مادّه‌).

جزّار احمدبیگ‌ ــ كه‌ پس‌ از ارتقا به‌ رتبه وزارت‌ عنوان‌ پاشا یافته‌ بود با استخدام‌ جنگاورانی‌ كه‌ غالباً از اقوام‌ آلبانیایی‌، بسنوی‌ و افریقاییان‌ شمالی‌ بودند ( د. ا. ترك‌ ، همانجا)، نیروی‌ نظامی‌ كارسازی‌ فراهم‌ آورد (جودت‌پاشا، همانجا) و با استفاده‌ از فرصتها، برای‌ افزایش‌ قدرت‌ و نفوذ و توسعه قلمرو خویش‌ كوشید (شاو ، ج‌ 1، ص‌ 253) و در این‌ راه‌ با عشایر یاغی‌، امرای‌ متنفذ و متمرد و حتی‌ والیان‌ محلی‌ درافتاد. وی‌ با استفاده‌ از اختلافات‌ و كشمكشهای‌ موجود بین‌ اقوام‌ و قبایل‌ و خاندانهای‌ حاكم‌ منطقه‌، چون‌ شهابیان‌ و زیدانیها و بنی‌مَتْوال‌ (شهابی‌، ص‌ 47ـ 48) و مارونیها و دروزیها ( د. ا. د. ترك‌ ؛ د.اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5- 6، همانجاها) و شاخه‌های‌ دروزی‌ (شهابی‌، ص‌ 97ـ 98)، امرای‌ خاندان‌ شهابی‌ (همان‌، ص‌ 78ـ 79، 84 -90، 99ـ103)، ضمن‌ تصرف‌ سرزمینهایی‌ چون‌ صفد، بقاع‌، و دیرالقمر (همان‌، ص‌ 82- 83، 97 و جاهای‌ دیگر) و توسعه قلمروش‌، موفق‌ به‌ حذف‌ یا تضعیف‌ امرای‌ محلی‌ و تبدیل‌ آنها به‌ اتباع‌ و دست‌ نشاندگان‌ خود شد ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا). وی‌ در تمام‌ این‌ مدت‌، حتی‌ زمانی‌ كه‌ به‌ حكومت‌ شام‌ منصوب‌ گردید، در عكّا مستقر بود و به‌ آبادی‌ و توسعه شهر، به‌ ویژه‌ استحكام‌ باروهای‌ آن‌، توجه‌ خاص‌ داشت‌ (شهابی‌، ص‌ 79).

جزّار گذشته‌ از جنگها و سازشهایی‌ كه‌ برای‌ افزایش‌ نفوذ و اعمال‌ حاكمیت‌ خویش‌ می‌كرد، از زندانی‌ كردن‌، شكنجه‌، تبعید، اعدام‌ و كشتارهای‌ دسته‌ جمعی‌ مخالفان‌ و دشمنان‌ و حتی‌ كارگزاران‌ خود نیز رویگردان‌ نبود (جبرتی‌، ج‌ 3، ص‌ 49؛ شهابی‌، ص‌ 88 -89، 93ـ 95، 103، 112ـ113؛ د. ا. ترك‌ ، همانجا). اِعمال‌ چنین‌ سیاستهای‌ خشنی‌، سبب‌ ساخته‌ شدن‌ مَثَلِ «ظالم‌تر از جزّار» گردید (شهابی‌، ص‌ 8- 9). گاهی‌ در مقابل‌ ستم‌ و سختگیریهای‌ او، شورشهایی‌ پدید می‌آمد كه‌ با قساوت‌ هر چه‌ تمام‌تر منكوب‌ می‌گردید (همان‌، ص‌ 118؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5 -6، همانجا).

بین‌ او و حكومت‌ مركزی‌ عثمانی‌ مناسبات‌ پیچیده‌ای‌ حاكم‌ بود. جزّار از ابراز تمرد آشكار در برابر حكومت‌ مركزی‌ پرهیز می‌كرد، اما بعضی‌ اقدامات‌ اقتدارطلبانه‌اش‌ ، سبب‌ بروز شبهه‌ها و نگرانیهایی‌ در استانبول‌ گشت‌ و در نتیجه‌، برای‌ تحدید نفوذ روزافزون‌ او اقداماتی‌ می‌شد كه‌ غالباً هم‌ نتیجه مطلوبی‌ نداشت‌، چنانكه‌ دولت‌ عثمانی‌، با توجه‌ به‌ حوادثی‌ كه‌ در سوریه‌ و مصر روی‌ می‌داد، در 1196، 1199، و 1203 او را به‌ ولایت‌ شام‌ منصوب‌ كرد، اما هر بار پس‌ از مدتی‌، از بیم‌ افزایش‌ قدرت‌ او و ادعای‌ خودمختاری‌ و استقلال‌، از آن‌ مقام‌ عزلش‌ كرد (شهابی‌، ص‌ 82، 89، 103، 121؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5ـ6، همانجا). بارها نیز امیرالحاج‌ شد ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا؛ نیز رجوع کنید به جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 268ـ270) و در یكی‌ از سفرها، امنیت‌ را در مدینه‌ برقرار كرد (راسم‌، ج‌ 3، ص‌1240). دولت‌ عثمانی‌ حتی‌ یك‌ بار برای‌ دور كردن‌ جزّار از منطقه خاورمیانه‌، كه‌ نفوذش‌ در آنجا افزایش‌ یافته‌ بود، او را به‌ ولایت‌ بِسنی‌ * منصوب‌ كرد، لیكن‌ چون‌ جانشین‌ شایسته‌ای‌ برایش‌ نیافت‌، همچنان‌ در سوریه‌ و فلسطین‌ ابقا گردید ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا). او گاهی‌ حتی‌ اقدامات‌ آنها را عقیم‌ می‌كرد؛ از جمله اقدامات‌ او در باره كنسولگریهای‌ فرانسه‌ در شهرهایی‌ چون‌ عكّا و صیدا و بیروت‌، اخراج‌ تجار فرانسوی‌ از آن‌ شهرها و نافرمانی‌اش‌ از دستورهای‌ صریح‌ حكومت‌ مركزی‌ دایر بر باز گرداندن‌ آنها بود (شهابی‌، ص‌ 95ـ96؛ راسم‌، ج‌ 3، ص‌ 1239). جزّار با برقراری‌ امنیت‌ در قلمرو خویش‌، زمینه مناسبی‌ برای‌ توسعه تجارت‌ در عكّا و صیدا و بیروت‌، فراهم‌ آورد و خود انحصار تجارت‌ كالاهای‌ پر درآمد و مطلوبِ بازرگانان‌ اروپایی‌، چون‌ منسوجات‌ ابریشمی‌ و پنبه‌ای‌ و حبوبات‌، را به‌ دست‌ گرفت‌ ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5 -6، همانجا) و این‌ نیروی‌ اقتصادی‌، زمینه قدرت‌ و نفوذ سیاسی‌ او را فراهم‌ آورد. محدودیتهایی‌ كه‌ وی‌ برای‌ بازرگانان‌ اروپایی‌ و به‌ویژه‌ فرانسوی‌ و نیز اعراب‌ مسیحی‌ ثروتمند اعمال‌ می‌كرد، باعث‌ نارضایی‌ و تبلیغات‌ منفی‌ آنها و شكایتشان‌ از وی‌ شد ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا) و حتی‌ سفیر فرانسه‌ در استانبول‌، در این‌ خصوص‌ شخصاً از جزّار به‌ سلطان‌ سلیم‌ سوم‌ (حك : 1203ـ1222) شكایت‌ كرد (كارال‌، ص‌ 152ـ154). با این‌ همه‌، فرانسویها از برقراری‌ مناسبات‌ حسنه‌ با وی‌ در محدوده منافع‌ متقابل‌ ناگزیر شدند و در حوالی‌ شهرهای‌ مذكور مستعمره‌های‌ جدید فرانسوی‌ ایجاد گردید، لیكن‌ لشكركشی‌ ناپلئون‌ به‌ مصر و سوریه‌ وضع‌ را دگرگون‌ كرد ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا).

پس‌ از آنكه‌ ناپلئون‌ مصر را در تابستان‌ 1213/1798 فتح‌ كرد (دورانت‌، ج‌ 11، ص‌140ـ141)، بر اثر پیشامدهایی‌ ــ از جمله‌ تار و مار شدن‌ نیروی‌ دریایی‌ تحت‌ فرمان‌ ناپلئون‌ در 18 صفر 1213/ اول‌ اوت‌ 1798 به‌ دست‌ نیروی‌ دریایی‌ انگلیس‌ در لنگرگاه‌ ابوقیر (لوتسكی، ص‌ 43؛ دورانت‌، ج‌ 11، ص‌ 143)، قطع‌ ارتباط‌ مصر و فرانسه‌ از طریق‌ مدیترانه‌، اعلان‌ جنگ‌ سلطان‌ سلیم‌ سوم‌ به‌ فرانسه‌ و عقد پیمان‌ عثمانی‌ با انگلیس‌ و روس‌ برضد فرانسه‌ (ماتیه‌، ص‌ 3631؛ لاموش‌، ص‌ 213ـ214؛ ماله‌ و ایزاك‌، ص‌ 507؛ اوزون‌ چارشیلی‌، ص‌ 451) ناپلئون‌ از سه‌ گزینه موجود، یعنی‌ ماندن‌ در مصر، پیشروی‌ به‌ سوی‌ هندوستان‌ و روی‌ نهادن‌ به‌ جانب‌ استانبول‌ از طریق‌ سوریه‌ و پیشدستی‌ كردن‌ بر دشمن‌، راه‌ سوم‌ را بر گزید و به‌ سرعت‌ آماده حمله‌ به‌ سوریه‌ شد (یوجل‌ و سویم‌ ، ج‌ 4، ص‌ 141). در همین‌ زمان‌، جزّار كه‌ به‌ سرعسكری‌ و ولایت‌ مصر منصوب‌ شده‌ بود (شهابی‌، ص‌130ـ131؛ اوزون‌ چارشیلی‌، همانجا؛ آقشین‌، ص‌ 81)، برای‌ مقابله‌ با لشكریان‌ ناپلئون‌ ضمن‌ اعزام‌ نیروهایی‌ به‌ العَرش‌، غزّه‌، یافا و حیفا، به‌ تقویت‌ قلعه عكّا، كه‌ خود در آنجا مستقر بود، پرداخت‌، ولی‌ شهرهای‌ مذكور با دادن‌ تلفات‌ زیاد، یكی‌ بعد از دیگری‌ سقوط‌ كردند (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 17ـ19؛ لوتسكی‌، ص‌ 45) و ناپلئون‌ كه‌ در اواخر رجب‌ 1213/ ژانویه 1799 از مصر حركت‌ كرده‌ بود، در 12 شوال‌/ 19 مارس‌ به‌ عكّا رسید (اوزون‌ چارشیلی‌، ص‌ 453). وی‌ ضمن‌ پیشروی‌ به‌ سوی‌ عكّا، نامه‌های‌ اغفال‌كننده‌ای‌ برای‌ جزّار فرستاد كه‌ پاسخ‌ هیچ‌كدام‌ از آنها را دریافت‌ نكرد (یوجل‌ و سویم‌، ج‌ 4، ص‌ 142). امیربشیر شهابی‌ نیز نامه‌هایی‌ از ناپلئون‌ دریافت‌ كرده‌ بود كه‌ آنها را برای‌ جزّار فرستاد (شهابی‌، ص‌ 132). اوزون‌ چارشیلی‌ (ص‌ 457) تصویر یكی‌ از نامه‌های‌ ناپلئون‌ به‌ جزّار را چاپ‌ كرده‌ است‌.

محاصره عكّا، به‌رغم‌ حملات‌ شدید فرانسویان‌ در مدت‌ دو ماه‌ و چند روز، به‌ سبب‌ مقاومت‌ قهرمانانه جزّار پاشا (گلاب‌ ، ص‌ 240) و پشتیبانی‌ ناو گروه‌ انگلیسی‌ تحت‌ فرمان‌ ناخدا یكم‌ ارشد، سیدنی‌ اسمیت‌، و نیز حضور واحدی‌ از عساكر «نظام‌ جدید» * عثمانی‌ كه‌ زیر نظر كارشناسان‌ نظامی‌ فرانسوی‌ تربیت‌ شده‌ بودند، و شماری‌ از مهاجران‌ اروپایی‌ در بین‌ مدافعان‌ شهر، نتیجه‌ای‌ به‌بار نیاورد (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 18ـ20؛ شهابی‌، ص‌ 123، 133؛ كین‌راس، ص‌ 439؛ یوجل‌ و سویم‌، همانجا). ناپلئون‌ علت‌ اصلی‌ ناكامی‌ خود را وجود شخصی‌ به‌ نام‌ فلیپو دانسته‌ است‌. فلیپو از مهاجران‌ فرانسوی‌ بود كه‌ گویا در آكادمی‌ نظامی‌ از همدرسان‌ ناپلئون‌ (دورانت‌، ج‌ 11، ص‌ 145؛ یوجل‌ و سویم‌، همانجا) و از قرار معلوم‌ از دستیاران‌ جزّارپاشا در سازماندهی‌ دفاع‌ عكّا بود (ماله‌ و ایزاك‌، ص‌ 508؛ جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 26). حملات‌ پی‌درپی‌ فرانسویان‌ برای‌ گشودن‌ قلعه عكّا بی‌حاصل‌ ماند و سرانجام‌ ناپلئون‌، به‌ سبب‌ كثرت‌ تلفات‌ نیروهای‌ خود در جریان‌ جنگ‌ و بر اثر شیوع‌ طاعون‌، به‌ناچار در اواسط‌ ذیحجه 1213/ مه‌ 1799 عقب‌نشینی‌ كرد (شهابی‌، ص‌ 133؛ جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 25ـ26؛ تارله‌، ص‌ 82؛ دورانت‌، همانجا). بقایای‌ لشكر فرانسوی‌، كه‌ نیروهای‌ جزّارپاشا آنها را تعقیب‌ می‌كردند، سوریه‌ را به‌ سرعت‌ ترك‌ كردند (جودت‌پاشا، همانجا؛ اوزون‌ چارشیلی‌، ص‌ 454). ناپلئون‌، اگر چه‌ نخستین‌ شكست‌ نظامی‌ خود را در كنار باروهای‌ عكّا تجربه‌ كرد (یوجل‌ و سویم‌، همانجا) و رؤیای‌ استیلایش‌ بر شرق‌ در آنجا برباد رفت‌ ( رجوع کنید به شرّاب‌، ص‌ 539؛ د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، تكمله 5 -6، همانجاها)، چونان‌ فاتحان‌ به‌ قاهره‌ وارد شد (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 36؛ آقشین‌، ص‌ 82) و در بیانیه‌ای‌، از پیروزی‌اش‌ بر جزّار و زخمی‌ شدن‌ وی‌ و اینكه‌ جزّار قاتلی‌ است‌ كه‌ گروهی‌ از اشرار عرب‌ و اسافل‌ عشایر و فراریان‌ را دور خود گرد آورده‌ و آرزویی‌ جز هتك‌ ناموس‌ مصریان‌ ندارد، سخن‌ گفت‌ (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 36ـ 38؛ نیز رجوع کنید به هامرـ پورگشتال‌ ، ج‌ 8، ص‌ 418).

شكست‌ ناپلئون‌ موجب‌ رضایت‌ دربار عثمانی‌ از جزّار و تجلیل‌ از وی‌ گردید (هامرـ پورگشتال‌، همانجا) و شاعران‌ عرب‌ در اشعار خود او را ستودند (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 37)، اما اعزام‌ وزیر اعظم‌، یوسف‌ ضیاءپاشا، به‌ مصر و عزل‌ جزّارپاشا از سرعسكری آنجا، موجبات‌ ناخشنودی‌ جزّار را فراهم‌ كرد، چنانكه‌ به‌ وزیر اعظم‌ بی‌اعتنایی‌ نمود (شهابی‌، ص‌ 138) و از یاری‌ به‌ اردوی‌ او خودداری‌ كرد (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 269) و حتی‌ به‌ آرناؤد اسماعیل‌ پاشا (والی‌ صیدا، متوفی‌ 1220)، كه‌ از وزیر اعظم‌ فرار كرده‌ بود، پناه‌ داد (همان‌، ج‌ 7، ص‌ 270). گردن‌كشی‌ جزّار، سبب‌ نارضایی‌ و شكایت‌ صدراعظم‌ از وی‌ گشت‌ (شهابی‌، ص‌ 159ـ161) و دولت‌، او را متمرد دانست‌، اما با تشدید حملات‌ جریان‌ وهابی‌، باب‌ عالی‌ از اقدامات‌ جزّار چشم‌پوشی‌ كرد و سرعسكری‌ حجاز و ایالت‌ شام‌ و حل‌ و فصل‌ مسائل‌ مصر را بر عهده او گذاشت‌، لیكن‌ او كه‌ دیگر پیر و خسته‌ شده‌ بود، حتی‌ وظیفه امیرالحاجّی‌ را نیز به‌ زیردستان‌ خود واگذار كرد (جودت‌پاشا، همانجا). جزّار احمدپاشا در 12 محرّم‌ 1219/ 23 آوریل‌ 1804 درگذشت‌ ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا؛ جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 268). پس‌ از مرگ‌ وی‌ زندانیان‌ و گروگانهای‌ او آزاد شدند، فراریان‌ بازگشتند و مخفی‌شدگان‌ از مخفیگاههای‌ خود بیرون‌ آمدند، تمام‌ اموال‌ و خزاینی‌ كه‌ وی‌ در دوران‌ حكمرانی‌ خود گرد آورده‌ بود، به‌ دولت‌ عثمانی‌ واگذار گردید و شعرا به‌ مناسبت‌ خاتمه ظلم‌ و قساوت‌ او شعرها سرودند (شهابی‌، ص‌ 167ـ170).

جزّار ضمن‌ اشتهار به‌ خشونت‌ و سفاكی‌ ــ كه‌ به‌ روایتی‌، تبلیغات‌ سوء مخالفان‌ و دشمنانش‌ در آن‌ بی‌تأثیر نبوده‌ است‌ ( د.ا.د.ترك‌ ، همانجا) به‌ تیزهوشی‌ و باریك‌بینی‌ و دوراندیشی‌ نیز شهره‌ بود، چنانكه‌ بعضی‌ پیش‌بینیهای‌ او را بر كرامت‌ او یا ارتباطش‌ با جنّیان‌ و مهارت‌ در علم‌ جَفر حمل‌ كرده‌اند (جودت‌پاشا، ج‌ 7، ص‌ 270). وی‌ علاوه‌ بر بازسازی‌ باروهای‌ عكّا، آثاری‌ نیز در آنجا بنا نهاد، از جمله‌ شش‌ مسجد، دو بازار، چند كاروانسرا، حمام‌، و آسیای‌ بادی‌ ( د. ا. د. ترك‌ ، همانجا).


منابع‌:
(1) یوگنی‌ ویكتوروویچ‌ تارله‌، ناپلئون، ترجمه محمدقاضی‌، تهران‌ 1353 ش‌؛
(2) عبدالرحمان‌ جبرتی‌، تاریخ‌ عجائب‌ الا´ثار فی‌ التراجم‌ و الاخبار، بیروت‌: دارالفارس‌، [ بی‌تا.] ؛
(3) احمد جودت‌پاشا، تاریخ‌ جودت‌، استانبول‌ 1309؛
(4) فیلیپ‌ خوری‌ حتّی‌، شرق‌ نزدیك‌ در تاریخ‌: یك‌ سرگذشت‌ پنج‌ هزار ساله، ترجمه قمر آریان‌، تهران‌ 1382 ش‌؛
(5) ویلیام‌ جیمز دورانت‌ و آرییل‌ دورانت‌، تاریخ‌ تمدن ، ج‌ 11: عصر ناپلئون‌ ، ترجمه اسماعیل‌ دولتشاهی‌ و علی‌اصغر بهرام‌بیگی‌، تهران‌ 1370 ش‌؛
(6) احمد راسم‌، عثمانلی‌ تاریخی‌، استانبول‌ 1327ـ1329؛
(7) محمد محمدحسن‌ شرّاب‌، معجم‌ بلدان‌ فلسطین‌، دمشق‌ 1407/1987؛
(8) حیدراحمد شهابی‌، تاریخ‌ احمدباشا الجزّار ، چاپ‌ انطونیوس‌ شبلی‌ و اغناطیوس‌ عبده‌ خلیفه‌، بیروت‌ 1955؛
(9) پاتریك‌ بالفور كین‌راس‌، قرون‌ عثمانی‌ ( ظهور و سقوط‌ امپراتوری‌ عثمانی)، ترجمه پروانه‌ ستاری‌، تهران‌ 1373 ش‌؛
(10) لئون‌ لاموش‌، تاریخ‌ تركیه‌ ، ترجمه سعید نفیسی‌، تهران‌ 1316 ش‌؛
(11) هانری‌ ماتیه‌، ذیل‌ تاریخ‌ امپراطوری‌ عثمانی‌ ، در یوزف‌ فون‌ هامر ـ پورگشتال‌، تاریخ‌ امپراطوری‌ عثمانی‌، ترجمه میرزا زكی‌ علی‌آبادی‌، چاپ‌ جمشید كیان‌فر، ج‌ 5، تهران‌ 1369 ش‌؛
(12) آلبرماله‌ و ژول‌ ایزاك‌، تاریخ‌ قرن‌ هیجدهم‌ و انقلاب‌ فرانسه‌ و امپراطوری‌ ناپلئون‌ ، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی‌، تهران‌ 1310 ش‌؛
(13) الموسوعة العربیة العالمیة، ریاض‌: مؤسسه اعمال‌ الموسوعة للنشر و التوزیع‌، 1419/ 1999؛


(14) Sina Aksin, "Siyasal tarih", in Turkiye tarihi , vol.3, ed. Sina Aksin, Istanbul 1990;
(15) EI 1 , s.v. "Djazzar - Pasha" (by Cl. Huart);
(16) EI 2 , suppl. fascs. 5-6, Leiden 1982, s.v. " A l-Djazzar Pasha" (by Kamal S. Salibi);
(17) John Bagot Glubb, A short history of the Arab peopeles , London 1978;
(18) Joseph von Hammer - Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches , Graz 1963;
(19) IA , s.vv. "Cezzar Ahmed Pasa", "Durziler" (by M.C. Sahabeddin Tekindag), "Za hir Omer" (by Feridun Emecen);
(20) Enver Ziya Karal, Selim III un hat-tl humayunlarl, Ankara 1946;
(21) Vladimir Borisovich Lutskii, Modern history of the Arab countries , Moscow 1969;
(22) Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu , Istanbul 1971-1972;
(23) Stanford J.Shaw, History of the Ottoman Empire and modern Turkey , Cambridge 1985;
(24) TDVIA , s.v. "Cezzar Ahmed Pasa" (by Feridun Emecen);
(25) Ismail Hakki Uzuncarsili, "Bonapart' in Cezzar Ahmed Pasa ya mektubu ve Akka muhasarasina dair bir deyis", Belleten , XXVIII , no. 111 (July 1964);
(26) Yasar Yucel and Ali Sevim, Turkiye tarihi , vol. 4, Ankara 1992.

/ رحیم‌ رئیس‌نیا /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4643
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست