responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4567

 

باغ (8) ،

ادامه مقاله باغ
8. باغ فين (باغشاه) در كاشان. اين باغ، از چشمة بزرگي به نام سليمانية فين مشروب ميشود و در واقع، بنيانش بر همين چشمه استوار است كه در نوشتههاي تاريخي آن را به دوران اساطيري و زمان بَشْتاسف و جمشيد نسبت دادهاند (قمي، ص 77). ساختمان كنوني باغ فين به دوران شاهعباس اول تعلّق دارد. بناي معروف شتر گلوي شاه عباسي در قلب باغ با طرح چهار گوش، شامل ايوان و شاهنشينها و حوضي در ميان و دو پهنه آب در دو طرف با چشماندازي كمنظير، و نيز بناي سردر اصلي و حمام بزرگ را بايد از همين زمان دانست. در دوران شاهصفي، بر روي شتر گلوي شاه عباسي، بناي دو طبقهاي از چوب ساخته شد كه اوژن فلاندن، در 1258/1842، تصويري از آن به دست داده است (نراقي، ص 64). عبدالرحيم ضرابي به زيبايي اين بنا و حجاريهاي مرمرين و نقاشيهاي جالبتوجّه آن و آراستگي بينظير باغ اشاره كرده است (ص 74). در زمان كريمخان زند، در جانب شرقي و بر روي محور شرقي ـ غربي، كه از مركز شترگلوي شاه عباسي ميگذرد، خلوتگاه كريمخاني (محل كنوني كتابخانة اميركبير) برپا و حوضي در شاهنشين آن بنا شد. بناي حوض جوش را نيز به اين زمان نسبت ميدهند. در جريان زلزلة 1192 و حوادث بعد از آن، باغشاه فين سخت آسيب ديد تا اينكه، به فرمان فتحعليشاه، حكمران كاشان حاجي حسينخان صدراعظم اصفهاني به مرمت آن پرداخت و از جمله در دو صُفّة شتر گلوي شاه عباسي، دو تصوير از دربار فتحعليشاه و صحنة شكار او نقش انداخت؛ كف خيابانها را نيز با مرمر فرش كردند و، در جنوب باغ، بناي جديدي ساختند كه بهنام «شترگلوي فتحعليشاهي» معروف است، با طرح چهارصفّه و تزيينات بسيار، چون اِزارههاي حجاري شده از مرمر با نقش و نگارهاي آب   طلايي و نقاشي تكچهرهها در داخلطاقچهها و نگارههاي زيبا در زير سقف و نيز كفپوشي از سنگ مرمر (تاريخ كتيبة بنا: 1226؛ نراقي، ص 70ـ71). حمّام كوچك نيز از آثار اين دوران است. در 1242، نظامالدوله صدري اصفهاني، حكمران كاشان و داماد فتحعليشاه، ساختمان جديدي را، كه به خلوت نظامالدوله معروف شد، در جبهة شمالي برپا ساخت. اميركبير مدت چهل روز تبعيد خود را در همين ساختمان، كه محل فعلي موزه است، به سر برد (همان، ص 78ـ80). باغشاه فين، كه يكي از مهمترين تفريحگاههاي شاهان صفويه و زنديه و قاجاريه بوده و جشنهاي باشكوهي در آن برپا ميشده است و جمع كثيري از سفرنامهنويسان از زيبايي دلانگيز و شكوه آن ياد كردهاند، شاهد يكي از غمانگيزترين رويدادهاي تاريخ ايران يعني قتل اميركبير (1268) نيز بوده است.
اين باغِ كمنظير، كه از استثناهاي هنر باغسازي ايران به شمار ميرود، بر اساس دو محور متقاطع مياني و دو مسير شماليـ جنوبيِ قرينة محور اصلي و مسيرهاي فرعيِ شرقي ـ غربي طرحريزي شده است. در تنظيم شبكهبندي اين باغ گردش آب و ايجاد آبنماها در طول مسيرهاي عمده و انتخاب مناسبترين محل براي ايجاد پهنههاي آب نسبت به مسيرها و بناها، تعيين مطلوبترين محل براي ايجاد بناها با استفاده از زيباترين چشماندازها، توزيع باغچهها با توجه به شبكة خيابانها به گونهاي كه امكان بيشترين دسترسي به تمامي بخشهاي باغ براي بازديدكنندگان فراهم آيد و از گوناگوني باغچهها لذت بيشتري ببرند، در مدّ نظر بوده است. با توجه به خيابانبنديهاي دورادور باغ، بر   روي هم سه   مسير شرقي   ـ   غربي و چهار   مسير شمالي   ـ   جنوبي شبكة آبنماسازي كل   مجموعه را تشكيل ميدهند. مهمترين پهنههاي وسيع آب بر روي محور مياني مقابلِ سردرِ ورودي قرار دارد كه چهار پهنه را در برميگيرد و جالبترين و دلانگيزترين مسير باغ است. بناهاي ايجاد شده در باغ، هر چند در سه مرحله و با فاصلههاي نسبتاً طولاني ساخته شدهاند، در كلِّ مجموعه، هماهنگي و نظمي مطلوب و منطقي دارند.
كنت سرسي، سفير فوقالعادة دولت فرانسه، در 1256 از اين باغ چنين ياد ميكند: «من هرگز و هيچ كجا چنين منظرة نشاطانگيز و فرحبخش را نديده و به خاطر ندارم. همچنين نقش و نگارهاي دلفريب كوشك و صفّههاي متعدد اين باغ ذوق و شوق و عواطف بشري را چنان تحريك ميكند كه لذت روحاني آن هرگز فراموش نميشود» (نراقي، ص 84). باغشاه فين در جريان آشوبهاي دوران مشروطيت و سلطة اشرار بر كاشان لطمة بسيار ديد و بسياري از بناهايش ويران و عمدة تزيينات و سنگهاي مرمر آن كنده و دزديده شد.
قرينهسازيهاي محوري اين باغ، مشابهت آن با قاليهاي طرح باغ ايراني را به بيننده القا ميكند.

منابع:
(1) عبدالرحيم ضرابي، تاريخ كاشان ، چاپ ايرج افشار، تهران 1356 ش؛
(2) حسنبنمحمد قمي، كتاب تاريخ قم ، ترجمة حسنبنعلي قمي، چاپ جلالالدّين طهراني، تهران 1361 ش؛
حسن نراقي، آثار تاريخي شهرستانهاي كاشان و نطنز ، ( تهران 1348 ش ) .
/ پرويز ورجاوند /
9. باغ گلشن (عفيفآباد)، در شيراز. اين باغ و بناي جالب آن در مسير شيراز به قصرالدشت قرار دارد و مساحت آن 000 ، 127 مترمربع است. سردري دارد با چهار ستون گچي و اِزارة سنگي، با خورشيديِ مزّين به گچبري از خارج و كاشيكاري از داخل. محوطة وسيع ميانِ سردر و عمارت بزرگ در گذشته درختكاري بوده است ولي، در تعميرات اخير، حوضي مستطيل شكل و باغچههايي در پيرامون آن ايجاد كردهاند. بخش اصلي باغ در برابر نماي شرقي عمارت قرار دارد كه مركب است از يك حوض بزرگ در برابر بنا و در پي آن دو باغچة مستطيل بزرگ در دو سوي جوي آبنما با درختهاي سرو و كاج و بوتههاي گل. محوطههاي دو جانب ديگر بنا نيز با نظم و دقت شبكهبندي شده و باغچههاي كرتبندي شده با خيابانهاي كمعرض از يكديگر جدا شدهاند. گونههاي مختلف درخت ميوه، بويژه درخت انار، در هنگام بهار منظرهاي دلانگيز پديد ميآورند. پيش از تغييرات سالهاي اخير، يك خيابان، در سرتاسر عرض باغ، محور اصلي شرقي ـ غربي را، كه از وسط حوض آغاز و تا انتها در دو بخش ادامه مييافت، قطع ميكرد و در محل تقاطع دو محور، حوض گردِ كوچكي قرار داشت.
معروفيت و جلوة باغ گلشن را ميتوان، به اعتباري، به بناي شكوهمند آن نسبت داد: بنايي دو طبقه با طرح مستطيل كه نقشة طبقة زيرين و زبرين بنا در كل يكسان است؛
تالاري بزرگ در وسط و اتاقهاي مستطيل شكل و واحدهاي خدماتي در دو سوي آن؛
در طبقة بالا نيز وجود يك ايوان ستوندار عريض به جلوة بنا افزوده است. ورودي اصلي بنا در وسط جبهة شمالي قرار دارد كه با پلكاني سنگي به زير آسمانهاي چوبين و سپس به ايواني ستوندار منتهي ميشود. ستونهاي ستبرِ داراي گچبريِ ايوانِ شرقي، كه از ستونهاي تختجمشيد الگوبرداري شده، شكوه خاصي به نماي اصلي بنا ميبخشد. هلالي پيشانيِ عمارت، با نقش تاجگيري يكي از شاهانِ ساساني از كاشي خوشرنگ، بر جلوة اين بنا افزوده است. ايوان جنوبي شبيه ايوان شمالي است، با اين تفاوت كه پلكاني دو طرفه آن را به محوطة باغ متصل ميسازد. گچبريهاي ديوارهاي خارجي طبقة دوم و ايوانها بر زيبايي بنا افزوده است. اين گچبريها تقليدي است از حجاريهاي تختجمشيد و نقشهاي برجستة ساساني در نقش رستم، مانند صحنة زانو زدن والِريَن در برابر شاپور، آورندگان هدايا به تختجمشيد، حملة شير به گاو، نشستن شاه بر تخت شهرياري و جز اينها. در نماي ديوارهاي طبقة اول و در فاصلة پنجرههاي مشبّك آهني كه در قابهاي چوبي جاسازي شدهاند، قطعه سنگهاي بزرگي كار گذاشته شده كه نقشِ روي آنها عبارتاست از: نيزهدارانِ هخامنشي، يك شاه ساساني، سربازان دوران قاجار و نقشهاي انگارهاي گياهان. در پوشش بدنه و سقف طبقة 
 
اول، آجر چيني ساده ولي بسيار ظريف بهكار رفته است. در طبقة بالا ديوار اتاقها رنگآميزي و روي آنها با نگارههاي گياهي در داخل قابهاي هندسي تزيين شده است. دو بخاري از سنگ 
 
مرمر با كندهكاريهاي زيبا و ستونهاي حجاري 
 
شدة نفيس بر جلوة تالار افزوده است. در مجموع، بناي باغ گلشن يا عفيفآباد را، از نظر موضوعِ صحنههاي گچبري و حجّاري كه در آنها از آثار دوران هخامنشي و ساساني تقليد شده است و نيز از نظر گوناگوني و ظرافت در اجراي تزيينات مختلف و از جمله كُنجسازيهاي چهارگوشة بنا، ميتوان از نمونههاي خوب و با ارزش آثار دوران قاجاريه بهشمار آورد كه خوشبختانه بهوضع مطلوبي حفظ شده است. فرصت، ميرزاعليمحمد قوامالملك شيرازي را بنيانگذار باغ و عمارت معرفي ميكند (ص 519).

منابع:
(3) «باغ عفيفآباد شيراز» (انتشارات وزارت فرهنگ و هنر)؛
محمدنصيربنجعفر فرصت، آثار العجم: در تاريخ و جغرافياي مشروح بلاد و اماكن فارس ، چاپ علي دهباشي، چاپ افست، تهران 1362 ش.
/ پرويز ورجاوند /
10. باغهاي تاريخي اصفهان . با توجه به موقع جغرافيايي اصفهان در مركز فلات 
 
ايران و وجود زايندهرود و نهرهاي منشعب از آن، كه سرتاسر خاك حاصلخيز اين شهرستان از آنها مشروب ميشود، بيجهت نبوده است كه شهر اصفهان در فلات خشك و كمآب ايران از ديرباز به طراوت و سرسبزي و داشتن باغهاي گسترده مشهور بوده است. بهاحداث اينباغها،بويژه در دورههايي كه اصفهان پايتخت بوده، بيشتر توجه شده است و نويسندگان تاريخ اصفهان از قرن سوم 
 
هجري بهبعد همواره بهاين باغها ـ 
 
از 
 
جمله باغ عيسيبنايّوب، بين محلة خُشينان (حوالي امامزاده اسماعيل امروز)، و يهوديه (جوبارة امروز)، از قرن چهارم هجري، و باغ عبدالعزيز، از دورة علاءالدولة ديلمي كاكويه كه در داخل حصار اصفهان قرار داشته ـ است اشاره كردهاند.
در دورة سلاجقه، كه ملكشاه اصفهان را به پايتختي خود برگزيد، چند باغ پر وسعت، به نامهاي باغ بكر، باغ فَلاسان، باغ احمد سياه، باغِ كاران، باغ دشت گور، بيت الماء، در اين شهر احداث شد. مهمترين آنها باغ كاران بوده كه منطقة وسيعي را در شمال بستر زاينده رود، مشتمل بر خيابان كمالالدين اسماعيل و فردوسي و منوچهري و مَجْمر و چهار باغ صدر و مشتاق و محلة بزرگ خواجو، در برميگرفته است. هم اكنون يكي از محلات خواجو «باغ كاران» ناميده ميشود. اين باغ تا قرن هشتم نيز برقرار بوده و اين بيت از غزل حافظ: گرچه صد رود است در چشمم مدام/ زنده رود و باغِ كاران ياد باد، ظاهراً به آن اشاره دارد (هنرفر، 1344 ش، ص 56ـ57). از قرن هشتم تا آغاز دورة صفويه، عدم مراقبت رفته رفته موجب ويراني اين باغها شد تا آنجا كه جز نام از آنها چيزي باقي نمانده است. شاه اسماعيل اول در محل فعلي ميدان بزرگ اصفهان باغ وسيعي به نام نقش جهان احداث كرد. در زمان شاه عباس اول قسمتهايي از اين باغ به ميدان نقش جهان تبديل شد و همراه با توسعة شهر و ايجاد ابنيه و معابر و تأسيسات شهري، باغهاي بزرگي نيز احداث شد. فهرست اين باغها كه وسعت هر كدام چندين هكتار بوده و از آغاز انتخاب اصفهان به پايتختي صفويه در 1000 تا انقراض اين سلسله در 1135 پديد آمده، به نوشتة جابري انصاري، بدين شرح است: بادامستان، جزايرخانه، فرّاشخانه، خرگاه يا خيمهگاه با نارنجستان و عمارت آن، خياطخانه، خليلخانه و توحيدخانه، كجاوهخانه جنب بازار رنگرزان، مُستمن يا مُستمند، باغ تخت در ضلع غربي چهار باغ، ماماسلطان معروف به باغ كاج، بابا امير، توپخانه و باغ عسكر، نسترن در ساحل زاينده رود، طاووسخانه، پهلوان حسين كه نهر نياصَرْم از وسط آن ميگذشت، باغ سيفالدين مشهور به باغ آلبالو، باغ عمو طاهر، باغ زينخانه و باغ فتحآباد، باغ گلدسته، باغ شيرخانه در ضلع شرقي چهارباغ، باغهاي صالحآباد و نظر و قَراخان در ساحل شمالي زاينده رود، باغ بزرگ عباسآباد در ضلع غربي چهارباغ، باغ سلطانعليخان، باغ فيلخانه، باغ چينيخانه در حوالي چهار باغ، باغِ زرشك، باغ قورچيباشي عليا و قورچيباشي سفلي، باغ ايشيك آقاسيباشي، باغِ قِرچقاتيخان، باغ توشْمال باشي حوالي چهار باغ، باغ داروغه، باغ رضا قليخان، باغ تفنگچي آقاسي، باغ چرخاب، باغ داروغه دفتر، باغ وقايعنويس، باغ ديوانبيگي، باغ قوشچيان و غلامان مطبخ، باغ اعتمادالدوله، باغ ميراخور، باغ مُهردار، باغ جلودار، باغ هزار جريب كه از همة باغهاي ديگر شهر در اين دوره وسيعتر و زيباتر بوده است، باغ جون كَمَر، باغ كلاه شاه، باغ سپهسالار، باغ بهارستان، باغ محمود،باغ برج و باغ حاج صالح در ضلع شرقي چهارباغ نو (ص 354ـ364)، باغ جنّت در شمال بستر زاينده رود، باغ نگارستان در حوالي چهارباغ، باغ چهلستون، باغ بلبل يا باغ هشت بهشت و كاخ سكونت شاه سليمان صفوي كه از باغهاي بزرگ چهار باغ بوده است، باغ قوشخانه در محلة طوقچي كه مركز تربيت قوشهاي شكاري و محل استقبال شاه صفوي از مهمانهاي خود بوده است، باغ كومه و باغ وحش در لنجان اصفهان كه شكارگاه و محل نگاهداري حيوانات وحشي بوده است، باغ بهشت آيين و باغ رشك جنان در مجاورت هشت بهشت، باغ ميرزامهديخان در محلة تَلْواسكان، باغ كَلْعنايت، و باغ چشمه، باغ جُشاران يا جوشاران، باغ فرحآباد، باغ فرنگ، باغ ارم، باغ صفيآباد و باغ قورچيها، باغ انگورستان، رقاپي، باغهاي سعادتآباد و باغ انارستان. به استثناي چهلستون و هشت بهشت و چهار باغ، از ديگر باغها اثر قابلملاحظهاي باقي نمانده است. اينك شرح دو مجموعه از مشهورترين باغهاي تاريخي اصفهان:
الف. چهارباغ . در قرن يازدهم و مقارن با دهمين سال سلطنت شاهعباس اول صفوي، خياباني بهنام چهار باغ در اصفهان احداث شده است بهطول حدود ده كيلومتر و عرض پنجاه متر پوشيده از باغچههاي گل و چهار رديف درختهاي چنار با حوضها و فوارههاو آبشارها كه وصف كامل آن در سفرنامههاي سيّاحان اروپايي مانند پيترو دِلاوالة ايتاليايي و شاردَن فرانسوي و اِنْگِلبِرت كِمْپْفِر آلماني و دوليه دِلاند فرانسوي و كُرْنِليوس دوبرويْن هلندي و سيّاحان ديگر آمدهاست. در انتهاي شمالي آن، قصرِ جهاننما و در حدّجنوبي آن، باغ و قصر هزارجريب قرارداشته و پلِ اللّهورديخان يا سي و سه چشمه، كه پل چهار باغ هم نام ديگر آن بوده، اين خيابان را به دو بخش تقسيم ميكرده است: در شمال، از قصر جهاننما تا پل اللّهورديخان، به نام چهار باغ پايين؛
و از پل اللّهورديخان تا قصر هزار جريب، چهار باغ بالا نام داشته است. در دو ضلع شرقي و غربي
هر يك از اين دو خيابان، چهار باغِ بزرگ سلطنتي وجود داشته كه تسمية چهار باغ از همين جهت (هنرفر، 1345 ش، ص 78؛
همو، 1344 ش، ص 487) و نيز از جهت داشتن چهار رديف درختهاي چنار تنومند و افراشته است. احداث اين خيابان از 1006 آغاز شده و تا 1025 طول كشيده است (هنرفر، 1344 ش، ص 482).
ب. باغ هزار جريب . خيابان چهار باغ بالا، با چهار رديف چنارهاي تناور و باغهاي بزرگ اطراف آن، به باغِ بزرگي كه از همة باغهاي اصفهان پروسعتتر بوده منتهي ميشده و بههمين جهت به باغ هزار جريب موسوم شده است. شيب اين باغ از جنوب به شمال، يعني از دامنة كوه صُفّه به طرف چهار باغ، بوده و از طبقات مختلف مشرف بر يكديگر تشكيل ميشده است. در پهنة باغ درختهاي چنار و انواع درختان ميوه وجود داشته و جويهايي، با آبشارها و فوارهها، روان بودهاست و، چنانكه سيّاحان اروپايي آن زمان مانند پيترو دلاواله ايتاليايي و توماس هربرت انگليسي در سفرنامههاي خود ذكر كردهاند، شخص پادشاه ترجيح ميدادهاست كه بيشتر اوقات خود را در آن باغ و قصرهاي آن بگذراند. بر همين اساس، اين باغ «عباسآباد» (مأخوذ از نام شاهصفوي) نيز نام گرفته است. زيبايي باغ در حدي بوده است كه هربرت آن را «بهشت شاهعباس» مينامد (هنرفر، 1345 ش، ص 79). از اين باغ افسانهاي آن دوره تا اواسط عهد قاجاريه نيز آثاري بر جاي بوده است؛
ليكن، چنانكه بعضي از نويسندگان ايراني مانند اصفهاني و تحويلدار در قرن سيزدهم در وصف آن باغ متذكّر شدهاند، از اين زمان به بعد، به علت عدم مراقبت و اشكال آبرساني، باغ هزار جريب رو به اضمحلال نهاده است. دانشگاه امروز اصفهان دقيقاً در محل باغ هزار جريب بنا شده و يكي از برجهاي چهارگانة چهارگوشة آن باغ تاريخي هم اكنون در گوشة جنوب غربي اين دانشگاه برجاست.

منابع :
(4) محمدمهديبنمحمدرضا اصفهاني، نصف جهان في تعريف الاصفهان ، چاپ منوچهر ستوده، اصفهان 1340 ش، ص 34ـ45؛
(5) حسنبن محمدابراهيم تحويلدار، جغرافياي اصفهان ،تهران 1342ش، ص 24ـ29؛
(6) محمدحسن جابري انصاري، تاريخ اصفهان وري ، ( بيجا. ) 1322 ش؛
(7) مفضلبن سعد مافرّوخي، ترجمة محاسن اصفهان ، به قلم حسينبن محمدبن ابيرضا آوي،چاپ عباس اقبالآشتياني،تهران 1328ش، ص 26ـ 34؛
(8) لطفاللّه هنرفر، «باغ هزارجريب و كوه صفّه: بهشت شاهعباس»، هنر و مردم ، سال 14، ش 157 (آبان 1345)؛
(9) همو، «چهارباغ»، هنر و مردم ، دورة جديد، ش 96،97 (مهر و آبان 1349)، ص 2ـ14؛
همو، گنجينة آثار تاريخي اصفهان ، اصفهان 1344 ش، ص 58، 479ـ493، 576ـ577.
/ لطفاللّه هنرفر/
11. باغهاي تاريخي مازندران . در زمان شاه عباس اول، هنر باغسازي در منطقة مازندران،با ايجاد آثار معروفي،چون باغها و كاخهاي آمل و بارفروش (بابل) و اشرف (بهشهر) و ساري و فرحآباد، رونق فراوان يافت. دربارة بيشتر اين باغها فقط در سفرنامهها اطلاعاتي به جا مانده است. در اين نوشتهها از زيباييهاي خيرهكننده و شكوه اين باغها و كوشكهاي آنها سخن فراوان رفتهاست.باغ معروف بارفروش، با درياچة عظيم و جزيره و كوشك ميان آن، به نام باغشاه خوانده ميشد. هنوز بخشي از باغشاه ساري برپاست و طرحهاي جالبي از آن از 1263 (از هومر دوهل ) در دست است (ويلبر، ص 149ـ152). از باغها و كوشكها و آثار پر شكوه فرحآباد جز ديوار و ويرانههاي كاخ جهاننما چيزي بر جاي نمانده است. ولي هربرت انگليسي در 1628 دربارة آن چنين مينويسد: «كاخ مجلل امپراتوران، كه در شمال شهر واقع شده،... تا درياي خزر همچنان ادامه مييابد. اين كاخ دو باغ وسيع دارد كه با فونتن بلو قابل مقايسه است و هر يك از اين باغها نمونهاي از هنر باغباني است كه منتهاي استادي و مهارت در آن به كار رفته است» (همان، ص 154).
معتبرترين و كهنترين متن فارسي دربارة بنيانگذاري كوشكهاي اشرف و باغهاي آن عالمآراي عباسي است كه با نقل قطعه شعري از مولانا محمود بهشتي گيلاني آغاز بنا را 1021 ذكر كرده است (اسكندر منشي، ج 2، ص 855). هربرت چنان مسحور زيباييها و شكوه اشيا و تزيينات كاخ شده كه از بحث دربارة اين مجموعة وسيع و شكل باغسازي و كوشكهاي آن بازماندهاست.او ارزش ظرفها و اشياي طلاي داخل يكي از تالارها را، به ارزيابي بازرگانان خبرة هيئت انگليسيِ همراه، حدود بيست 
 
ميليون ليرة استرلينگ نوشتهاست.(ويلبر، ص 164ـ 165). نخستين مدرك تصويري موجود از باغ و عمارت چهلستونِ اشرف را هومر دوهل در 1263 و اولين نقشة باغهاي بهشهر، همراه با دو طرح از بناهاي آن، را ژاك مورگان در 1307 تهيه كرده است (مورگان، ص 231ـ234). نيز دونالد ويلبر (ص 156 و 158)، در بررسي مجدد خود از مجموعة اين باغها و آثارِ به جا مانده از آنها، با توجه به نقشة مورگان، دو نقشه ارائه داده است: يكي از طرح دورة صفويه و ديگري از وضع موجود.
باغهاي عمدة دوران صفويه به اين شرح است: باغ شمال، باغشاه (باغ چهلستون)، باغ خلوت، باغ حرم و باغ صاحبالزمان، باغ تپه و باغ چشمه (چشمه عمارت)، صفيآباد، استخر، و باغ عباسآباد. اين باغها، به صورت يك باغ بزرگ يا چند باغ پي در پي (باغ شمال، باغ خلوت، باغ حرم، باغ صاحبالزمان)، بر اساس طرحهاي محوري متّكي بر سردر و خيابان وسيع و آبنماي مياني و استخر مقابل بنا و كوشك وسط باغ و صُفّهسازي و پلهبندي براي استهلاك شيب احداث شده بودند. پيترو دِلاواله دربارة باغ تپه مينويسد: «آب فقط در نهرهاي متعددي كه همه مستقيم و يكنواخت هستند در وسط خيابان جاري ميشود و كف خيابانها سنگفرش است. در وسط باغ، جايي كه خيابانها يكديگر را قطع ميكنند، عمارت هشتگوشِ كوچك ولي بلند و چند طبقهاي ساخته شده» (ص 264). آبنماها و آبشارهاي كوچك در كنار درختهاي سرسبز و بوتههاي گل به همة باغها جلوه ميبخشيد. باغها بخصوص در شب، منظرة دلنشيني داشتند. در جدار داخلي آبراهههاي اصلي، سوراخهايي ايجاد كرده بودند كه ممكن بود در حدود يك هزار شمع روشن را در آنها نگاه داشت. شمعهايي نيز در اطراف استخر بزرگ روشن ميكردند و به اين مناسبت نام استخر نور بر آن اطلاق كردند. طرح اصلي و اساسي اين آبراههها هنوز باقي است (ويلبر، ص 162).
مجموعة باغشمال و باغخلوت و باغ 
 
حرم و باغصاحبالزمان و بناهاي آن كه تا اوايل قرن چهاردهم آثارشان بر جا بود، از ميان رفته است و اكنون باغشاه يا باغ چهلستون و باغ تپه و باغِ چشمه عمارت برجاست. بناي ديوانخانة عهد صفوي در باغشاه، در عهد نادر، در آتش سوخت و بناي چهلستون به جاي آن ساخته شد كه آن نيز در دوران قاجار دگرگون شد. طرح كلي اين باغ با خيابان وسيع مركزي و سروهاي بلند و خوش قامت كهنسال آن و آبنماي ميان خيابانهيئت اصلي خود را حفظ كرده و زيباست. وجود باغ تپه، بر فراز بلندي واقع در مشرق باغشاه، نمونهاي است از استفادة آگاهانة طراحان اصلي از عوارض منطقه. باغ چشمه عمارت، كه روي نقشه نسبت به باغهاي ديگر موّرب است (عسگري، ص 203)، با توجه به وضع طبيعي منطقه مطلوبترين شرايط را داراست و فضاسازي مجموعه را تكميل ميكند. اين باغ بر اساس صفّهها و پلهبنديهايي كه شيب را مستهلك ساختهاند، طرحريزي شده است. هيئت كلي بناي كهنسالِ آجريِ چشمه عمارت، با طاقنماهاي قوسدار و وروديهاي آن، همچنان برپاست ولي تزيينات زيباي داخلي و كاشيهاي لعابدار و تابلوهاي نقاشيش، كه ظاهراً كار يكي از هنرمندان هلندي بوده، همه از ميان رفته است.

منابع :
(10) اسكندر منشي، تاريخ عالمآراي عباسي ، تهران 1350 ش؛
(11) پيترو دلاواله، سفرنامة پيترو دلاواله: قسمت راجع به ايران ، ترجمة شعاعالدين شفا، تهران 1348 ش؛
(12) علي بابا عسگري، بهشهر (اشرف البلاد) ، تهران 1350 ش؛
(13) ژاك ژان ماري دو مورگان، جغرافياي شمال ايران ، ترجمه كاظم وديعي، تبريز 1338 ش؛
دونالد نيوتن ويلبر، باغهاي ايران و كوشكهاي آن ، ترجمة مهيندخت صبا، تهران 1348 ش.
/ پرويز ورجاوند /







اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4567
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست