responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4478

 

جبرئیل بن عبیداللّه بن بُخْتیشوع ، کنیه اش ابوعیسی ، از پزشکان دربار عضدالدوله دیلمی (متوفی 372) و از خاندان نَسطوری بختیشوع * . او نوة بختیشوع دوم (متوفی ح 185)

بود. پدر جبرئیل والی بود و وقتی مقتدر عباسی (حک : 295ـ320) به خلافت رسید، به خدمت مقتدر در آمد (قفطی ، ص 146؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 210؛ الگود ، ص 133). بعد

از مرگ عبیداللّه ، مقتدر اموال او را مصادره کرد؛ ازاین رو، جبرئیل و مادر و خواهرش به عُکْبَراء (شهرکی در شمال

بغداد، در مشرق دجله ) گریختند. در آنجا، مادرش با پزشکی

ازدواج کرد و جبرئیل را به دَقُوقاء (شهری میان بغداد و

اربل ) فرستاد (قفطی ؛ ابن ابی اصیبعه ، همانجاها). بعد از

مرگ مادرش ، شوهر او داراییش را تصاحب کرد و جبرئیل با



سرمایه ای اندک به بغداد رفت . در آنجا، نزد پزشکی به نام بهرمزد/ ترمره ، از پزشکان دربار مقتدر عباسی ، علم آموخت و ملازم او شد. پس از آن ، نزد ابن یوسف واسطی به فراگیری علم پرداخت (قفطی ، ص 146ـ147؛ ابن ابی اصیبعه ؛ الگود، همانجاها؛ بغدادی ، ص 1104). با عزیمت جبرئیل به شیراز، عضدالدوله دیلمی او را به حضور پذیرفت . جبرئیل رساله ای در بارة عصب چشم تقدیم عضدالدوله کرد، که مورد لطف او قرار گرفت (قفطی ، ص 148؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 211؛ ابن فضل اللّه عمری ، سفر 9، ص 195). نسخه ای از این کتاب ، با عنوان رسالة فی عصب العین ، موجود است ( رجوع کنید به سزگین ، ج 3، ص 314؛ کحّاله ، ج 3، ص 115). در حدود 357، عضدالدوله به بغداد رفت و جبرئیل را نیز با خود برد. عضدالدوله در بغداد بیمارستانی را بازسازی کرد و جبرئیل در آنجا مشغول به کارشد (قفطی ؛ ابن ابی اصیبعه ؛ ابن فضل اللّه عمری ، همانجاها؛ نیز رجوع کنید بهالگود، همانجا).

پس از ابتلای صاحب بن عباد (از رجال و وزرای دیلمیان ) به بیماری ، عضدالدوله جبرئیل را برای درمان او به ری فرستاد و صاحب بن عباد از او خواست تا کُنّاشی (مجموعة یادداشتهای طبی ) تهیه کند که همة امراض در آن ذکر شده باشد. جبرئیل نیز الکنّاش الصغیر را در دویست برگ نوشت . سپس به بغداد بازگشت و سه سال در آنجا ماند (قفطی ، ص 148ـ149؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 211ـ212؛ ابن فضل اللّه عمری ؛ الگود، همانجاها).

وقتی خسرو شاه ، از شاهزادگان دیلمی ، بیمار شد، جبرئیل به دستور عضدالدوله به دیلم رفت . خسروشاه ، پس از بهبود،

از جبرئیل خواست تا رساله ای در بارة بیماری او و طرز معالجة آن بنویسد و جبرئیل مقالةٌ فی اَلَم الدِّماغِ بِمشارَکة المعدة

و الحجاب الفاصل بین آلات الغِذاء و آلات التنفس المُسمّی ذیافِرَغْما را نگاشت (قفطی ، ص 149ـ150؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 212).

جبرئیل ، در بازگشت از دیلم ، بار دیگر در ری با صاحب بن عباد ملاقات کرد و به خواهش او مقالة فی اَنَّ افضلَ اُسْتُقُسّات البدنِ هوالدّمُ را در باب خون و اهمیت آن در بدن نوشت (قفطی ، ص 150؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 214؛ برای آگاهی بیشتر در بارة نسخه ای از این کتاب رجوع کنید به سزگین ، همانجا).

جبرئیل در مدت اقامتش در ری به تألیف الکنّاش الکبیر پرداخت ( رجوع کنید به قفطی ، همانجا؛ قس ابن ابی اصیبعه ، ص 212، که محل تألیف آن را بغداد ذکر کرده است ). او، به سبب علاقه اش به صاحب بن عباد، این کتاب پنج جلدی را الکافی (در اشاره به کافی الکفاة ، لقب صاحب بن عباد) نامید (قفطی ؛ ابن ابی اصیبعه ، همانجاها). از این کتاب یک نسخه شناسایی شده است ( رجوع کنید بهدیتریش ، ص 64ـ 65؛ سزگین ، همانجا؛ ششن و دیگران ، ص 177). پس از تألیف این کتاب ، او به ابوعیسی صاحب کنّاش نیز مشهور شد (قفطی ، همانجا؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 213).

جبرئیل به شهرهایی چون بیت المقدّس ، دمشق ، دیلم ، بغداد و موصل سفر کرد و سه سال در میّافارقین اقامت

گزید و در 8 رجب 396 در همانجا درگذشت . او را در مصلای خارج شهر میافارقین دفن کردند (قفطی ، ص 150ـ151؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 213ـ214؛ بغدادی ؛ الگود، همانجاها).

از دیگر آثار جبرئیل ، طب العین ، در مسائل چشم پزشکی ، است . از این کتاب نیز یک نسخه موجود است ( رجوع کنید بهحنین بن اسحاق ، مقدمة مایرهوف ، ص XIV ؛ الگود، ص 142). همچنین ،دانش پژوه (ج 3، بخش 2، ص 748ـ749) رساله ای از او را با عنوان کلامٌ فی حفظ الصحة و العِلاج معرفی کرده است . جبرئیل به مسائل فلسفی نیز علاقه مند بود (سزگین ، همانجا) و در این زمینه المطابقة بین قول الانبیاء و الفلاسفة را در بغداد نوشت (قفطی ، ص 150؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 212؛ الگود، ص 158ـ 159). او در مدت اقامتش در بغداد، مقالة فی الرد علی الیهود را تألیف کرد، که در آن گفتار انبیا را در صحت ظهور حضرت عیسی علیه السلام آورده و ایرادهایی بر یهودیان گرفته است (قفطی ، همانجا؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 212ـ213؛ کحّاله ، همانجا). مقالة فی اَنَّه لِمَ جُعِلَ مِنَ الخَمْرِ قربانٌ و اصلُهُ مُحَرَّمٌ ، نیز از آثار اوست (قفطی ، همانجا؛ ابن ابی اصیبعه ، ص 214).


منابع :
(1) ابن ابی اصیبعه ، عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ نزار رضا، بیروت ( 1965 ) ؛
(2) ابن فضل اللّه عمری ، مسالک الابصار فی ممالک الامصار ، سفر 9، چاپ عکسی از نسخة خطی کتابخانة سلیمانیة استانبول ، مجموعة ایاصوفیه ، ش 3422، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت 1408/ 1988؛
(3) یوسف افندی غنیمه بغدادی ، «بختیشوع الطبیب النسطوری و أُسرته »، المشرق ، سال 8 ، ش 23 (کانون الاول 1905)؛
(4) حنین بن اسحاق ، کتاب العشر مقالات فی العین ، چاپ ماکس مایرهوف ، قاهره 1928، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(5) محمدتقی دانش پژوه ، فهرست کتابخانة اهدائی آقای سیدمحمد مشکوة به کتابخانة دانشگاه تهران ، ج 3، بخش 2، تهران 1335 ش ؛
(6) رمضان ششن ، جمیل آقپنار، و جواد ایزگی ، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی باللغات العربیة و الترکیة و الفارسیة فی مکتبات ترکیا ، استانبول 1404/1984؛
(7) علی بن یوسف قفطی ، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء ، چاپ یولیوس لیپرت ، لایپزیگ 1903؛
(8) عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛




(9) Albert Dietrich, Medicinalia Arabica , Gخttingen 1966;
(10) Cyril L. Elgood, A medical history of Persia and the Eastern Caliphate , Cambridge 1951;
(11) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984.

/ نسترن طباطبائی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4478
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست