باهو ، سلطان ، فرزند سلطان بایزید از عرفای هند در قرن دوازدهم . در روستای اعوان در ایالت جَهنْگ (استان پنجاب در پاکستان ) زاده شد و در 63 سالگی در 1102 درگذشت . نخست در کاهرجانن و سپس ، در 1190، در شورکوت (مزار کنونی او) در ایالت جهنگ به خاک سپرده شد.
نیاکان باهو پس از شهادت امام حسین علیه السّلام از عربستان به هندوستان مهاجرت کردند و در ابتدا در «پِنْددادَن خان » در ایالت جِهْلَم (پاکستان ) مقیم شدند و هندوانِ آنجا را به اسلام مشرّف کردند و سپس به شورکوت نقل مکان کردند. بنا به گفتة مؤلف مناقب سلطانی ، شاه جهان (حک : 1037ـ 1068) خانوادة باهو را بسیار گرامی می داشت و جاگیر (تیول ) بزرگی به پدر باهو تقدیم کرده بود.
باهو نخست در محضر حبیب اللّه قادری به طی مراحل معنوی پرداخت . سپس به دستور وی به زیارت پیر عبدالرحمان ، مرادِ حبیب اللّه ، به دهلی رفت .
سلطان بخش قادری ، مؤلف تواریخ سلطان باهو ، و سایر تذکره نویسان ، باهو را مؤلف 140 اثر عرفانی و مذهبی به زبانهای فارسی و عربی دانسته اند (سلطان حمید ( حامد ) حسین ، ص 8). در منابع آمده است که وی به زبان مادری (پنجابی ) خویش نیز تألیفاتی داشته است . بعضی از آثار فارسی او به این شرح است : شمس العارفین ، مفتاح العارفین ، محکم الفقر ، عین الفقر ، عقل الفقر ، عقل بیدار ، دیوان باهو . یگانه اثر او به زبان پنجابی که در دست است ابیات سلطان باهو ست .
از نوشته های باهو چنین برمی آید که وی از عارفانی بوده است که پیروی از کتاب و سنت را لازم می دانسته و به گفتار و کرداری که مطابق با شریعت محمّدی نبوده اعتقاد نداشته است . برای اثبات گفته های خود همواره به قرآن و حدیث نبوی استناد می کرده و معتقد بوده است که حدِّ شرعی شامل همه می شود و هیچکس از آن مستثنی نیست .
منابع : (1) سلطان حمید ( حامد ) حسین ، مناقب سلطانی ، لاهور؛ (2) غلام سرور لاهوری ، تاریخ مخزن پنجاب ، لکهنو؛ (3) سلطان بخش قادری ، تواریخ سلطان باهو ، نسخه خطی کتابخانة عمومی پنجاب ، ش 69/297 با، لاهور؛ مولا بخش کشته ، پنجابی شاعران دا تذکره ، لاهور.