responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4070

 

تولوی ، چهارمین پسر چنگیز و فاتح خراسان . مادرش ، بورته فُوجین یا یَسونْحین بیگی ، نخستین و برگزیده ترین همسر چنگیزخان بود (جوینی ، ج 1، ص 29؛ رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 299، ج 2، ص 778). در زبان مغولی تولوی به معنای آیینه است (رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 300؛ ابوالغازی بهادرخان ، ص 93؛ دورفر، ج 1، ص 276). نام او را تولی و تاولای نیز ضبط کرده اند (دورفر، همانجا). تولوی به اُلُغ نُویان و یِکَه نُویان (امیر بزرگ ؛ رجوع کنید بهنویان * ) ملقب بود و پدرش او را نوکُر/ نوْکُار (در مغولی به معنای معاون و گاه به معنای نوکر رجوع کنید به رشیدالدین فضل اللّه ، ج 2، ص 778، 1175) نیز می خواند و بیش از سایر پسرانش دوست می داشت (سیفی هروی ، ص 49).

تاریخ دقیق تولد تولوی روشن نیست ، احتمالاً در اواخر 576 به دنیا آمده است ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ).

چنگیزخان پس از تسلط بر قبایل مغول ، سرزمینهای تحت فرمان خود را بین چهار پسرش ، جوجی و اوگتای و جغتای و تولوی ، تقسیم کرد و بنا به آداب و رسوم مغولان ، کوچکترین پسر خانواده ، تولوی ، وارث یورتِ (سرزمین ) اصلی پدر شد (جوینی ، ج 3، ص 3؛ رشیدالدین فضل اللّه ، ج 2، ص 784).

رشیدالدین فضل اللّه (ج 2، ص 778) تولوی را فردی شجاع و با تدبیر معرفی کرده است . تولوی در خونریزی و جنگ بی پروا بود و هنگام دعا برای نجات برادرش ، اوگتای ، که در بستر بیماری بود، به غارت و کشتار بی حدِ مردم اعتراف کرد (همان ، ج 2، ص 788ـ789؛ گروسه ، ص 351). وی ، به سبب همین بی باکی ، بیش از دیگر برادرانش موردتوجه پدر بود و از سوی او مسئولیت تجهیز سپاه را به عهده داشت و در اغلب سفرهای جنگی چنگیز، همراه وی بود (ابن عبری ، ص 365؛ رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 446ـ 448). در 615، تولوی ، پس از لشکرکشی بر سلطان محمد خوارزمشاه ، به همراه پدرش به ماوراءالنهر روی آورد ( رجوع کنید بهجوینی ، ج 1، ص 62ـ64). در 617، بخارا را محاصره کردند و شهر بسرعت سقوط کرد. مغولان وارد آنجا شدند، چنگیز به مسجدجامع رفت و تولوی بر منبر مسجد ایستاد. مغولان صندوقهای نگهداری قرآن را آخور اسبهای خویش کردند و مشایخ را به تیمارداری اسبها گماردند (همان ، ج 1، ص 80 ـ82؛ ابن عبری ، ص 407؛ رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 498ـ499).

چنگیز، پس از تصرف بخارا و سمرقند، تولوی را مأمور تسخیر شهرهای خراسان ، مرو و نیشابور و هرات و سرخس ، کرد (جوینی ، ج 1، ص 117ـ 118؛ رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 505). تولوی نخست به مرو رفت (منهاج سراج ، ج 2، ص 120). مرو در آن هنگام به سبب یورش ترکمانان ، اوضاعی آشفته داشت . تولوی در محرّم 617 به مرو رسید و پس از شش روز محاصره به شهر حمله کرد. اهالی مرو 22 روز مقاومت کردند، اما سرانجام ، با دادن تلفات بسیار و نیز کشتن تعداد زیادی از سپاهیان مغول ، تسلیم شدند. مجیرالملک ، حاکم مرو، امام جمال الدین را که از بزرگان شهر بود، نزد تولوی فرستاد و از او زنهار خواست . تولوی پذیرفت ، اما بر خلاف وعده هایش ، شهر را ویران و مردم را قتل عام کرد. سپس رو به نیشابور نهاد، ولی پس از طی مسافتی ، دو هزار سوار به مرو فرستاد تا کسانی را که احیاناً زنده مانده بودند به قتل برسانند (سیفی هروی ، ص 53 ـ57). شمار کشته شدگان مرو را حدود 000 ، 300 ، 1 تن تخمین زده اند (جوینی ، ج 1، ص 127؛ شبانکاره ای ، ص 242).

اوضاع در نیشابور به گونه ای دیگر بود. مردم این شهر در اواخر 617، هنگام عبور پیشقراولان مغول به فرماندهی جُبِّه نویان و سُوبِدای (سُبْتای )، قبولِ ایلی (اطاعت و فرمانبری ) کردند، اما خبر پیروزیهای سلطان جلال الدین خوارزمشاه (متوفی 628) در مناطق مرکزی ایران ، موجب قیام مردم طوس و کشتن حاکم مغول آنجا شد. در پی این واقعه ، مردم نیشابور نیز شوریدند. در همین هنگام (شوال 617، زمستان )، تُغاجار نویان ، داماد چنگیز، در مقدمة سپاه تولوی به نیشابور رسید. آنان شهر را

محاصره کردند و جنگ در گرفت . با کشته شدن تغاجار نویان در سومین روز نبرد، مغولان شکست خوردند (جوینی ، ج 1، ص 136ـ 138). در صفر 618 (فصل بهار)، تولوی از مرو به نیشابور رفت . او درخواست امان مردم را نپذیرفت و به آنجا حمله برد (همان ، ج 1، ص 138ـ139) و پس از سه روز، شهر را تصرف کرد. به دستور وی مردم را به صحرا بردند و همگی را کشتند. چون در مرو گروهی نیمه جان در میان کشتگان پنهان شده بودند، تولوی فرمان داد تا در نیشابور سرهای مردگان را جدا سازند و زندگان را نیز به قتل برسانند و شهر را به گونه ای ویران کنند که بتوان در آن کشاورزی کرد. پس از چند روز همسر تغاجار نویان به نیشابور رفت و به دستور او هر کس را که زنده مانده بود کشتند. مغولان آوارهای نیشابور را صاف کردند و بر آن آب بستند و در آنجا جو کاشتند. فقط چهارصد صنعتگر در نیشابور زنده ماندند که به ترکستان برده شدند. تعداد قربانیان نیشابور را، پس از دوازده روز سرشماری ، 000 ، 747 ، 1 مرد ذکر کرده اند (همان ، ج 1، ص 137ـ 140؛ سیفی هروی ، ص 62ـ 63)، که غیرواقعی به نظر می رسد.

تولوی از نیشابور به طرف هرات رفت و در مسیر خود، حصار توی و کوسویه (کوسوی ) را گرفت (سیفی هروی ، ص 65ـ 66). آنگاه کسانی را نزد شمس الدین محمد جوزجانی ، که سلطان جلال الدین خوارزمشاه او را حاکم هرات کرده بود، فرستاد و خواستار تسلیم هرات شد، ولی جوزجانی ، نمایندگان تولوی را کشت . تولوی به شهر حمله برد و پس از هفت روز نبرد، جوزجانی کشته شد و شهر به تصرف مغولان در آمد. تولوی در هرات دوازده هزار تن از سپاهیان سلطان جلال الدین را کشت و بقیه را امان داد (سیفی هروی ، ص 66ـ72). او پس از فتح هرات ، به فرمان چنگیز به تالقان * رفت و به وی پیوست و در جنگ تالقان شرکت جست (رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 519 ـ520، 525). پس از شورش مردم هرات و کشتن حاکم مغول آنجا، چنگیز تولوی را به سبب مدارا کردنش با مردم این شهر سرزنش کرد ( رجوع کنید بهسیفی هروی ، ص 72ـ 75). در بارة حمله او به سرخس اطلاعاتی به دست داده نشده است .

پس از مرگ چنگیز در 624، بنا به وصیت او، اوگتای جانشین وی شد (جوینی ، ج 1، ص 141ـ143) و تولوی فرمانده سپاهیان مغول گردید (رشیدالدین فضل اللّه ، ج 1، ص 612؛ نیز رجوع کنید بهلَمب ، ص 183).

آخرین نبرد تولوی ، جنگ با آلتان خان ، حاکم شهر نانگینگ (از ولایات قراختای / ختای )، بود. تولوی پس از پیروزی ، به اوگتای پیوست . چندی بعد بیمار شد و در 630 درگذشت (رشیدالدین فضل اللّه ، ج 2، ص 788ـ789). جوینی (ج 3،

ص 3ـ4) سبب مرگ او را افراط در نوشیدن شراب ذکر کرده است ، اما به نوشتة رشیدالدین فضل اللّه (همانجا)، علت مرگ او نوشیدن از کاسة آبی بود که به توصیة قامان (جادوگران )، درد و رنج اوگتای را در آن شسته بودند.

بزرگترین و محبوبترین همسر تولوی ، سُوْرقَقْتَنی بیگی / سیورققتنی بیگی بود. وی برادرزادة اُوْنگ خان (پادشاه اقوام کِرَابیِتْ/ کِریِّها) و مادر چهار پسر تولوی (منکوقاآن / مُوْنْگکَه قاآن ، قوبیلای قاآن ، هولاکو و اَریغ بوگا/ اریق بوکا) بود (رشیدالدین فضل اللّه ، ج 2، ص 778ـ781).


منابع :
(1) ابن عبری ، تاریخ مختصرالدول ، چاپ انطون صالحانی یسوعی ، لبنان 1403/1983؛
(2) ابوالغازی بهادرخان ، شجرة ترک ، چاپ پیتردمزون ، سن پترزبورگ 1287/1871، چاپ افست آمستردام 1970؛
(3) جوینی ؛
(4) رشیدالدین فضل اللّه ؛
(5) سیف بن محمد سیفی هروی ، تاریخ نامة هراة ، چاپ محمد زبیرصدیقی ، کلکته 1362/1943، چاپ افست تهران 1352 ش ؛
(6) محمدبن علی شبانکاره ای ، مجمع الانساب ، چاپ میرهاشم محدث ، تهران 1363 ش ؛
(7) رنه گروسه ، امپراطوری صحرانوردان ، ترجمة عبدالحسین میکده ، تهران 1365 ش ؛
(8) هرولد آلبرت لمب ، چنگیزخان ، ترجمة غلامرضا رشیدیاسمی ، تهران 1313 ش ؛
(9) عثمان بن محمد منهاج سراج ، طبقات ناصری ، یا، تاریخ ایران و اسلام ، چاپ عبدالحی حبیبی ، تهران 1363 ش ؛


(10) Gerhard Doerfer, Tدrkische und mongolische Elemente im Neupersischen , Wiesbaden 1963-1975;
(11) EI 2 , s.v. "Toluy" (by R.Amitai).

/ مهین فهیمی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 4070
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست