responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3948

 

تنکابن ، شهرستان و شهری در مغرب استان مازندران .

1) شهرستان تنکابن . از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان چالوس ، از جنوب به شهرستان قزوین و از مغرب به شهرستان رامسر محدود می شود. این شهرستان مشتمل است بر دو بخش مرکزی و عباس آباد، هفت دهستان و شهرهای تنکابن ، عباس آباد، نشتارود، کلارآباد، خرم آباد و سلمان شهر.

قسمت شمالی تنکابن جلگه ای است و نقاط شهری و بیشتر آبادیهای شهرستان در آن قرار دارد. قسمت مرکزی (میان بند) شهرستان را ارتفاعات پوشیده از جنگل و قسمت جنوبی آن را کوههای فاقدپوشش جنگلی فراگرفته است (رزم آرا،ج 3،ص 180).

مهمترین کوههای شهرستان تنکابن عبارت اند از: عَلَم کوه ، تخت سلیمان * ، پیت غار (ارتفاع بلندترین قله : ح 000 ، 4 متر) در حدود 38 کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوب شرقی آبادی آردو، نَواس کوه / نواسرکوه (ارتفاع بلندترین قله : ح 700 ، 3 متر) در حدود 38 کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوب آبادی آردو، سیاه کَر (ارتفاع بلندترین قله : ح 600 ، 3 متر) اَسب چَر (ارتفاع بلندترین قله : ح 350 ، 3 متر) در حدود 40 کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن ، سَرگُل (ارتفاع بلندترین قله : 350 ، 3 متر) در حدود 28 کیلومتری ، بِلِس کوه (ارتفاع بلندترین قله : 150 ، 3 متر) در حدود 32 کیلومتری و توله سَر (ارتفاع بلندترین قله : 005 ، 3 متر) در حدود 33 کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن . گردنة «قلعه گردن » در جنوب روستایی به همین نام ، در حدود یک کیلومتری جنوب غربی شهر خرم آباد، واقع است .

رودهای تنکابن عبارت اند از: چشمه کیله (سه هزار) به طول حدود 80 کیلومتر با جهت جنوبی ـ شمالی ، دوهزار به طول حدود 10 کیلومتر، چالَک رود/ چالِک رود به طول حدود 40 کیلومتر، صفارود به طول حدود 24 کیلومتر، اِزارود (هزاررود)، گرمارود (شاخة اصلی سه هزار)، نشتارود، تنگه چال ، تیرِم (شیرود)، وَلَم رود و تیله رود. این رودها پس از آبیاری اراضی شهرستان به دریای خزر می ریزند. همچنین این شهرستان دریاچه های کوهستانی و چشمه های آب گرم و معدنی دارد ( رجوع کنید به مشایخی ، ص 222ـ229).

پوشش گیاهی تنکابن مشتمل است بر: توسکا، شمشاد، بلوط ، مَمْرَز، افرا، راش ، زبان گنجشک ، گون ، گل گاوزبان و مراتعی برای چرای دام . از جانوران نیز دارای شغال ، گراز، پلنگ ، خرس ، قِرقی و قوش است . در رودهای آن انواع ماهی یافت می شود، از جمله قزل آلا، سفید، آزاد، کفال و کپور.

محصولات مهم زراعی این شهرستان عبارت است از: برنج ، چای ، گندم ، جو، لوبیا، انواع صیفی و علوفة دامی . مرکّبات آن ، از جمله پرتقالِ قلعه گردن یا شهسوار ( رجوع کنید به نوشین ، ص 124)، مشهور است .همچنین کیوی ، فندق ، گلابی ،سیب ،آلو و آلوچه درآن به عمل می آیدکه بعضی از این میوه ها صادرمی شود. پرورش گاو، گوسفند، بز، گاومیش ، اسب و طیور، بویژه در میان بند، از مشاغل رایج آنجاست . واحدهای صنعتی پرورش دام نیز در آنجا فعالیت دارند. شیلات در کرانه های آن تأسیسات ماهیگیری دارد و شغل بعضی اهالی ماهیگیری است . از صنایع جدید، کارخانه ها و کارگاههای تولید چای (از جمله در قلعه گردن و کلارآباد)، کارخانه های تولید موادغذایی و بهداشتی ، پوشاک و چرم (ازجمله کارخانه خزرخز) در آن فعال است . دارای معدن سنگ آهک در چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن (نزدیک آبادی یوسف آباد) است . برخی نیز به منابع نفت در آنجا اشاره کرده اند (مورگان ، ج 1، ص 196؛
رابینو ، ص 53؛
جمالزاده ، ص 70). از صنایع دستی ، نمدمالی و گلیم بافی و جوراب بافی و چادرشب بافی دارد.

فضای جنگلی سی سرا در سلمان شهر به مساحت 5ر1 هکتار و جنگل طبیعی خشکه داران به مساحت 227هکتار ــ که جزو مناطق حفاظت شده است ــ و آبشارِ فرهادجوب در پنج کیلومتری جنوب شهر خرم آباد در این شهرستان قرار دارد.

شهرستان تنکابن در مسیر راه اصلی چالوس ـ رشت واقع است . از جمله آثار قدیمی آنجاست : عمارت دیوان خانه و مسجد قدیمی و قلعه پیروز در شهر خرم آباد در حدود یک کیلومتری جنوب شهر تنکابن ؛
عمارت منتظم دیوان و حمام قدیمی در آبادی گُلیجان در دو کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن ؛
عمارت شیخ نورالدین در آبادی نورآباد (احمدسرا) در هشت کیلومتری مغرب شهر تنکابن ؛
بقعة سیدحبیب اللّه در آبادی میانرود در ده کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن ؛
بقعة سیدحسین و سیدرضا در آبادی شیرود در سه کیلومتری شمال غربی شهر تنکابن ؛
بقعة دو برادران در آبادی کَچانَک در سه کیلومتری و بقعة سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان در ده کیلومتری و بقعة میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک در شش کیلومتری شمال غربی شهر تنکابن ؛
پلهای آجری در مسیر آبادیهای رَمَج محله ـ کچانک و نسیه محله ـ فقیه محله و روستای بُرامسر؛
مسجد علامه ؛
مدرسة سلیمانیه ؛
و گورستانی قدیمی در آبادی سلیمان آباد (کالامور) در هشت کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن (ستوده ، ج 3، ص 49ـ50؛
فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 155ـ 156، 227).

شهرستان تنکابن (نام آن پیش از انقلاب اسلامی : شهسوار) در تقسیمات کشوری (1316 ش )، در استان دوم (مازندران ) تشکیل شد. ظاهراً تنکابن از دورة اواخر قاجار نیز شهسوار گفته می شده است ( رجوع کنید به معصوم علیشاه ، ج 3، ص 621؛
رابینو، ص 53). در 1320 ش بخش رودسر و در 1325 ش بخش نوشهر از آن جدا شد. این شهرستان در 1327 ش 37 دهستان داشت (ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، ج 1، ص 64، 199ـ207). در تقسیمات کشوری 1355 ش مشتمل بود بر بخشهای حومه و رامسر، دوازده دهستان و هشت شهر (ص 16). در 1358 ش بخش رامسر از آن جدا و شهرستان مستقلی شد (بدیعی ، ج 2، ص 251). پس از انقلاب اسلامی ، بنا بر سابقة تنکابن ، نام شهرستان (و شهر) شهسوار به تنکابن تغییر یافت (بدیعی ، همانجا؛
مشایخی ، ص 514). طبق سرشماری 1375ش ، از کل جمعیت شهرستان (030 ، 174تن )، 960 ، 70 تن (ح 8ر40%) شهرنشین و بقیه روستانشین بوده اند (مرکز آمار ایران ، 1376 ش الف ، ص یازده ).

اهالی این شهرستان به فارسی و گویشهای مازندرانی و گیلکی سخن می گویند و شیعه دوازده امامی اند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 155).

2) شهر تنکابن . در ارتفاع حدود 20 متر پایینتر از سطح آبهای آزاد و در حدود 230 کیلومتری مغرب شهر ساری (مرکز استان مازندران ) واقع است . رود تیرِم در مغرب شهر جریان دارد و چشمه کیله از وسط شهر می گذرد و به دریای خزر می ریزد. بیشترین دمای شهر در تابستانها ْ35 و کمترین آن در زمستانها ْ3- است (همان ، ج 26، ص 156). میانگین بارش سالانة تنکابن 253 ، 1 میلیمتر است (جغرافیای کامل ایران ، ج 2، ص 1140). راه اصلی کنارة دریای خزر، شهر تنکابن را با شهرهای چالوس در 53 کیلومتری ، کلارآباد در 37 کیلومتری ، سلمان شهر در 28 کیلومتری ، عباس آباد در 21 کیلومتری ، و نشتارود در 12 کیلومتری مشرق آن و رامسر در 22 کیلومتری مغرب آن مرتبط می کند. از تنکابن با راه اصلی به شهر خرم آباد در جهت جنوبی و با راه فرعی به آبادیهای جنوب شهرستان می توان رسید.

آبادی تنکابن تا اوایل دورة پهلوی تابع خرم آباد بود. در 1314 ش با انتقال ادارات دولتی از خرم آباد به تنکابن مرکزیت یافت و شهر شد (مشایخی ، ص 510؛
ایران . وزارت کشور. معاونت سیاسی ، ص 103؛
نیز رجوع کنید به علامه ، ص 262ـ264).

از جمله آثار این شهر است : ساختمان شهربانی ، پایه های چوبی اسکله بندر تجاری ، پل چشمه کیله / پل هشت چشمه بر روی رود چشمه کیله . این پل 123 متر طول ، شش متر عرض و هشت پایه دارد و بین سالهای 1311 تا 1313 ش احداث شده است (شایان ، ص 118؛
نوشین ، ص 124؛
سازمان برنامه و بودجة استان مازندران ، فصل 7، ص 31).

طبق سرشماری 1375ش ، جمعیت شهر تنکابن 650 ، 33 تن بوده است . از محلات کنونی شهر، سبزه میدان ، شهسوار محله ، رمضانخیل ، پس کلایة کوچک و بزرگ و تازه آباد قابل ذکرند (علامه ، ص 264).

پیشینه . ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن نهم ، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از ناحیه و مملکت تنکابن نام برده است (1347ش ، ص 27ـ 28). احتمالاً این نام از نام «قلعة تُنکا» (ظاهراً نزدیک قلعه گردن کنونی رجوع کنید به پاینده ، ص 135) ــ که اولیاءاللّه آملی در 764 آن را در تاریخ رویان (ص 147) ضبط کرده ــ گرفته شده است . به نوشتة رابینو (ص 231، یادداشتها و حواشی )، تنکابن به معنای «پایین تنکا» است .

از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمة دوم قرن هشتم و قرن نهم ، مطالب فراوانی در منابع آمده است ، از جمله اینکه در 769 سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدباللّه ، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی می کرده است و بسیاری از اهالی مانند او شیعة زیدی بوده اند (مرعشی ، 1347 ش ، همانجا). در 789، عده ای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی ، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه ، سیدهادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت . این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانه ها را غارت کنند و آتش زنند (همان ، ص 87 ـ 88). سیدهادی کیا در سال 796ـ797 فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیه پیش »، فرزندش ، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد (همان ، ص 96).

در 806 خواندمیر (ج 3، ص 525) به ولایت تنکابن اشاره کرده و در 816 مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی ، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کرده است (1363 ش ، ص 470ـ471). مَلک کیومرث ــ که در 830 به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در 831 عمارت خاصة سیدداوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق به سر می برد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند (همو، 1347ش ، ص 147ـ 148). در 865 مازندرانی از «موضع تنکابن » در «مملکت گیلان » نام برده است (ص 155ـ 156). مرعشی در 889 به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن ) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن » اشاره کرده است (1347 ش ، ص 450). تنکابن در زلزلة 889 ــ که مرعشی شاهد آن بوده ــ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن ، از جمله قصر و مساجد و زیارتگاهها و حمامهای آن ، ویران شد و آنچه باقی ماند ترمیم شدنی نبود (همان ، ص 453ـ454).

در دورة صفویه (ح 905ـ 1135)، اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب (حک : 930ـ984)، به فرمانروایی شرف خان روزکی (روژکی رجوع کنید به بدلیسی * ، شرف الدین ) بر تنکابن اشاره کرده است (ج 1، ص 141). رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن ، علاوه بر شرف الدین ، از الوند سلطان بن حسین خان فیروزجنگ (فرمانروا در 1006) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو (حک : 1004 و 1038) نام برده است (ص 210ـ 211).

در دورة افشاریه (1148ـ1210)، میرزامهدی خان استرآبادی نام «قریة تنکابن » را در «اعمال دیلَمان » ضبط کرده است (ص 24). به گزارش غفاری کاشانی در 1168، محمدحسن خان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود (ص 58). حدوداً بین سالهای 1175 تا 1185، ابراهیم خان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در 1185 هدایت خان ، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی 1193) آن را به گیلان ملحق ساخت (رابینو، ص 232، به نقل از گلمن )، سپس فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛
اما بعدها به فرمان کریم خان ، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند (یوسفی نیا، ص 316، 326ـ327).

از اواخر حکومت کریم خان زند ــ که به دستور وی مهدی خان خلعت بری (از طایفة خَلابَران ) به حکومت تنکابن رسید ــ

تا پایان حکومت قاجاریه ، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در 1195، مهدی خان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضی قلی خان ، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان

بود، فرستاد و از آقامحمدخان (حک : 1210ـ1211) خواست

تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت

کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال ، ولایت تنکابن

ضمیمة مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن ، ولایت محال ثلاث / ثلاثه تشکیل شد (همان ، ص 325ـ329).

به نوشتة زین العابدین شیروانی در 1247، تنکابن قصبه ای در گیلان و میان جنگل بوده ، آب فراوان و هوای بد، خاک ابریشم خیز و زمین عفونت انگیز و برنج بسیار داشته است . وی



افزوده است که حکیم مؤمن مؤلفِ تحفة المؤمنین * اهل آنجاست (ص 192).

در زمان محمدشاه قاجار (1250ـ1264) که حبیب اللّه ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت (یوسفی نیا، ص 339). در حدود 1275 مکنزی و ملگونوف در بارة بلوک و محلة تنکابن و مالیات آن ، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن به گیلان و قزوین و باکو مطالبی آورده اند (مکنزی ، ص 51 ـ53؛
ملگونوف ، ص 141ـ143؛
نیز رجوع کنید به همان ، ص 168ـ 169؛
میرزاابراهیم ، ص 148ـ 149).

در دورة ناصرالدین شاه (1264ـ1313) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شده است (بهلر، ص 33). اما اعتمادالسلطنه در اواخر سدة سیزدهم نوشته است که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بوده است بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیه ای از سفیدتمش (حد غربی ) تا نمک رود (نمک آبرود، حد شرقی )، و افزوده است که محال ثلاث عبارت اند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور. اعتمادالسلطنه به امامزاده ها، و صنایع آن از جمله تولید چوخا (جامة پشمی چوپانان ) و چادرشب نیز اشاره کرده است (ج 1، ص 810ـ813). در 1308 مورگان از حاصلخیزی بخش تنکابن و محصول پنبة آن ، باغهای وسیع مرکّبات ، لهجة مخصوص اهالی و مسجد کوچک تنکابن یاد کرده است (ج 1، ص 192، 203، 241، 256، 272). در 1314 تنکابن مشتمل بر شش بلوک بود و ماهیگیری در آن رونق فراوان داشت ، نیز محلة شهسواران در کنار دریا باغهای بی نظیر داشت و تجار باکو در آن بازار، خانه و حمام داشتند (معصوم علیشاه ، ج 3، ص 618، 621).

در دورة مشـروطـه (ح 1324ـ1327) ــ که با قیـام محمد ولی خان تنکابنی * ، ملقب به سپهدار تنکابنی ، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادی خواهی شد (یوسفی نیا، ص 325ـ 326، 420). امیراسعد تنکابنی ، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی ، با رد مذاکرات هفتم ذیحجة 1324 مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله » خواند (ناظم الاسلام کرمانی ، بخش 2، ج 4، ص 68ـ69).

رابینو ــ که در 1326ـ1327 به بلوک تنکابن سفر کرده ــ از محصولات آن ، بازار هفتگی در بعضی آبادیها، ناحیة کوچک سخت سر (رامسر کنونی ) در تنکابن ، ماهی فراوان و صنایع آنجا خبر داده و در بارة سکونت یازده طایفة بزرگ در تنکابن مطالبی آورده و گفته است که شهسوار بندر خرم آباد است (ص 50 ـ54). بنا بر مطالب فخرائی (ص 210ـ211) و سپهدار تنکابنی (ص 351) نهضت میرزاکوچک خان جنگلی (متوفی 1300ش ) به تنکابن نیز کشیده شده بود.

در 1310 ش آبادی تنکابن به نام شهسوار، به دستور رضاشاه بر طبق اصول صحیح و نقشه توسعه یافت و گاهی بندر شهسوار خوانده می شد (رزم آرا، ج 3، ص 182). مسعود کیهان در 1310 ش در بارة قسمتهای ییلاقی و قشلاقی و کشتیرانی در آن مطالبی ذکر کرده است (ج 2، ص 301، ج 3، ص 457ـ 458).


منابع :
(1) محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی ، جهانگشای نادری ، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341ش ؛
(2) اسکندرمنشی ؛
(3) اعتمادالسلطنه ؛
(4) یداللّه افشین ، رودخانه های ایران ، تهران 1373ش ؛
(5) محمدبن حسن اولیاءاللّه ، تاریخ رویان ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1348ش ؛
(6) ایران . قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران ، مصوب 16 آبان ماه 1316 ، چاپ دوم ، تهران ( بی تا. ) ؛
(7) ایران . وزارت کشور. تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355ش ؛
(8) ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، کتاب اسامی دهات کشور ، ج 1، تهران 1329ش ؛
(9) ایران . وزارت کشور. معاونت سیاسی . دفتر تقسیمات کشوری ، نشریة تاریخ عناصر تقسیماتی به همراه شمارة مصوبات آن ، تهران 1381 ش ؛
(10) ربیع بدیعی ، جغرافیای مفصل ایران ، تهران 1362ش ؛
(11) بهلر، سفرنامة بهلر : جغرافیای رشت و مازندران ، چاپ علی اکبر خداپرست ، تهران ?( 1354ش ) ؛
(12) محمود پاینده ، خونینه های تاریخ دارالمرز: گیلان و مازندران ، رشت 1370ش ؛
(13) عباس جعفری ، گیتاشناسی ایران ، ج 1: کوهها و کوهنامة ایران ، ج 2: رودها و رودنامة ایران ، تهران 1368ـ1376ش ؛
(14) جغرافیای کامل ایران ، تهران : سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ، 1366ش ؛
(15) محمدعلی جمالزاده ، گنج شایگان ، یا، اوضاع اقتصادی ایران ، تهران 1362ش ؛
(16) خواندمیر؛
(17) یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد ، ترجمة غلامعلی وحید مازندرانی ، تهران 1365ش ؛
(18) راهنمای مازندران ، ( ساری : استانداری استان مازندران ، 1345ش ) ؛
(19) رزم آرا؛
(20) سازمان برنامه و بودجة استان مازندران . معاونت آمار و اطلاعات ، آمارنامة استان مازندران 1376 ، تهیه کنندگان علی اکبر شریفیان و فرهمند مرادی ، ساری 1377ش ؛
(21) محمدولی سپهدار تنکابنی ، یادداشتهای سپهسالار تنکابنی ( محمد ولیخان خلعت بری )، گردآوری امیر عبدالصمد خلعت بری ، چاپ محمود تفضلی ، تهران 1362 ش ؛
(22) منوچهر ستوده ، از آستارا تا استارباد ، تهران 1349 ش ـ ؛
(23) عباس شایان ، مازندران ، تهران 1364ش ؛
(24) زین العابدین بن اسکندر شیروانی ، بستان السیاحه ، یا، سیاحت نامه ، چاپ سنگی تهران 1315، چاپ افست ( بی تا. ) ؛
(25) صمصام الدین علامه ، تاریخ جامع تنکابن ، تنکابن 1377 ش ؛
(26) ابوالحسن غفاری کاشانی ، گلشن مراد ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369ش ؛
(27) ابراهیم فخرائی ، سردارجنگل : میرزاکوچک خان ، تهران 1354ش ؛
(28) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 26: قزوین ، تهران : سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح ، 1378ش ؛
(29) مسعود کیهان ، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311ش ؛
(30) عبداللّه بن محمد مازندرانی ، رسالة فلکیّه ، چاپ والترهینس ، ویسبادن 1331/1952؛
ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی ، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ، چاپ برنهارد دورن ،

(31) پطرزبورگ 1850، چاپ افست تهران 1363ش ؛
(32) همو، تاریخ گیلان و دیلمستان ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1347ش ؛
مرکز آمار ایران ، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهای

(33) کشور، استان مازندران ، شهرستان تنکابن ، تهران 1376ش الف ؛
(34) همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376ش ب ؛
(35) حبیب اللّه مشایخی ، نگاهی همه سُویه به تنکابن ، تهران 1380 ش ؛
(36) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقائق ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1339ـ 1345ش ؛
(37) چارلز فرانسیس مکنزی ، سفرنامة شمال ، ترجمة منصوره اتحادیه (نظام مافی )، تهران 1359ش ؛
(38) گریگوری والریانوویچ ملگونوف ، سفرنامة نواحی شمال ایران ، ترجمه پطرس ، در سفرنامة ایران و روسیه ، چاپ محمد گلبن و فرامرز طالبی ، تهران 1363ش ؛
(39) ژاک ژان ماری دومورگان ، هیئت علمی فرانسه در ایران : مطالعات جغرافیائی ، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی ، تبریز 1338ـ 1339ش ؛
(40) میرزاابراهیم ، سفرنامة استرآباد و مازندران و گیلان و... ، چاپ مسعود گلزاری ، تهران 1355ش ؛
(41) محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی ، تاریخ بیداری ایرانیان ، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی ، تهران 1362ش ؛
(42) نقشة تقسیمات کشوری ایران ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران : گیتاشناسی ، 1377ش ؛
(43) نقشة راهنمای البرز غربی : گیلان ، مقیاس 000 ، 300:1، تهران : گیتاشناسی ( بی تا. ) ؛
(44) نقشة راهنمای البرز مرکزی : قسمتی از استان تهران ، مقیاس 000 ، 300:1، تهران : گیتاشناسی ( بی تا. ) ؛
(45) نقشة عمومی کشور جمهوری اسلامی ایران ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران : مؤسسه جغرافیائی ارشاد، ( بی تا. ) ؛
(46) جواد نوشین ، چالوس ، تهران 1355ش ؛
(47) علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن : تهران 1370ش .

/ وحید ریاحی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3948
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست