responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3550

 

تَسوج (یا طَسوج ) ، شهری در بخش انزابِ شهرستان شبستر در شمال غربی استان آذربایجان شرقی ؛ نیز یکی از تقسیمات جغرافیایی قدیم .

1) شهر تسوج . در ارتفاع حدود 1370 متری ، در 27 کیلومتری شمال غربی شهر شبستر و در شمال دریاچة ارومیه واقع شده است . کوههای میشوداغی (ارتفاع بلندترین قله : ح 650 ، 2 متر) در حدود ده کیلومتری شمال شهر امتداد دارد.

تسوج در مسیر سلماس ـ شبستر ـ صوفیان قرار گرفته و از طریق شبستر ـ صوفیان به تبریز (مرکز استان ) راه دارد. راه آهن تهران ـ تبریز ـ ترکیه در حدود چهارکیلومتری جنوب شهر امتداد دارد که یکی از عوامل اصلی توسعة شهر و جذب جمعیت به آن در سی سال گذشته بوده است . جمعیت تسوج ، طبق سرشماری 1375ش ، حدود 119 ، 8 تن بوده است .

در تقسیمات کشوری 1323 ش ، تسوج یکی از آبادیهای دهستان اَروانَق / اَروَنَق از توابع شهرستان تبریز در استان سوم (آذربایجان شرقی ) ذکر شده است (ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار، ج 1، ص 376). در 1330ش ، آبادی تسوج به عنوان مرکز دهستان تسوج در بخش شبستر از شهرستان تبریز قرار داشت که در 1336ش به شهر تبدیل شد (رزم آرا، ج 4، ص 132؛ ایران . وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی ، ص 3). در تقسیمات کشوری 1355ش ، شهر/ دهستان تسوج در بخش شبسترِ شهرستان تبریز ذکر شده است . طبق تصویبنامة هیئت وزیران ، با تشکیل شهرستان شبستر در 1368ش ، شهر تسوج در بخش مرکزی آن قرار گرفت (ایران . قوانین و احکام ،





1370 ش ، ص 767) و با تشکیل بخش انزاب در 1375ش ، به مرکزیت آن در آمد (همو، 1376 ش ، ص 148).

آثار تاریخی تسوج اینهاست : مسجدجامع با 24 ستون و 35 گنبد آجری که برخی ، بنای اولیة آن را به دورة ایلخانیان نسبت می دهند و فرمانی به تاریخ 989 از سلطان محمد خدابنده صفوی (حک : 985ـ996) بر بالای درِ ورودی آن نصب شده است . این مسجد در 1252 در دورة محمدشاه قاجار تعمیر شده است (کارنگ ، ج 1، ص 543 ـ 548؛ مخلصی ، ص 139ـ 140)؛ مسجد «یادگار شاه » با سه گنبد ضربی آجری واقع در مرکز شهر که تاریخ بنای آن مشخص نیست ، اما بنا بر روایاتی احداث این مسجد نذر یکی از پادشاهان صفوی برای غلبه بر سپاه عثمانی بوده است (کارنگ ، ج 1، ص 548 ـ 549)؛ کاروانسرایی که متعلق به دورة شاه عباس اول صفوی (996ـ 1038) است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 6، ص 118)؛ قبری معروف به «قبر علمدار» واقع بر قلة علمدارِ کوههای میشوداغی (کارنگ ، ج 1، ص 550)؛ «اَسکی تسوج » (تسوج کهنه ) که ظاهراً از بقایای شهر تاریخی تسوج است و میان شهر امروزی تسوج و آبادی الماس در شش کیلومتری شمال شرقی شهر تسوج قرار دارد. اسکی تسوج به صورت تپه است و در آن اشیای سفالی و ابزارهای جنگی قدیمی یافته شده است (همانجا).

پیشینه . ظاهراً نام تسوج را نخستین بار حمداللّه مستوفی (ص 80 ـ81) در قرن هشتم با ضبط «طسوج » آورده ، با این توضیح که قصبه ای است در دو مرحله ای تبریز، در جانب غربی

و شمال بُحَیرة چیچَسْت (دریاچة ارومیه ) با باغستان بسیار، میوه های نیکو، هوایی گرمتر از تبریز، مردمانی ترک و تاجیک و حقوق دیوانی کمابیش پنج هزار دینار. وی از منطقة قدیمی ارونق نیز ــ که شهر تسوج در آن واقع بوده ــ نام برده است (ص 79). در این دوره ، دریاچة ارومیه دریای شور طسوج / طروج نیز خوانده می شده است ( رجوع کنید به حمداللّه مستوفی ، ص 223ـ 224). ظاهراً از قرن هشتم به بعد، تسوج به لحاظ قرار داشتن در مسیر شهرهای بزرگ و مهمی مانند تبریز و شبستر و خوی اهمیت بسیاری داشته است ، به طوری که حافظ ابرو در ذکر رفتن سلطان احمد (حک : 742ـ795)، از پادشاهان آل مظفر، به تبریز و کشته شدن وی در آنجا، به عبور وی از راه تسوج اشاره کرده است (ج 3، ص 399). کلاویخو در اوایل قرن نهم ، تسوج را شهری زیبا با نهرهای بسیار و محیطی حدود صد میل وصف کرده (ص 160) و میرزابیگ جُنابدی در اواخر قرن دهم از ولایت تسوج سخن گفته است (ص 785). در اوایل قرن یازدهم ، مقارن حکومت شاه عباس اول صفوی که غرب ایران در معرض هجوم نیروهای عثمانی بود، تسوج و نواحی اطرافش آسیب دید. در 1018 که مرادپاشا، وزیراعظم سلطان عثمانی ، قصد حمله به آذربایجان را داشت ، سپاهیان شاه عباس برای غلبه بر آنان ، درصدد تخریب منازل بین راه لشکریان دشمن بر آمدند؛ ازینرو اهالی ولایت تسوج را به همراه اموال منقولشان به مکانی دیگر کوچاندند و هر آنچه را که در ولایت باقی مانده بود، به آتش کشیدند (جنابدی ، ص 825).

تسوج در 1193 بر اثر زلزله ای شدید ویران شد (امبرسز و ملویل ، ص 170)، ظاهراً همان است که امروزه ویرانه های آن را اسکی تسوج یا تسوج کهنه می نامند و تسوجی که نام آن از دورة زندیه (ح 1163ـ ح 1208) به بعد در منابع آمده ، یک آبادی بوده که پس از زلزله در کنار ویرانه های شهر تاریخی احداث شده و همین تسوج امروزی است .

در 1198 تسوج محل اجتماع نیروهای محمدقلی خان (حاکم ارومیه ) و احمدخان دنبلی (حاکم خوی ) بر ضد صادق خان (حاکم سراب ) بود، زیرا وی قصد تسخیر تبریز را داشت (انزلی ، ص 128). در 1214، در دورة فتحعلی شاه قاجار، تسوج یکی از مکانهای عبور اردوی عباس میرزا برای سرکوب جعفرقلی خان دنبلی ، حاکم خوی ، بود (رضاقلی هدایت ، ج 9، ص 356ـ 358؛
نیز رجوع کنید به ریاحی ، ص 182).

تسوج در 1222 بر اثر زلزله بشدت ویران شد (امبرسز و ملویل ، ص 175ـ176)، حداقل تا نیم قرن بعد مطلب چندانی در بارة آن در منابع نیامد.

در سفرنامة فرخ خان امین الدوله غفاری ، سفیر کبیر ایران در 1272، به عبور وی از تسوج به منظور عقد عهدنامة پاریس اشاره شده است (سرابی ، ج 1، مقدمه ، ص 14). تسوج در 1274 برای بار سوم بر اثر زلزله ویران شد. ادیب الملک در دافع الغرور (ص 265) در بارة ویرانی و تلفات آن مطالبی نوشته است . جکسون در سفرش به آذربایجان در 1321/1903، از آبادی تسوج در دشت سلماس نام برده است (ص 95). از آن تاریخ به بعد، تسوج درگیر نابسامانیهایی بود که تا اواخر دورة قاجار ادامه داشت . در جریان انقلاب مشروطه (1323ـ1327) و در پی آن وقوع انقلاب آذربایجان ــ که سبب شد نیروهای دولتی در 1326 تبریز را محاصره کنند و به دنبال آن قوای روسیه به ایران وارد شود ــ تسوج نیز درگیر نابسامانیهای ناشی از آن شد ( رجوع کنید بهویجویه ، ص 6، 186ـ187؛
فاوست ، ص 9).

در دورة احمدشاه و در جریان توطئة انگلیس برای متحد کردن کردهای ایران و عثمانی به منظور مستقل کردن کردستان ــ که به آشوبهایی در آذربایجان منجر شد ــ تسوج یکی از اردوگاههای قوای دولتی در برابر این آشوبها بود (مهدیقلی هدایت ، 1363 ش ب ، ج 1، ص 369، 371؛
نیز رجوع کنید به همو، 1363 ش الف ، ص 326ـ327).

در 1330 ش تسوج با 304 ، 4 تن جمعیت ، قصبة دهستان تسوج ضبط شده است (رزم آرا، همانجا).

از جمله افراد بنام تسوج ، ملاعبدالنبی طسوجی است ؛


وی فقیه و حکیم و ریاضیدان و یکی از پنج عالم طراز اول دورة دوم مجلس شورا، در دورة مشروطه ، بوده است (ریاحی ، ص 233).

2) یکی از تقسیمات . واژة طُسّوج معرّب لفظ فارسی تسو است . در گذشته به جزئی از یک کوره که کوچکتر از رستاق بوده ، طسّوج می گفته اند (یاقوت حموی ، ج 1، ص 41). این تقسیمات بیشتر برای سرزمینهای عراق عرب به کار می رفته ، مانند طسوج انبار در یمن و طسوجهای بُزُرْج سابور، مَسْکِن ، بُداة و جُبَّه در عراق ( رجوع کنید به ابن رسته ، ص 104، 107؛
یعقوبی ، ص 309)؛
اما در ایران هم کاربرد داشته است ، مانند طسوجهای رُوَیْدشت و الرُّوذ در اصفهان و طسوج فارس ( رجوع کنید به ابن رسته ، ص 153؛
ابن حوقل ، ص 266، 276). از جغرافی نویسان متقدم ، ابن رسته (ص 107) واژة طسوج را به معنای ناحیه آورده و گفته است که هر کوره به شصت طسوج تقسیم می شود. ظاهراً تقسیم اراضی به طسوج بر اساس آبیاری بوده و ربع دانگ اراضی را شامل می شده است ( د. فارسی ، ذیل «طسوج »). بعضی محققان معاصر، تسوج را به معنای شهر ساحلی و

کرانه دریا نیز آورده اند (نادرمیرزا قاجار، ص 107، پانویس ؛
خاماچی ، ص 295).






منابع :
(1) ابن حوقل ؛
(2) ابن رسته ؛
(3) عبدالعلی ادیب الملک ، دافع الغرور ، چاپ ایرج افشار، تهران 1349 ش ؛
(4) نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل ، تاریخ زمین لرزه های ایران ، ترجمة ابوالحسن رده ، تهران 1370 ش ؛
(5) حسن انزلی ، اورمیه در گذر زمان ، ارومیه 1378 ش ؛
(6) ایران . قوانین و احکام ، مجموعة قوانین سال 1375 ، تهران : روزنامة رسمی کشور، 1376 ش ؛
(7) همو، مجموعة قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369 ، تهران 1370 ش ؛
(8) ایران . وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355 ش ؛
(9) ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، کتاب اسامی دهات کشور ، ج 1، تهران 1329 ش ؛
(10) ایران . وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی . دفتر تقسیمات کشوری ، نشریة تاریخ تأسیس دار: ( تقسیمات کشوری 1378 ) ، تهران 1378 ش ؛
(11) آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون ، سفرنامة جکسن : ایران در گذشته و حال ، ترجمة منوچهر امیری و فریدون بدره ای ، تهران 1352 ش ؛
(12) میرزابیگ بن حسن جنابدی ، روضة الصفویه ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1378 ش ؛
(13) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ ، چاپ کمال حاج سیدجوادی ، تهران 1380 ش ؛
(14) حمداللّه مستوفی ، نزهة القلوب ، بهروز خاماچی ، فرهنگ جغرافیایی آذربایجان شرقی ، تهران 1370 ش ؛
(15) د. فارسی ؛
(16) رزم آرا؛
(17) محمدامین ریاحی ، تاریخ خوی ، تهران 1378 ش ؛
(18) حسین بن عبداللّه سرابی ، سفرنامة فرّخ خان امین الدوله ( مخزن الوقایع )، ج 1، چاپ کریم اصفهانیان و قدرت اللّه روشنی ، تهران 1361 ش ؛
(19) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 6، تبریز ، تهران : سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح ، 1371 ش ؛
(20) عبدالعلی کارنگ ، آثار و ابنیة تاریخی شهرستان تبریز ، در آثار باستانی آذربایجان ، ج 1، تهران : انجمن آثار ملّی ، 1351 ش ؛
(21) روی گونثالث د کلاویخو، سفرنامة کلاویخو ، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران 1344 ش ؛
(22) محمدعلی مخلصی ، فهرست بناهای تاریخی آذربایجان شرقی ، تهران 1371 ش ؛
(23) مرکز آمار ایران ، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376 ش ؛
(24) نادر میرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنة تبریز ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز 1373 ش ؛
(25) نقشة تقسیمات کشوری ایران ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران : گیتاشناسی ، 1377 ش ؛
(26) نقشة عملیات مشترک زمینی : تبریز ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران : سازمان جغرافیائی کشور، 1351 ش ؛
(27) محمدباقر ویجویه ، تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز ، چاپ علی کاتبی ، تهران 1355 ش ؛
(28) رضاقلی بن محمدهادی هدایت ، ملحقات تاریخ روضة الصفای ناصری ، در میرخواند، تاریخ روضة الصفا ، ج 8 ـ10، تهران 1339 ش ؛
(29) مهدیقلی هدایت ، خاطرات و خطرات ، تهران 1363 ش الف ؛
(30) همو، گزارش ایران ، چاپ محمدعلی صوتی ، تهران 1363 ش ب ؛
(31) یاقوت حموی ؛
(32) یعقوبی ، البلدان ؛


/ معصومه بادنج /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3550
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست