responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3348

 

تحمید ، گفتن یا نوشتن «الحمدللّه » یا «الحمدللّه رب العالمین ». مصدرِ منحوتِ (تراشیده شدة ) آن حَمدَله است ، نظیر بَسمَله * و حولقه * . بیشتر نحویان و مفسران کلمة «الحمد» را در جملة «الحمدللّه » مبتدا و مرفوع ، و «ال » را در الحمد به معنای جنس می دانند که دلالت بر استغراق دارد و بیان می کند که حمد به خدا اختصاص دارد (برای آگاهی از مباحث مربوط به حمد رجوع کنید به حمد * ). بعضی «الحمد» را منصوب دانسته اند و جمله ای مثل «اَحْمدُاللّهَ» یا شبیه آن را قبل از «الحمد» در تقدیر گرفته اند (سیبویه ، ج 1، ص 329؛ فخررازی ، ج 1، ص 220؛ ابوحیّان ، ج 1، ص 18؛ زمخشری ، ج 1، ص 9ـ10؛ قرطبی ، ج 1، ص 135ـ136). در برخی تفاسیر عرفانی آمده که تمامی اقسام حمد، چه از حیث وصفی و چه تکوینی ، بازگشت به حمد حق تعالی دارد و در واقع حمد خداوند است (قشیری ، ج 1، ص 45؛ امام خمینی ، ص 111ـ112).

گفتن «الحمدللّه » در چندین آیة قرآن کریم توصیه شده است (مثلاً رجوع کنید به مؤمنون : 28؛ نحل : 59، 93؛ عنکبوت : 63؛ لقمان : 25). گذشته از این ، «الحمدللّه » در پنج سورة حمد و انعام و کهف و سبأ و فاطر عبارت آغازین سوره ، پس از بسمله ، است ؛ ازینرو این سوره ها را سُوَر حمد نامیده اند (رامیار، ص 597؛ نیز رجوع کنید بهحمد * ، سوره ). تحمید از اذکاری است که مسلمانان آن را مدام بر زبان جاری می کنند، زیرا بنا بر احادیث ، گفتنِ الحمدللّه بجا آوردن شکر نعمتهای بزرگ و کوچک خداوند است (کلینی ، ج 2، ص 102). همچنین برطبق روایتی از امام صادق علیه السلام ، پیامبر اکرم هر روز 360 مرتبه این تحمید را تکرار می کرد: «الحمدللّه رب العالمین کثیراً علی کل حال » (همان ، ج 2، ص 488). احادیث متعدد و مشابهی از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام نقل شده است با این مضمون که هیچ چیز نزد خدا دوست داشتنی تر از گفتن «الحمدللّه » نیست و بدان جهت خداوند خود را با این کلمه ستوده است (ابوالفتوح رازی ، ج 1، ص 64؛ کلینی ، همانجا). به گفته فخررازی ، اولین کلمه ای که آدم علیه السلام بر زبان جاری کرد تحمید بود (ج 1، ص 225) و برخی گفته اند که آدم علیه السلام اولین کسی بود که الحمدللّه گفت (ابن رسته ، ص 200؛ فؤاد صالح السیّد، ص 273). بنا بر آیة دهم سورة یونس ، واپسین درخواست اهل بهشت نیز تحمید است . غزالی (ج 1، ص 396ـ 397) روایتی از پیامبر آورده است که بر ارزش و آثار تحمید تأکید بسیار دارد.

تحمید در فقه نیز مطرح است و یکی از اجزای خطبة نماز جمعه است که برخی آن را واجب و برخی مستحب می دانند (ابواسحاق شیرازی ، ج 1، ص 118؛ مسلم بن حجاج ، ج 1، ص 593؛ حرّ عاملی ، ج 7، ص 342). تحمید نزد شیعیان پس از خواندن سورة حمد در نماز (مقدس اردبیلی ، ج 2، ص 234؛ حرّ عاملی ، ج 6، ص 67) و قبل از تشهد (نجفی ، ج 10، ص 273) و پس از سلام نماز، مخصوصاً 33 مرتبه در تسبیحات حضرت زهرا سلام اللّه علیها، مستحب شمرده می شود (نجفی ، ج 10، ص 396ـ401؛ برقی ، ج 1، ص 106؛ برای آگاهی از دیگر موارد مستحب رجوع کنید به ابوداود، ج 1، ص 491، ج 5، ص 290؛ مسلم بن حجاج ، ج 3، ص 2095؛ ترمذی ، ج 5، ص 508؛ نووی ، ص 42، 104؛ مجلسی ، ج 71، ص 222، ج 73، ص 55، ج 81، ص 309).

گفتن الحمدللّه را در برخی موارد، از جمله در مکانهای ناپاک ، ناپسند دانسته اند و در مدح معصیت نیز آن را حرام شمرده اند ( الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، ص 266، 276). سرّیِ سقَطی صوفی ، به سبب آنکه پس از شنیدن خبر سوختن بازار بغداد و در امان ماندن دکان خویش الحمدللّه گفت ، سالها استغفار می کرد؛ بر این اساس ، برخی تحمید را در جایی که به جمعی مصیبت رسد و فرد از آن مصیبت در امان مانده باشد ناپسند دانسته اند (عطار، ص 337؛ فخررازی ، ج 1، ص 224ـ 225).

بنا بر روایتی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم هر امر مهمی که با تحمید آغاز نشود، نافرجام و نامیمون است (نووی ، ص 103؛ ابوداود، ج 5، ص 172). بر این اساس ، کتابها و نامه ها و خطبه ها و خطابه ها را با تحمید آغاز می کرده اند ( رجوع کنید به ستوده و نجف زاده بارفروش ، ج 1). خطبة معروف زیاد را در بصره به سبب نداشتن تحمید، «خطبة بَتراء» (به معنای خطبة ناقص ) خوانده اند (جاحظ ، ج 2، ص 47؛ قس د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «حَمدَله »). گاهی تحمید در ابتدای کتابها و رساله های فارسی به صورت ترجمه آمده است ( رجوع کنید بهابن سینا، ص 1؛ نجم رازی ، ص 1). به عقیدة محمدبن عبدالخالق میهنی (ص 23)، رسم نوشتن تحمید در انتهای نامه بجای ابتدای آن را عبدالحمید کاتب (متوفی 132) در روزگار امویان بنا نهاد.

در رسائل البلغاء (تصحیح محمد کردعلی ، قاهره 1326/ 1908)، چندین رساله و منشآت ادبی در بارة تحمید از ابن مقفع و عبدالحمید کاتب آمده است .


منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) ابن رسته ؛
(3) ابن سینا، رسالة منطق دانشنامة علائی ، چاپ محمدمعین و محمد مشکوة ، تهران 1331ش ؛
(4) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی ، المهذّب فی فقه الامام الشافعی ، بیروت 1379/1959؛
(5) حسین بن علی ابوالفتح رازی ، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن ، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح ، مشهد 1365ـ1376ش ؛
(6) محمدبن یوسف ابوحیّان ، تفسیر البحر المحیط ، بیروت 1403/1983؛
(7) سلیمان بن اشعث ابوداود، سنن ابی داود ، استانبول 1401/ 1981؛
(8) احمدبن محمد برقی ، المحاسن ، چاپ مهدی رجائی ، قم 1413؛
(9) محمدبن عیسی ترمذی ، سنن الترمذی ، استانبول 1401/1981؛
(10) عمربن بحر جاحظ ، البیان و التبیین ، چاپ حسن سندوبی ، قاهره 1351/ 1932؛
(11) حرّ عاملی ؛
(12) روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، تفسیر سورة حمد ، ( تهران ) 1376ش ؛
(13) محمود رامیار، تاریخ قرآن ، تهران 1362ش ؛
(14) زمخشری ؛
(15) غلامرضا ستوده و محمدباقر نجف زاده بارفروش ، تحمیدیه در ادب فارسی ، ج 1، تهران 1365ش ؛
(16) عمروبن عثمان سیبویه ، کتاب سیبویه ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره ?( 1385/1966 ) ، چاپ افست بیروت 1411/ 1991؛
(17) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء ، چاپ محمد استعلامی ، تهران 1346ش ؛
(18) محمدبن محمد غزالی ، احیاء علوم الدین ، بیروت 1412/ 1992؛
(19) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیرالکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) ؛
(20) فؤاد صالح السیّد، معجم الاوائل فی تاریخ العرب والمسلمین ، بیروت 1412/1992؛
(21) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، بیروت : دارالفکر، ( بی تا. ) ؛
(22) عبدالکریم بن هوازن قشیری ، لطائف الاشارات ، چاپ ابراهیم بسیونی ، قاهره 1981ـ1983؛
(23) محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ محمدجواد فقیه ، بیروت 1413/1992؛
(24) مجلسی ؛
(25) مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، استانبول 1401/1981؛
(26) احمدبن محمد مقدّس اردبیلی ، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان ، چاپ مجتبی عراقی ، علی پناه اشتهاردی ، و حسین یزدی اصفهانی ، ج 2، قم 1362 ش ؛
(27) الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، کویت : وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة ، 1407/1986؛
(28) محمدبن عبدالخالق میهنی ، دستور دبیری ، چاپ عدنان صادق ارزی ، آنکارا 1962؛
(29) محمدحسن بن باقر نجفی ، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج 10، چاپ عباس قوچانی ، بیروت 1981؛
(30) عبداللّه بن محمد نجم رازی ، مرصاد العباد ، چاپ محمدامین ریاحی ، تهران 1352ش ؛
(31) یحیی بن شرف نووی ، الاذکار المنتخبة من کلام سیّد الابرار صلی اللّه علیه وآله وسلّم ، قاهره 1375/ 1956، چاپ افست بیروت 1406/1986؛


(32) EI 2 , s.v. "H ¤amdala" (by D. B. Macdonald).

/ محسن معینی /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3348
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست