responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2888

 

پونه (معرّب آن ، فودَنَج / فوذَنج / فوتَنَج )، نام نوعها یا گونه هایی از جنس مِنتا (نعناع ، پونه ) از تیرة پودَنگیان (یا لبدیسان )، بویژه نوعِ منتا پولِگیوم ، دارای مصارف خوراکی و دارویی .

واژگان و گیاهشناسی . تنوّع نوعها و گونه های منتا در نتیجة دورَگه شوندگی طبیعی آنها و نیز به سبب شباهت ظاهر و بوی خوش و مزة آنها اختلاط و التباس شدیدی در میان آنها و نامهایشان پدید آورده است ( رجوع کنید به > دایرة المعارف گُلها و باغها < ، مقالة "menthe" )؛ لذا تعیین هویّت گیاهشناختی گونه ها و «جور» های این جنس بسیار دشوار است .

دیوسکُوریدس ، پزشک و گیاه ـ داروشناس نامدار یونانی (سدة اول میلادی ) که حکیمان دورة اسلامی معلومات گیاهشناسی و داروشناسی خود را عمدتاً از او بر گرفته اند، این جنسها و نوعهای کمابیش مشابه جنس منتا را وصف کرده است (فصل 3) : 1) xon ¦ gle (به صورت معرّب ، غَلیخُن در ترجمة قدیم عربی اصطِفَن بن بَسیل ، ش 28، ص 253ـ254)، که گیاهشناسان جدید غربی آن را منتا پولگیوم گونة اِرکتا («افراشته ») دانسته اند (مثلاً رجوع کنید به ترجمة انگلیسی قدیم کتاب دیوسکوریدس ، توضیحات گانتر ، ش 36، ص 270). 2) kalaminthe (به صورت معرّبِ قالَمنتی در ترجمة اصطفن ، ش 33، ص 255ـ256)، که اصطفن معادل آن را فوذنج ذکر کرده ، و گیاهشناسان جدید غربی آن را منتا سیلْوِستریس (لفظاً «نعناع / پونة جنگلی ») دانسته اند ( رجوع کنید به هوپر ، ص 140، که م . سیلوستریس را برای پونه به کار برده است ). 3) diktamnon (معرّب آن ، دیقطامنون در ترجمة اصطفن ،ش 29،ص 254)،که به نوشتة دیوسکوریدس ، بعضی آن را «غلیخن اَغریا» (لفظاً «غلیخنِ/ پونة وحشی / صحرایی »)می نامند،واصطفن آن را برابر با «مشکطَرامَشیر» (به عقیدة شلیمر ( ص 557 ) ،

= Ziziphora cristata ( = کاکوتی ؛ مظفریان ، ص 591 ، ش 8222 ) ؛ به گمانِ کَریموف ، مترجم و شارح کتاب الصیدنه ابوریحان بیرونی ( ص 318 ) ، = Origanum dictamnus ( گونه ای مرزنگوش ) ) دانسته است . 4) pseudodiktamnon (در ترجمة اصطفن ، ص 254: فسودودقطمنن ، لفظاً «دیکتامنُنِ کاذب »)، Marrubium pseudo-dictamnus (گونه ای فراسیون رجوع کنید به مظفریان ، ص 338ـ339).

شاهدی برای اختلاط و التباس مذکور در نوشته های حکیمان دورة اسلامی ، وصف مفصّل ابن بیطار (متوفی 646) از «فودنج » است (ج 3، ص 170ـ172)، که چهار گیاه مذکورِ دیوسکوریدس را با نام کُلّی و با این توضیح آغازین که «فودنج سه گونه است : بَرّی ، جَبَلی و نَهری »، درهم آمیخته است . واژة پونه ( > پودَنه > * پودَنگ فارسی میانه ) یا پودینه (که در زبان هندی / اردو هنوز به معنای «نعناع »، در اصطلاح علمی منتا ساتیوا ، به کار می رود؛ رجوع کنید به پلتس ، واژة پودینه ) ظاهراً نخست و در اصل به معنای «نَعناع » * بوده است (مثلاً رجوع کنید به کُردی نیشابوری ( تألیف در 438 ) ، ص 304: «النعنَع و النعناع : پودینه »، میدانی نیشابوری ( متوفی 518 ) ، ص 503: «النعنع و النعناع و الحَبَق : پوذینه »، و محمود زَنجی سِجزی ( احتمالاً سدة هشتم ) : «الفوذنج : پودنه » ( ج 1، ص 255 ) و «النعناع و النعنع : پودنه » ( ج 1، ص 358 ) ) ، از همان تیرة لبدیسان ، و سپس به گونه ای نعناع اختصاص یافته است . نعناع معروف (در اصطلاح علمی ، منتا ساتیوا ، لفظاً «نعناع / پودنة مزروع / بُستانی » یا منتا پیپریتا ) را دیوسکوریدس جداگانه زیر نامِ heduosmon emeron (مترادف آن : mentha ) وصف کرده است (در ترجمة اصطفن ( ش 32، ص 255 ) : «ایدویسمون ، و مِنَ الناس مَن یُسمّیه منتی ، و هو النعنع ، نباتٌ معروف »).

احمد عیسی (ص 117، ش 13) برای م . پولگیوم نامهای عربی رسمی یا گویشی دیگری ، علاوه بر فودنج / فوتنج ، ذکر کرده است ، این چنین : حَبَق ، فوتنج بَرّی ، صَعْتر الفُرس ، نعنع ( کذا ) ، بُلایَه ، فُلَیَّة (در مصر) و غاغَة (در یَمَن ).

خواص در پزشکی سنّتی (بُقراطی ) . دیوسکوریدس دربارة غلیخن ، از جمله می گوید (ترجمة اصطفن ، همانجا): کُنشی «مُسخّن » (گرم کننده )، «مُلطّف » (نرم / لطیف کننده ) و «مُنضّج » (پَزاننده ) دارد. خوردنِ آن حیض را می گشاید، مشیمه و جَنین ( مُرده ) را ساقط می کند، و (با نمک و عسل ) اَخلاط و فضول را از شُشها و فضول دوایی را از معده بیرون می آورد. با سرکة به آب آمیخته غَثَیان و سوزش معده را فرو می نشاند. بویانیدن آن با سرکه به شخص غَشیْ کرده او را به حال عادی باز می گرداند. ( مضمضه با ) کوبیدة برگهای خشکانده و سوزاندة آن لثه های شُل و سُست را سخت می کند. ادامة ضماد آن بر موضع دردمند تا وقتی که پوست آن موضع سرخ شود، برای درمان نِقرس سودمند است . ضماد آن با سرکه (یا نمک ) برای آماس سِپُرز و شستشو با جوشاندة آن برای خارش تن خوب است . جلوس زنان در طبیخ آن برای باد (آماس ) و پایین افتادگی زهدان سود دارد.

برای سنجش وابستگی حکیمان دورة اسلامی به مطالب دیوسکوریدس ، مثلاً رجوع کنید به موفق هروی (مؤلف قدیمترین دارونامة بازمانده به فارسی )، مقالة «فوتنج »، ص 241ـ242؛ ابن سینا، ج 1، کتاب دوم ، مقالة «فوذنج » (شامل وصف و خواص چهار گونه فوذنج : «نَهری ، جَبَلی ، غلیخن و فوذنج التَّیس »)، ص 684ـ686 ؛ و حکیم مؤمن (تألیف در 1080)، مقالة «فوذنج »، ص 652ـ653 . آنچه در نوشته های اینان و دیگران افزون بر مطالب دیوسکوریدس دربارة «غلیخن » آمده (مثلاً: برای درمان نَفَس تنگی ، یرقان ، درد کلیه و مثانه ؛ کُشندة کرمهای روده و ( بوسیلة تدخین برگهای آن ) دافع حشرات زیانکار؛ ( طِلای کوبیدة آن ) برای درمان داء الفیل ، واریس ، عِرْق النَسا، جُذام ، ککمک ، قابض شکم ) ناشی از التباس و اختلاط خواص چند گیاه است ، که دیوسکوریدس تحت نامهای مختلف (مذکور در بالا) ذکر کرده است .

با گذشت زمان ، بسیاری از مصارف درمانی مذکور فراموش شده است . امروزه ، لا اقل در ایران ، پونة تازه را مانند نعناع به عنوان «سبزی » معطر، و دَمکردة آن را به عنوان دارویی «گرم » (ضدّ «سَردی »)، قابض شکم ، ضدّ نفخ و جز اینها می خورند. در نهضت جدید بازگشت به داروپزشکی سنّتی ، تهیه کنندگان عَرَق یا اسانس پونه ، با استناد به مآخذ قدیم (بویژه تحفة حکیم مؤمن )، از جمله ، این خواص و مصارف را برای این عرق ذکر



کرده اند: «بادشکن ، صفرابُر، خِلط آور، ضدّ نزله و گریپ و سیاه سرفه و آسم و هیستری و نقرس و (در استعمال خارجی ) برای رفع لکّه های جلدی » ( رجوع کنید به بروشور تبلیغاتی مجتمع کشت و صنعت ایران تَرگُل ؛ برای ترکیب شیمیایی منتا پولگیوم و مصارف آن در پزشکی جدید غربی رجوع کنید به زرگری ، ج 4، ص 14ـ 18).


منابع :
(1) ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویة والاغذیة ، بولاق 1291؛
(2) ابن سینا، القانون فی الطب ، چاپ ادوار قش ، بیروت 1408/1987؛
(3) محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن ، تحفة حکیم مؤمن ، تهران ?( 1402 ) ؛
(4) دیوسکوریدس ، هیولی الطبّ فی الحشائش و السموم ، ترجمة اِصْطِفَن بن بسیل و اصلاح حنین بن اسحاق ، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس ، تطوان 1952؛
(5) علی زرگری ، گیاهان داروئی ، ج 4، تهران 1369ش ؛
(6) محمودبن عمر زنجی سجزی ، مُهذّب الاسماء فی مرتّب الحروف والاشیاء ، چاپ محمدحسین مصطفوی ، ج 1، تهران 1364 ش ؛
(7) یعقوب بن احمد کردی نیشابوری ، کتاب البلغة : فرهنگ عربی و فارسی ، چاپ مجتبی مینوی و فیروز حریرچی ، تهران 1355 ش ؛
(8) مجتمع کشت و صنعت ایران تَرْگُل ، عرقیّات سنتی ( بروشور تبلیغاتی ) ، تهران ( بی تا. ) ؛
(9) ولی الله مظفریان ، فرهنگ نامهای گیاهان ایران : لاتینی ، انگلیسی ، فارسی ، تهران 1375 ش ؛
(10) احمد بن محمد میدانی ، السّامی فی الاسامی ، عکس نسخة مکتوب به سال 601 هجری قمری محفوظ در کتابخانة ابراهیم پاشا (ترکیه )، تهران 1345 ش ؛
(11) موفق بن علی هروی ، الابنیة عن حقایق الادویة ، تصحیح احمد بهمنیار، چاپ حسین محبوبی اردکانی ، تهران 1346 ش ؛


(12) Abu ¦ Rayh ¤ a ¦ n B ¦ â ru ¦ n ¦ â , Farmakognoziya v meditsine , ed. and tr. U. I. Karimov, Tashkent 1973;
(13) Pedanius Dioscorides, The Greek herbal of Dioscorides , tr. John Goodyer, 1655, ed. R. T. Gunther, Oxford 1934;
(14) L'encyclopإdie des fleurs et des jardins , Paris 1969;
(15) David Hooper, Useful plants and drugs of Iran and Iraq , with notes by Henry Field, ed. B. E. Dahlgren, Chicago 1937;
(16) Ahmed Issa, Dictionnaire des noms des plantes en latin, fran µ ais, anglais et arabe , Cairo 1930;
(17) John T. Platts, A dictionary of Urdu ¦ , classical Hind i ¦ and English , Oxford 1982;
(18) J.L. Schlimmer, Terminologie mإdico - pharmaceutique et anthropologique fran µ aise-persane ..., litho. ed., Tehran 1874, typo. repr. Tehran 1970.

/ هوشنگ اعلم /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2888
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست