responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2869

 

پوستین ، یکی از قدیمترین جامه هایی که بشر از پوست جانوران تهیه می کرده است ، امروزه جامه ای از پوست پرداخت شدة گوسفند. در کتاب مقدس آمده است که خداوند لباسهایی از پوست حیوان تهیه کرد و آدم و همسرش را پوشاند (سفر پیدایش ، 3:21). بنابر شاهنامه ، کیومرث از پوست پلنگ لباس تهیه کرد و سیامک ، فرزند وی ، در جنگ با دیوبچه پلنگینه پوشید (فردوسی ، ج 1، ص 28ـ30). رستم نیز هنگام نبرد جامة زره مانندی به نام «ببرِبَیان » می پوشید ( رجوع کنید به همان ، ج 2، ص 715، 759، 765؛ نیز رجوع کنید به ببر * ).

قدیمترین نشانه های استفاده از پوست برای پوشش ، از تصاویر ماقبل تاریخی غارها به دست آمده است (خادمپور، ص 11). در حدود پانصد هزار سال پیش از میلاد، در عصریخبندان و پیش از کشف الیاف طبیعی ، انسانها پوستین می پوشیدند (رحمانی ، ص 1).

دربارة روند تکامل شیوة پرداخت پوست اطلاع چندانی در دست نیست ، احتمالاً تشخیص اثر عصاره های گیاهی در نگهداری از پوست تصادفی بوده و دباغی اندکی پس از استفاده از پوست به وجود آمده و بتدریج تکامل یافته است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ). در غاری واقع در سواحل جنوبی دریای خزر سنگهای تراشیده ای متعلق به 5400 سال پیش از میلاد، و در تپة یحیی در جنوب کرمان سنگهایی از 4500 سال پیش از میلاد کشف شده که برای پاک و آماده کردن پوست به کار می رفته است (خلیلی آذر، ص 1334).

از هزارة چهارم پیش از میلاد، پوست نوعی زیرانداز شد ( رجوع کنید به فرش * ). در هزارة چهارم و سوم پیش از میلاد، تدریجاً دباغی پوست از حالت بدوی خارج شد و با کشف شیوة تهیة چرم ، کاملاً تخصصی گردید. براساس اسناد موجود، پوستین دوزی و دباغی در روم قدیم حرفه هایی کاملاً مستقل بودند (ورزی ، ص 11؛ نیز رجوع کنید به خادمپور، ص 19).

نقش برجسته ای از هزارة سوم پیش از میلاد در سرپل ذهاب باقی مانده است که آنوبانی نی ، پادشاه لولوبیان (قوم جنگجوی ساکن در شمال عیلام و غرب همدان )، را با دامنی از پوست

در برابر الهه نی نی نشان می دهد و الهه نیز جامه ای بلند

از پوست بر تن دارد (گیرشمن ، ص 41ـ43). به نوشتة دیاکونوف ، لباس لولوبیان در هزارة سوم پیش از میلاد نیم تنه ای بود که تکّه پوستی بر آن می افکندند و بر شانة چپ محکم می ساختند؛ گاه نیز پوست را از زیر کمربند رد می کردند. ثروتمندان پوست یوزپلنگ و مستمندان پوست گوسفند

به کار می بردند. این رسم ، یعنی افکندن پوست بر شانه ،

تا امروز نیز در میان شبانان کوهستانی آذربایجان محفوظ مانده است (ص 336). در نقوش آشوری نیز مادها پوستینهای بلندی بر تن دارند که عموماً سرشانه و روی بازوی آنها را می پوشاند (ضیاءپور، ص 11).

از 550 پیش از میلاد تا 244 میلادی ، لباس و زره ایرانیان از چرم و پوست بود، پرداخت پوست شغل مهمی به شمار می آمد و رموز آن از پدر به پسر انتقال می یافت . از 244 تا 650 میلادی ، دباغان و پوست دوزان اتحادیه ( صنفی ) داشتند (خادمپور، ص 27 ـ 28).

از 244 تا 650 میلادی ، در شبه جزیرة عربستان استفاده از پوستهای قیمتی رواج داشت . کلمة فرْو یا فَروَه در عربی به پوست و پوستین و ردای پشمینه اطلاق می شود و در اشعار

قدیمی به معنای پوست گوسفند و پشم آن است . در روایتی آمده است که ابوبکر فروه ای را که به همراه داشت برای استراحت پیامبر بر زمین غار گسترد (بخاری جعفی ، ج 4، ص 262). در عراق ، بویژه موصل ، به پوستین دوزان «فَروْچی » گفته می شد (سامرائی ، ص 30).

در قرون اولیة اسلامی ، جهانگردان مسلمان از پوست گوسفند، دَلَه ( مینک ) ، فَنَک ( نوعی روباه ) ، سنجاب ، سمور،قاقم ،روباه ( حدودالعالم ، ص 73، 76، 194؛ ابن فضلان ، ص 153)، خز (ابن حوقل ، ص 392؛ مسعودی ، ج 1، ص 181) نام برده اند که عمدتاً از بلغارستان و نواحی صقالبه ( اسلاونشین ) (ابن حوقل ، همانجا) و روسیه (ابن فضلان ، همانجا) و بُرطاس (مسعودی ، همانجا) و سرزمینهای ترک نشین و براذاس و تبت در آسیای میانه و آسیای شرقی می آمده است ( حدودالعالم ، همانجاها). تُطَیله * در اسپانیا به دلیل داشتن پوست سمور شهرت داشت (مقدسی ، ص 239). پوست سگ آبی به میزان فراوانی در قَبَلَه در اَرّان تهیه ( حدودالعالم ، ص 163) و

درهمانجادباغی می شد(یعقوبی ،ص 278). ابن خرداذبه

از تاجران یهودی موسوم به راذانیه و تاجران روس یاد می کند که اجناس گوناگون ، از جمله پوست ، را به مصر وخلیفه نشینهای شرقی می بردند ( ص 153ـ154). پوست از اروپا، هم از

راه دریایی از بنادر بالتیک و هم از راه زمینی از سرزمینهای اسلاوها و فرانکها، به اسپانیا صادر می شد ( د. اسلام ،چاپ دوم ،ذیل «فرو»).برخی جهانگردان مسلمان به پوستهایی که در کشورهای سردسیر می پوشیدند، اشاره کرده اند (برای نمونه رجوع کنید به ابن فضلان ، ص 85)؛ ابن بطوطه هنگام ترک قسطنطنیه سه بالاپوش پوستی به همراه داشته است (ج 1، ص 362). مسعودی از فراوانی پوست دباغی نشدة روباه قرمز و سیاه

که ازبرطاس به کشورهای دیگرصادرمی شد،یادکرده وگفته است که پادشاهان عرب و عجم پوست روباه سیاه

را بر پوست قرمز ترجیح می دادند (همانجا). پوست قاقم

وسنجاب منطقة خزروخوارزم دربالاترین رتبه قرارداشته وازپوست روباه قرمزوخاکستری گرانتربوده ،وپوست سمور چینی از سمور خزر گرانبهاتر بوده است

( د. اسلام ، همانجا). از قرن چهارم تا هشتم / دهم تا چهاردهم ، رنگرزی پوست بتدریج کاری کاملاً هنری و تجاری شد.در همین دوره بهای پوست به علت ناامنی جادة ابریشم

وراه مدیترانه ، بسته شدن بندرهای چین به روی بازرگانان ،

و غارتگری در جاده های هند افزایش یافت . تصاویر کارگاههای پوست در سفرنامه ها و کتابهای قرون وسطا، مراحل تبدیل پوست را به پوشاک نشان می دهد (حسن بیگی ،1361 ش ، ص 8 ـ 9).

در ایران در طول تاریخ مهمترین مراکز پوست ، خراسان و ماوراءالنهر ( شهرهایی نظیر طوس ، بخارا، نیشابور و مرو)

بوده است . بعد از اسلام در ایران صنعت پرداخت پوست رونق یافت و پوست ایران ، مخصوصاً پوست بره ، شهرت جهانی پیدا کرد (خادمپور، ص 31). در دورة صفویه پوستین (پوست پرداخت شدة گوسفند) ایران عمدتاً به اروپا و عثمانی و هندوستان صادر می شد (همان ، ص 36). در رساله های درویشان آن دوره و دورة قاجار، از تخته پوستی یاد شده که درویشان گاه بر دوش می انداختند و گاه به عنوان زیرانداز

از آن استفاده می کردند ( آئین قلندری ، ص 114، 277). در دورة قاجار، به موازات انحطاط بسیاری از صنایع ، صنعت پوست نیز دچار رکود شد. در این دوره پوستهای قیمتی از روسیه وارد می شد (خادمپور، ص 37).

از دهة 1340ش ، تجارت پوستین در ایران دوباره رونق یافت و از خراسان به بازارهای داخلی و خارجی صادر شد (حسن بیگی ، 1358ش ، ص 4). پس از تأسیس شرکت صنایع پوست و چرم ایران چند کارخانه در نواحی مختلف ، از جمله در خراسان و لرستان ، احداث شد. امروزه پوست بره یکی از کالاهای صادراتی ایران است (خادمپور، ص 38). پوستین ایرانی از پوستینهای رایج در کشورهای عربی است (سامرائی ، ص 31).

پوستین انواع گوناگونی داشته است . نظام قاری (ص 206) حدود بیست نوع از آنها (از جمله ادک ، آس ، الطائی ، کول ، کیش و وسق ) را نام برده است . بهترین نوع پوست برای تولید پوستین ، پوست برة «شیرْمَسْت » است ؛ یعنی برة نرینه ای که حداکثر سه ماه داشته باشد و فقط با شیر مادر و علف تازه تغذیه کرده باشد. برة شیرمست اگر پروردة کوهستان باشد، پوستی مرغوبتر دارد؛ رونق پوستین دوزی استان خراسان نیز احتمالاً به سبب مناسب بودن آب و هوای آنجاست (حسن بیگی ، 1358 ش ، ص 5).

پوستین ایران ، به سبب طرحهای اصیل ایرانی (زغاله پردازی چهار بغل )، از پوستین دیگر کشورها متمایز است . این طرحها با نخهای رنگین روی پوست سوزن دوزی می شوند (همان ، ص 10ـ11).

در ادبیات فارسی کنایات و عبارات گوناگونی با پوستین ساخته شده که از آن جمله است : «پوستین باژگونه کردن » (سخت تصمیم گرفتن ، تغییر روش و رفتار دادن ؛ قس نهج البلاغه ، خطبة 108: لُبِسَ الاسلامٌ لُبْسَ الفَرْو مَقلوباً) «پوستین به گازر دادن » (کار به غیر اهل آن واگذار کردن )، «پوستین دریدن » (پرده دری ، افشای راز)، «در پوستین کسی افتادن » (بدگویی و غیبت کردن ؛ رجوع کنید به دهخدا، ذیل واژه ).

نیز رجوع کنید به چرم * ؛ پشم * ؛ صنایع دستی * .


منابع :
(1) علاوه بر کتاب مقدس . عهد عتیق ؛
(2) آئین قلندری : مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری ، خاکساری ، فرقة عجم و سخنوری چاپ ابوطالب میرعابدینی و مهران افشاری ، تهران 1374ش ؛
(3) ابن بطوطه ، رحلة ابن بطوطة ، چاپ محمد عبدالمنعم عریان ، بیروت 1407/1987؛
(4) ابن حوقل ، کتاب صورة الارض ، چاپ کرامرس ، لیدن 1967؛
(5) ابن خرداذبه ، کتاب المسالک و الممالک ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(6) ابن فضلان ، رسالة ابن فضلان ، چاپ سامی دهان ، دمشق 1379/1960؛
(7) محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، صحیح البخاری ، استانبول 1981؛
(8) حدودالعالم من المشرق الی المغرب ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1340ش ؛
محمدرضا حسن بیگی ، پوست و دباغی ، ( تهران ) : سازمان

(9) صنایع دستی ایران ، 1361ش ؛
(10) همو، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید ، ( تهران ) : سازمان صنایع دستی ایران ، 1358ش ؛
(11) گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران »، پایان نامة کارشناسی صنایع دستی ، مجتمع دانشگاهی هنر، 1368ش ؛
(12) مهرداد خلیلی آذر، «تاریخچة چرم و چرم سازی در ایران : از عهد باستان تا زمان حاضر»، در بهزاد احمدی و سعید سامی ، شیمی پوست و چرم ، ج 2، تهران 1366ش ؛
علی اکبر

(13) دهخدا، لغت نامه ، زیرنظر محمد معین ، تهران 1325ـ 1359ش ؛
ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف ، تاریخ ماد ، ترجمة کریم کشاورز، تهران

(14) 1357ش ؛
(15) پرویز رحمانی ، تحقیق در صنعت چرم ایران ، ( تهران ) : مرکز آمار ایران ، 1365ش ؛
(16) یونس ابراهیم سامرائی ، «لباس الفرو»، التراث الشعبی ، سال 1، ش 6 (ذیقعده / ذیحجه 1970)؛
(17) جلیل ضیاءپور، «بررسی مدارک مربوط به پوشاک ایرانیان و رسیدگی به نوشته ها و نظریات شرق شناسان در این باره »، هنر و مردم ، دورة جدید، ش 65 (اسفند 1346)؛
(18) علی بن ابی طالب (ع )، امام اول ، نهج البلاغه ، ترجمة جعفر شهیدی ، تهران 1370ش ؛
(19) ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامة فردوسی ، متن انتقادی ، مسکو 1963ـ1971؛
(20) رومن گیرشمن ، ایران از آغاز تا اسلام ، ترجمة محمد معین ، تهران 1374ش ؛
(21) علی بن حسین مسعودی ، مروج الذّهب و معادن الجوهر ، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر 1384ـ 1385/ 1964ـ 1965؛
(22) محمدبن احمد مقدسی ، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(23) محمودبن امیر احمدنظام قاری ، دیوان البسة مولانا نظام قاری ، چاپ میرزا حبیب اصفهانی ، استانبول 1303؛
(24) منصور ورزی ، هنر و صنعت پرداخت و رنگرزی پوست ، تهران 1354ش ؛
(25) احمدبن اسحاق یعقوبی ، کتاب البلدان ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛


(26) EI 2 , s.v. "Farw".

/ مریم بهاری /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2869
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست