responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2763

 

پَسِر ، در گذشته سلطان نشینی در جنوب شرقی بورنِئو، امروزه در ایالت کالیمانتان تیمور در جمهوری اندونزی . پسر شامل درّة رود پسر یا کندیلو است که از مرزهای کوتی در شمال سرچشمه می گیرد و در جهت جنوب شرقی در طول مرزهای شرقی رشته کوههای براتوس جریان می یابد، به سمت شرق می پیچد و سرانجام از ناحیه ای باتلاقی می گذرد و به تنگه های ماکاسار می رسد. پسر، با وسعت حدود 125 ، 1 کیلومتر مربع ، هنوز جنگلهای کهنی دارد که آنها را برای کشت برنج از بین نبرده اند. جمعیت اندک آن ، عمدتاً در پسر، اقامتگاه سلطان و در تنه گروگوت ، مرکز رسمی اداری ، ساکن اند. هرچند مقداری طلا، نفت و زغال سنگ در پسر یافته شده است ، اروپاییها آنها را استخراج نکرده اند و به کشاورزی نیز چندان نپرداخته اند. در 1319/1901 برای نخستین بار یک مأمور اداری اروپایی در تنه گروگوت در مدخل رود کندیلو مستقر شد.

بنابراین ، پسر نمونة خوبی بود از ایالت ساحلی بورنئو که مطابق دیدگاه اسلام ، مستقل از نفوذ اروپاییها توسعه یافت . جمعیت سلطان نشین مشتمل است بر دیاک ها که با کشت برنج زندگی می کنند و بانجار ها و بوگی های مهاجر از جزیرة سلب که بر امور بازرگانی نظارت دارند. آنها به طور عمده در نواحی هموار در دهانة رودخانه ساکن اند. باجوها ی ماهیگیر در نواحی ساحلی در دهکده هایی که بر روی پایه هایی در دریا ساخته شده است ، زندگی می کنند. تا دهة 1930، از حدود 000 ، 9 دیاک ، 000 ، 4 تن اسلام را پذیرفته بودند و 000 ، 5 تنی که در مناطق کوهستانی زندگی می کردند، بی دین بودند. بوگیها به سبب تعداد زیاد و مکنت و ثروتشان نفوذ بسیار دارند؛ بانجارها اهمیت کمتری دارند. در پسر تعداد اندکی اروپایی و گروه کوچکی چینی و عرب وجود دارد. بنابراین نیمی از جمعیت خارجی اند، اما نظیر دیاکها به نژاد مالایایی تعلق دارند و با یکدیگر می آمیزند.

در حالی که بورنئو تا 1328 ش /1949 بخشی از هند شرقی هلند را تشکیل می داد، پسر را سلطان و اعضای خانواده اش مستبدانه اداره می کردند و مردم در حکومت رأیی نداشتند. در کنار سلطان و جانشینش شورایی پنج نفری از سرشناسان وجود داشت که سلطان با آنها دربارة مسائل مهم مشورت می کرد. این شورا عالیترین دادگاه کشور نیز به شمار می آمد. این افراد سرشناس و تعدادی از اعضای خانوادة سلطان ، دارای تیول بودند. از 1260/1844 هر سلطان پس از رسیدن به سلطنت ، با حکومت هند شرقی هلند معاهده ای امضا می کرد. در 1326/ 1908 آنان خود را خراجگزار آن حکومت اعلام کردند.

مالیاتهایی نیز به سلطان تعلق می گرفت ، بدینقرار: مالیات سرانه از مردان بالغ ؛ 110 محصولات مزارع برنج و محصولات جنگلی ؛ دو نارگیل از هریک از درختان بارده و نیز خدمت سپاهی . او از دستگاه قضا در پایتخت نیز عایدی داشت .

از تاریخ افسانه ای کشور می توان دریافت که این حکومت مستبد ــ که برای دیاکها بیگانه است ــ از شرق جاوه به این مکان آمده بود. پایین تر از طبقة حاکم ، رؤسای فرودست ، کشیشها و مَلاّ کان و افراد آزاد به عنوان طبقة متوسط قرار داشتند. در آغاز قرن چهاردهم / بیستم هنوز بردگان و بدهکار ـ بردگان پایین ترین طبقة پسر را تشکیل می دادند، هرچند دیرزمانی بود که بردگی در دیگر ایالات هند هلند تحت تأثیر و نفوذ هلند ملغی شده بود. همانگونه که در میان دیگر قبایل دیاک معمول بود، بردگان همچون افراد آزاد به کار می پرداختند، در کلیة جشنها و بازیها شرکت می کردند، می توانستند مال وثروت داشته باشند و حتی از روی لباس قابل تشخیص نبودند. اگر کسی بدهی آنها را به اربابشان می پرداخت بردة او می شدند. بردگان فروخته نمی شدند.

مطالب زیر به دیاکهای بی دین و خویشاوندان مسلمان آنها، یعنی پسرها، محدود است :

طبق روایات ، عربی به نام توئن سید اسلام را به پسر برد. ازدواج او با دختر حاکم ، سهم بسزایی در پیشرفت اسلام در پسر داشت .

زندگی اجتماعی مردم پسر به طور سطحی از اسلام تأثیر گرفته و در زندگی روزمره هنوز از عبادت خداوند و جهان ارواح برداشتی الحادی حاکم است . باور قدیمی در مورد تأثیر مهم ارواح بر سرنوشت انسان و وابستگی به نشانه های ارواح از شواهد این امر است . این واقعیت نیز مهم است که در دهة 1310ش / 1930 در سراسر پسر فقط یک «مسگت » ( = مسجد ) و تعداد کمی عبادتگاه کوچکتر وجود داشت . تعداد رهبران مذهبی و حاجیها نیز اندک بود و شور و حرارتی برای سفر حج وجود نداشت . در مواقع مهم برای کمک به ارواح از مردم کمک می خواهند؛ این مطلب در میان اهالی پسر، بویژه از هنگام بروز بیماری ، صادق است که به برپایی جشنهای کفرآمیز بلیان روی می آورند، مراسمی که در بورنئوی جنوبی نیز برپا می شود. روحانی فرقة الحادی ( بالیان ) در میان سروصدای مهیب زنگها و طبلها که از دوردست هم شنیده می شود، به تسخیر روح موردنظر درمی آید، و روح ، درمان بیماری را به او اعلام می کند. حتی در پایتخت پسر که سکنة آن را منحصراً مسلمانان تشکیل می دهند، با بالیان مشورت می کنند و سلطان این کار را تنها در ایام رمضان ممنوع کرده است .

میزان پیروی طبقات بالای پسر از اعتقادات «جاندارپندارانه » از افسانه ای رایج ، معلوم است . طبق این افسانه ، سلطان آدم در اواسط قرن نوزدهم / سیزدهم چند روز در سال عزلت می گزید و به کوه ارواح ، به نام گونونگ ملکت می رفت . در این مکان با جنّی ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب پسری به نام تندانگ شد. این پسر از موهبت نامرئی بودن برخوردار بود و در جزیرة مادورا زندگی می کرد و در آنجا با یک شاهزادة جنّ ازدواج کرد و هنگامی که در پسر جشن قربانی بزرگی برگزار می شود (در گذشته انسان را نیز قربانی می کردند)، ظاهر می گردد. این جشنها هنوز نیز گهگاه برگزار می شود، بویژه برای رهانیدن ایالت از شر بدبختی و بیماری .







درآمد روحانیان مشتمل بر کمکهایی است که در پایان ماه روزه ، در قالب زکات و «پطره » ( = فطریه ) ، گرد می آورند. هرکس هرچند بتواند می دهد و رؤسا هیچگونه فشاری اعمال نمی کنند. روحانیان حق الزحمة کمی در مراسم ازدواج یا طلاق دریافت می کنند.

تقویمی که امروزه در سلطان نشین استفاده می شود، تقویم اسلامی است . بدانگونه که میان دیاکها در جاهای دیگر نیز مرسوم است ، کار کشاورزی هنگامی آغاز می شود که صورت فلکی خاصی در آسمان ظاهر شود.

زندگی خانوادگی در میان مردم پسر تاحدی طبق آیین اسلامی شکل گرفته است ، ازدواج میان مسلمانان به وساطت رهبر مذهبی انجام می گیرد و پدر یا مرد دیگری به عنوان ولی در آن حضور دارد، اما ازدواج تنها پس از حصول توافق بر سر هدیه ای سنگین سرمی گیرد. این هدیه به والدین عروس پرداخت می شود و خود او تنها بخش کوچکی از آن را دریافت می کند. طبق سنّت دیاکها، پسر و دختر جوان مجازند که پیش از ازدواج آزادانه با یکدیگر دیدار کنند. داماد پیش از آنکه بتواند عروس را به خانة خود ببرد، دست کم یک سال در خانة والدین عروس به سر می برد. طلاق بسیار رایج است ، زیرا بندرت در تصمیم گیریها و گفتگوهای میان والدین به نظر زن توجه می شود. مرد و زن پس از ازدواج ، اموال خود را حفظ می کنند و این اموال پس از طلاق به خانواده بازمی گردد. اموالی که در طول زندگی زناشویی به دست آمده است ، به دو قسمت مساوی بین شوهر و زن تقسیم می شود. پس از مرگ یکی از طرفین ، طرف دیگر همة اموال را تصرف می کند. خانواده های معدودی از قانون ارث اسلامی پیروی می کنند. مسلمانان طبق آیین اسلام دفن می شوند.


منابع :


(1) A. H. F. J. Nusselein, "Beschrijving van het landschap Pasir", Bijdragen tot de Taal-, Land-en Volkenkunde (1905).

/ ا. و. نیوون هویز ، با اندکی تلخیص از ( د. اسلام ) /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2763
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست