responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2707

 

پرستار/ پرستاری ، بیماردار/ مراقبت و مواظبت از فرد دیگر. پرستار اسم فاعل یا صفت فاعلی از پرستیدن در فارسی جدید و ریشة پهلوی آن پرستیتن ، پرستیشن به معنای پرستش است . پرستار در واژه نامة گزیده های زاداسپرم ، به صورت پرستشگر به معنای نگهداری کننده (بهار، ص 368) و مشتق از پری + ستا به معنای دور کسی ایستادن است (مکنزی ، ص 120). در وندیداد ، این واژه به صورت فرستار و به معنای نگهدارندة آتش مقدس است (اوستا، ج 2، ص 1102). در فارسی نو عابد و اطاعت کننده ، مطیع و منقاد، زن و زوجه ، خادم و غلام از معانی دیگر این واژه است (دهخدا؛ برهان ، ذیل مادّه ؛ فردوسی ، کتاب اوّل ، ج 1، ص 251، کتاب دوم ، ج 2، ص 389، 393، 401). اما این واژه اغلب برای زنان ، و در مقابل غلام و حُرّه ، آمده است (دهخدا، همانجا). واژة تیمار نیز به معنای پرستاری و مراقبت از بیمار به کار رفته (دهخدا، ذیل «تیمار») و اصطلاح تیمارجی ( تُمرجی در مصر) به معنای پرستار که در عثمانی رایج بوده از همین ریشة فارسی است ( د. اسلام ، چاپ اول ، ذیل «تیمار»).

پرستاری پیشینه ای بسیار دیرین دارد. چون پیشینیان بر این عقیده بودند که گناه و کفر انسانها علت اصلی بیماریهاست ، معالجه و پرستاری بیماران ، به گونه ای بسیار ابتدایی و به دست متولیان امور دینی صورت می گرفت . در منابع آشوری ، به نوعی ، از پرستاری و پرستاران سخن به میان آمده است . شش قرن پیش از میلاد مسیح ، در هند معرفت و علم نسبت به طرز تهیة دارو، فداکاری نسبت به مریض ، پاکی روح و پاک چشمی ، چهار ویژگی اساسی و لازم در کار پرستاری به شمار می رفته است (نجم آبادی ، ج 1، ص 118؛
حسینی ، ص 5 ـ6). بقراط براین اعتقاد بود که طبیب یا باید خود از بیمار پرستاری کند یا یکی از شاگردانش را بدین کار برگمارد. در منابع رومی متعلق به قرن اول میلادی ، از ملازمان بیماران که عموماً غلامان بوده اند، صحبت شده است ؛
همچنین آمده است که در 370 میلادی ، دو شمّاس متمول ، پرستاری از بیماران را در مریضخانه ای عیسوی در قسطنطنیه برعهده داشتند (نجم آبادی ، ج 1، ص 12، 101ـ 102، 136ـ137، 149ـ150). در ایران پیش از اسلام ، در حالی که از پزشکی به مثابة حرفه ای پیشرفته سخن رفته ، از پرستاری یاد نشده است . چنین به نظر می رسد که در این زمان ، مراقبان و مباشران بیماران در حکم پرستاران امروزی بوده اند (همان ، ج 1، ص 310). پرستاری از بیماران و محبت به آنان درتعالیم اسلامی تأیید و تشویق شده است . امام صادق علیه السلام ، ضمن سفارش اکید به یکی از یاران خود درخصوص مراقبت از همسفر بیمار آن شخص ، این کار را ارزنده تر از نماز خواندن در مسجدالنبی خوانده اند (کلینی ، ج 4، ص 545). محمدباقر مجلسی ، در توضیح این حدیث و با تعمیم آن ، تیمارداری همة برادران ایمانی را مشمول سخن امام دانسته است (ج 18، ص 252).

در جنگهای مسلمانان ، بانوان خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسلّم و زنان مسلمان در خدمات پرستاری شرکت می کردند. پرستار شخص پیامبر در جنگ احد، حضرت فاطمه علیهاالسلام بود که برای بندآوردن خون زخم آن حضرت حصیری را سوزانده خاکستر آن را بر روی زخم نهاد. در همین جنگ ، نُسَیبه ، دختر کعب ، زخم مجروحان را می بست و به آنان آب می داد (واقدی ، ج 1، ص 181، 194ـ 195). پیامبر اکرم بعضی از زنان را برای مداوای مجروحان به جبهة جنگ می برد و از انفال بدانان می بخشید. در جنگ خیبر حدود بیست بانوی مسلمان حضور داشتند که از جملة آنان از اُمّ سلمه همسر پیامبر، ام عماره دختر کعب ، صفیه دختر عبدالمطلب ، ام سلیم و ام منیع می توان نام برد (واقدی ، ج 2، ص 522 ـ524). در جنگ خندق ، رُفَیده از بانوان انصار در خیمه ای در مسجد، از زخمیان پرستاری می کرد (عیسی ، ص 29).

بیمارستانهای متعددی که تا قرنها در ایران ، مصر، قسطنطنیه ، شام و دیگر نواحی وجود داشته است ، فقدان نهادی چون پرستاری را ناممکن می نماید، اما چون در اکثر منابع ، اطلاعاتی خاص دربارة حرفة پرستار و پرستاری وجود ندارد، می توان چنین گمان کرد که خادمان و خدمتکاران بدون آموزشی خاص و به صورت تجربی کار پرستاری را برعهده داشته اند (برای نمونه رجوع کنید به عیسی ، ص 25، 30ـ31؛
طبری ، ج 9، ص 3882؛
بلوی ، ص 180؛
رشیدالدین فضل الله ، ص 181ـ182؛
مقدسی ، ج 2، ص 642؛
نیز رجوع کنید به بیمارستان ).

در کشورهای اروپایی نیز در قرون وسطا، مسیحیان مؤسساتی به نام هاسپیتو برگرفته از هاسپیتوم به معنای جایی برای پناه دادن و پذیرایی زوار بنا کردند که ادارة امور این مکانها برعهدة پرستاران زن و مرد روحانی بود. این نهضت که از 407/ 1016 شروع شد، در دوران جنگهای صلیبی بسرعت گسترش یافت (نجم آبادی ، ج 1، ص 169؛
حسینی ، ص 13ـ14) و از آن پس بود که در کشورهای اروپایی ، مؤسسات مذهبی عهده دار امور پرستاری شدند. در قرن دوازدهم / هجدهم در اروپا معمولاً بزهکاران را به پرستاری می گماشتند. در قرن سیزدهم / نوزدهم فلورنس نایتینگل در تربیت و آموزش پرستاری دست به تحولی عظیم زد و اولین مدرسة پرستاری را در بیمارستان سِنت توماس در انگلستان تأسیس کرد. اولین دانش آموختگان این آموزشگاه در 1280/1863 پانزده تن بودند که بعدها بنیانگذار پرستاری در سراسر جهان شدند ( > دایرة المعارف ورلدبوک < ، ص 358؛
نجم آبادی ، ج 1، ص 38، 50ـ51). در 26 اکتبر همان سال نیز نمایندگان شانزده کشور جهان در ژنو گردآمدند و اولین کمیتة اجرایی صلیب سرخ را تشکیل دادند (حسینی ، ص 60 ؛
رجوع کنید به جمعیت هلال احمر * ).

در 1317/ 1899 بدفورد فنویک و گروهی از رهبران پرستاری ، شورای بین المللی پرستاران را تأسیس کردند که هدف آن ، ایجاد همبستگی میان پرستاران همة کشورها، فراهم کردن فرصت ملاقات و گفتگو میان آنان ، توسعة منابع انسانی حرفه ای ، ارتقای سطح آموزش و اخلاق حرفه ای ، ایجاد بهره وری و روح همکاری اجتماعی بود (حسینی ، ص 67ـ 68).

با شروع اقدامات پزشکی میسیونهای (مبلغان ) مذهبی امریکایی در تبریز از 1298/ 1260 ش ، اولین بیمارستان امریکایی در 1310/ 1272 ش در تهران افتتاح و آموزش دختران برای پرستاری آغاز شد ( رجوع کنید به بیمارستان ).

بعدها در 1323/ 1284 ش در رشت و کرمانشاه هم مبلغان مسیحی به تعلیم کارآموزان دختر پرستار پرداختند ( ایرانشهر ، ج 2، ص 1449ـ1451). نخستین آموزشگاههای مستقل پرستاری را نیز همین مبلغان تأسیس کردند که عبارت بود از آموزشگاههای پرستاری تبریز (گشایش 1331/ 1292 ش ) و ارومیه (گشایش 1333/1294 ش ). همچنین در 1334/ 1295 ش در مشهد تعلیم پرستاری در بیمارستانها آغاز شد (همانجا؛
حسینی ، ص 33). در تیر 1315 اساسنامه و در مهر 1316 برنامة دروس آموزشگاههای پرستاری به تصویب شورای عالی معارف رسید (جمالان و ندایی ، ص 9). در همین سال پنج مدرسة دولتی پرستاری که مربیان آن معلمان انگلیسی و امریکایی بودند، در تهران ، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز آغاز به کار کردند ( ایرانشهر ، ج 2، ص 1441). در 1321 ش شرکت ملی نفت ایران آموزشگاه عالی پرستاری را در آبادان تأسیس کرد که سالانه پانزده نفر فارغ التحصیل داشت ( ایرانشهر ، ج 2، ص 1443). در 1327 ش آموزشگاه اشرف پهلوی در تهران و آموزشگاه عالی پرستاری شهر ری (شیروخورشید سابق ) گشایش یافت (اشک تراب ، ص 163؛
عزیزی ، ص 757). در 1332 ش نیز آموزشگاه بهیاری در تهران و در 1334 ش آموزشگاه عالی پرستاری نمازی شیراز تأسیس شد ( ایرانشهر ، همانجا). در 1335 ش وزارت بهداری برای تدوین برنامه های آموزش پرستاری اولین کنفرانس بزرگ پرستاری را در تهران برگزار کرد تا از کارشناسان بین المللی استفاده کند. ضرورت دارا بودن مدرک دیپلم برای ثبت نام در دوره های کارآموزی پرستاری و افزایش زمان تحصیل به سه سال ، از نتایج این کنفرانس بود (همان ، ج 2، ص 1442؛
اشک تراب ، ص 164؛
نیز رجوع کنید به عزیزی ، همانجا).

نخستین آموزشگاه پرستاری وابسته به بهداری در 1337 ش در مشهد تأسیس شد (اشک تراب ، همانجا). در تهران ، در 1344ش انستیتو پرستاری فیروزگر، در 1347ش آموزشگاه عالی پرستاری و در 1350 ش آموزشگاه عالی پرستاری آذرمیدخت و شفا یحیائیان شروع به کار کردند (کریمان ، ص 331، 336ـ337؛
عزیزی ، همانجا). بتدریج تعداد آموزشگاههای پرستاری افزایش و شرایط گزینش و دورة تحصیل تغییر یافت .

از 1344 ش به بعد، وزارت بهداری به منظور تربیت مربی و مدیر برای آموزشگاههای پرستاری و بهیاری ، اقدام به تأسیس دوره های آموزش پرستاری برای پرستاران دانش آموخته کرد و بتدریج دورة تحصیل از سه سال به چهار سال افزایش یافت (اشک تراب ؛
عزیزی ، همانجاها). سرانجام ، در 1349 ش ادارة پرستاری و مامایی وزارت بهداری (وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ) تأسیس شد که فعالیتهای پرستاری زیرنظر آن انجام شد (حسینی ، ص 34).

در 1332 ش عده ای از پرستارانی که در خارج از کشور تحصیل کرده بودند، انجمن پرستاری را با انتخاب نخستین هیئت مدیرة آن تشکیل دادند. این انجمن در 1336 ش در کنگرة شورای بین المللی پرستاران در رم به رسمیت شناخته شد. هدف از تأسیس انجمن پرستاری حمایت از حقوق پرستاران ، شناساندن مقام و حقوق آنها، بالابردن سطح اطلاعات علمی ، پیشرفت امور پرستاری ، بهبود وضع مراقبت از بیماران و کمک به پیشرفت وضع بهداشتی کشور بود و در این جهت ، فصلنامه ای به نام جهان پرستار منتشر می کرد (همان ، ص 34ـ35).

در 1357 ش انجمن پرستاران ایران با تهیه و تدوین اساسنامه و آیین نامه با روشی جدید به فعالیت خود ادامه داد. در خرداد 1359 رئیس گروه پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی از مسئولان انجمن برای تشکیل شاخة پرستاری و مامایی دعوت کرد. این شاخه فعالیت خود را از هشتم آبان 1359 آغاز کرد که تا زمان بازگشایی دانشگاهها، ایجاد تغییر و تحول لازم در نظام آموزش پرستاری و مامایی و از آن پس ، بازنگری و اصلاح برنامه ها را عهده دار بود (اشک تراب ، ص 186ـ 189).

در جنگ عراق با ایران (1359ـ1367 ش )، هسته های مقاومت به صورت نیروهای بسیجی و گروههای اضطراری متشکل از دانشجویان و گروه پرستاران و پزشکان گسترش یافت و افزایش حضور پرستار مرد در جامعة پرستاری را موجب شد (همان ، ص 178).

در 1366 ش ، به منظور بالابردن سطح آموزشی پرستاران ، شورای عالی انقلاب فرهنگی دورة کاردانی پرستاری را حذف و اقدام به پذیرش دانشجویان در مقاطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری کرد (حسینی ، ص 39).

براساس آمار 1368 ش ، پرستاران دارای درجة کارشناسی و بالاتر 725 ، 6 تن بوده اند که تعدادشان در 1372 ش به 235 ، 11 رسیده و در 1375 ش حدود 5ر1 برابر افزایش یافته است (مرکز آمار ایران ، 1374 ش ، ص 486؛
همو، 1376 ش ، ص 580).

بعد از انقلاب اسلامی ، مجله های پرستاری متعددی در زمینة اطلاع رسانی علمی و تخصصی آغاز به کار کردند که اغلب آنها را دانشکده های پرستاری در تهران و شهرستانها منتشر می کردند (قاسمی ، ص 27، 81، 165ـ166). در 1359 ش روز ولادت حضرت زینب علیهاالسلام روز پرستار نامیده شد و هرسال در این روز به مقام پرستار ارج نهاده می شود و از پرستاران نمونة کشور تقدیر به عمل می آید.


منابع :
(1) طاهره اشک تراب ، تاریخ تحولات پرستاری در ایران و جهان ، تهران 1369 ش ؛
(2) اوستا، وندیداد ، ترجمة هاشم رضی ، تهران 1376 ش ؛
(3) ایرانشهر ، تهران : کمیسیون ملی یونسکو در ایران ، 1342ـ1343 ش ؛
(4) محمدحسین بن خلف برهان ، برهان قاطع ، چاپ محمدمعین ، تهران 1361 ش ؛
(5) عبدالله بن محمد بلوی ، سیرة احمدبن طولون ، چاپ محمد کرد علی ، قاهره ( بی تا. ) ؛
(6) مهرداد بهار، واژه نامة گزیده های زاداسپرم ، تهران 1351 ش ؛
(7) زهرا جمالان و صدیقه ندایی ، «تاریخچة پرستاری »، نشریة علمی و خبری پرستاری و مامایی گیلان ، سال 4، ش 13 و 14 (زمستان 1373)؛
8- میرمحمد حسینی ، تاریخ تحولات و اخلاق پرستاری ، تهران 1376 ش ؛
(9) علی اکبر دهخدا، لغت نامه ، زیرنظر محمدمعین ، تهران 1325ـ1359 ش ؛
(10) رشیدالدین فضل الله ، وقفنامة ربع رشیدی ، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران 1356 ش ؛
(11) محمدبن جریر طبری ، تاریخ طبری ، یا، تاریخ الرسل والملوک ، ترجمة ابوالقاسم پاینده ، تهران 1362ـ1364 ش ؛
(12) فریدون عزیزی ، «آموزش پزشکی »، در سلامت در جمهوری اسلامی ایران ، تهران 1377 ش ؛
(13) احمدعیسی ، تاریخ بیمارستانها در اسلام ، ترجمة نورالله کسائی ، تهران 1371 ش ؛
(14) ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامة فردوسی ، چاپ ژول مول ، تهران 1369 ش ؛
(15) فرید قاسمی ، راهنمای مطبوعات ایران ( 1371ـ1357 )، تهران 1372 ش ؛
(16) حسین کریمان ، تهران درگذشته و حال ، تهران 1355 ش ؛
(17) محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت 1401؛
(18) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی ، مرآة العقول فی شرح احادیث آل الرسول ، ج 18، تهران 1366 ش ؛
(19) مرکز آمار ایران ، سالنامة آماری کشور 1373 ، تهران 1374 ش ، همو، سالنامة آماری کشور 1375 ، تهران 1376 ش ؛
(20) محمدبن احمد مقدسی ، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، ترجمة علینقی منزوی ، تهران 1361 ش ؛
(21) دیوید نیل مکنزی ، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمة مهشید میرفخرایی ، تهران 1373 ش ؛
(22) محمود نجم آبادی ، تاریخ طب ایران ، تهران 1341ـ1353 ش ؛
(23) محمدبن عمر واقدی ، مغازی : تاریخ جنگهای پیامبر ( ص )، ترجمة محمود مهدوی دامغانی ، تهران 1361ـ1366 ش ؛


(24) EI 1 , s.v. "T ¦ â ma ¦ r" (by J. Deny);
(25) The World book encyclopedia, London 1995.

/ سوسن فرهنگی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2707
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست