responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2641

 

پامیر ، زبانها و گویشها ، زبانها و گویشهایی ایرانی در آسیای مرکزی . در فلات پامیر که سکنة آن بسیار پراکنده اند ( رجوع کنید به بدخشان * ؛ پامیر * )، تعدادی از گویشها و زبانهای ایرانی شرقی کهنسال ، پایدار مانده اند که عدة کل گویشوران آنها را در حدود هشتاد تا نودهزار تن برآورد کرده اند. بعضی از این زبانها و گویشها در حال از میان رفتن اند. مهمترین زبانها و گویشهای پامیر، به ترتیب الفبایی ، عبارت اند از: ارشری ، اشکاشمی ، اورموری ، برتنگی ، پراچی ، روشنی / روشنانی ، سریکلی ، سنگلیچی ، شغنانی / شغنی ، مونجی / مونجانی ، وخی ، یدغه ، و یَزْغُلامی ( دایرة المعارف فارسی ، ذیل «لهجه های فلات پامیر»؛ افغانستان ، ص 92). تفاوت میان بعضی از این گویشها به حدی است که گویشوران سخن یکدیگر را نمی فهمند و برای تفاهم از زبان تاجیکی استفاده می کنند. وسعت مناطقی که مردمش به گویشهای پامیری سخن می گفته اند بتدریج کاهش یافته است ، به طور مثال ، ساکنان درة ونچ (مسیر یکی از شاخابه های سمت راست رودخانة پنج ) که تا این اواخر به یکی از گویشهای پامیری گفتگو می کردند یکباره به گروه بزرگ تاجیک زبان پیوسته اند. بنابراین ، زبان ونچی دیگر امروز فراموش شده است . از نیمة دوم قرن سیزدهم / نوزدهم ، توجه کارشناسان به این زبانها، که برای زبانشناسی زبانهای ایرانی دارای اهمیت بسیارند، جلب شد و تا کنون راههایی برای تحقیق دربارة این زبانها پیموده شده که از مجموع آنها گایگر در مقاله ای در کتاب مهم > طرح زبانشناسی ایرانی < ، استفاده کرده است . مطالعات گویشهای پامیری در قرن چهاردهم / بیستم ، با کوشش گوتیو ، لنتس ، مورگنستیرنه و دیگران دنبال و تکمیل شد. اینک توضیح کوتاهی دربارة هر یک از این گویشها و محل رواجشان :

شغنانی ، در دو سوی رودخانة پنج ، در شمال و جنوب خوروگ و نیز در دره های گونت و شاهدره رایج است ؛ روشنانی ، در دو سوی رودخانة پنج و پایینتر از شغنی (شغنان ) و نیز در درة خوف ؛ برتنگی * ، در درة برتنگ ؛ ارشری ، در قسمت علیای برتنگ ؛ و سریکلی ، در خاک چین ، در ایالت سین کیانگ ، در شرق سلسله کوههای سریکل . این گویشها، که خویشاوندی نزدیک دارند، گروه پیوسته ای تشکیل می دهند که به شغنی ـ روشنانی معروف است .

یزغلامی ، در طول رودخانة یزگلا که شاخابه ای در جانب راست رودخانة پنج است .

اشکاشمی ، در محلی که رودخانة پنج به سوی شمال گردش می کند، و نیز در سرچشمه های بزرگرود وردوج واقع درافغانستان . اشکاشمی سه گونة عمده دارد: 1) اشکاشمی ای که تنها در دهکدة رین رواج دارد؛ 2) زبکی ؛ 3) سنگلیچیِ رایج در سرچشمه های وردوج .

وخی ، بخصوص در طول ساحل علیای رودخانة پنج و سرچشمه های آن . از وجود این زبان در ناحیة چیترال ، در امیرنشین جامو و کشمیر، و نیز در ایالت سین کیانگ هم خبر داده اند.

سرغُلامی (یا سَرَگ لامی )، که سابقاً در مشرق فیض آباد (بدخشانِ افغانستان ) منتشر بوده ، گویا بکلی از بین رفته است . مونجی ، زبان جمعیت کوچک مونجان ، واقع در سرچشمة رودخانة کوکچا و شمال شرقی افغانستان است . گویش یدغه / یدغا که در درة رودخانة لوتکوکچ (شاخابه راست کُنار) رایج است . تعداد گویشوران مونجی و یدغه ای در 1338ش / 1959 به دو هزار تا 500 ، 2 تن می رسید. یغنوبی / یغنابی ، در درة علیای بزرگرود یغنوب و در چند دهکدة واقع در درة رودخانة ورزوب (وَرزاب ) در شمال شهر دوشنبه انتشار دارد. همة گویشوران یغنوبی (حدوداً سه هزار تن ) علاوه بر زبان مادری خود به تاجیکی نیز آشنایی دارند.

عمدتاً دو گونه یغنوبی وجود دارد: الف ) در دهکده های مرگتوماین ، نومیتکان و غیره ؛ ب ) شرقی ، در دهکده های دیبالجند ، پیسکن ، پتیب و غیره .

اختلافات مهم این دو لهجه بدین گونه خلاصه می شود:

t غربی // s شرقی ؛ مثال t ¦ me غربی // mes شرقی به معنای روز (در سُغدی d my ، q ¦ me ، در خوارزمی q ¦ me ). ay غربی // e شرقی ؛ مثال wayى غربی // در شرقی ى ¦ we (در سغدی wyى ، ى ¦ we ). یغنوبی تنها گویش ایرانی نوین است که دنبالة سغدی به شمار می آید.

پَراچی ، میان جمعیتهای کوچک پراکنده در سرزمینهای تاجیک و فارسی زبان ، پشتوزبان و هندی زبان منتشر است . امروزه تنها در چند دهکده در طول بزرگرود شوتول (در شمال کابل ) و در محلی موسوم به نیجرائو (در شمال کابل ) بر جای مانده است . نخستین بار، آندریف در دهة 1300ش / 1920 این زبان را شناساند، ولی امروزه زبان تاجیکی آن را از صحنه بیرون رانده است و پراچی در درة شوتول در حال ناپدید شدن است . گویشوران پراچی در حدود شش تا هشت هزار تن بیشتر نیستند (1338 ش / 1959) و همة آنان دوزبانه اند، یعنی علاوه بر پراچی به تاجیکی نیز سخن می گویند.

اورموری (بَرَکی ، برگیتا)، لهجه یا زبان گروه کوچکی است به نام اورموری یا برکی و دو نوع گویش را دربرمی گیرد: 1) اورموری لوگر (در جنوب کابل )؛ 2) اورموری کنیگرام (در پاکستان در شمال غربی شهر در اسماعیل خان )، و لهجة اخیر کهنه تر است . در قدیم ، اورموری در سرزمین وسیعتری منتشر بود و در قرن چهاردهم / بیستم ، از وجود آن در شمال کابل خبر داده اند. مردمی که در گذشته بدین زبان سخن می گفتند امروزه یا به تاجیکی فارسی سخن می گویند یا به پشتو * . سکنة بوتخک (در شرق کابل ) و در بعضی از بخشهای شهر پیشاور، با اینکه خود را اورموری می خوانند، حالا دیگر به پشتو تکلم می کنند. روند از میان رفتن اورموری

در درة لوگر در 1303ش / 1924 در پیشرفت بوده است وگایگر و مورگنستیرنه برای یافتن گویشوران این لهجه دچار مشکلاتی بوده اند.

اورموری و پراچی را، که هر دو در جنوب حوضة آب پخشان جبال هندوکش رایج اند، می توان بازپسین نمایندگان گروهی از زبانها دانست که پیش از آنکه پشتو یا فارسی بر آنها مستولی شود از گسترش مهمی برخوردار بوده اند. امروزه ، اورموری زبان کمتر از یکصد تن اورمور است که ساکن چند قلعه و مزرعه در حوالی بَرَکی ـ بَرَک در ولایت لوگر هستند و در خارج افغانستان نیز هزار تن برکی به آن تکلم می کنند. در حدود پنجهزار پراچی ، که در سه دره در دامنه های جنوبی هندوکش ساکن اند، به پراچی صحبت می کنند ( افغانستان ، ص 96ـ97).


منابع :
(1) افغانستان : مجموعه مقالات ، نگارش گروهی از پژوهشگران ، ترجمة سعید ارباب شیرانی و هوشنگ اعلم ، تهران 1376ش ؛
(2) دایرة المعارف فارسی ، به سرپرستی غلامحسین مصاحب ، تهران 1345ـ1374ش ؛


(3) Wilhelm Geiger, "Kleinere Dialekte und Dialektgruppen", in Grundriss der iranischen Philologie , ed.Wilhelm Geiger and Ernst Kuhn, Berlin 1974, vol. I, Pt. 2, 287-423;
Iosif Mikhailovich Oranskii, Les langues iraniennes , tr. Joyce Blau, Paris 1977, 166-167, 171, 174, 176-177

(4) (که تنها نوشتة جامع دربارة پامیر و منبع اصلی در نگارش این مقاله بوده است ).

/ ایرج پروشانی /





اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2641
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست