responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2485

 

بَیْطار ، صلاح الدین ، سیاستمدار معاصر سوری ، و از بنیانگذاران حزب بعث . * در 1330/1912، در دمشق و در خانواده ای مسلمان ، سنّی مذهب ، بازاری و سنّتی به دنیا آمد (دولین ،1990، ص 108؛ > فرهنگ سیاسی خاورمیانه در قرن بیستم < ذیل مادّه ؛ بارام ، ص 126). پدرش علاّ ف بود. صلاح الدین تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی را در دمشق به پایان برد و برای ادامة تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربون به تحصیل در رشتة حقوق سیاسی پرداخت و در ضمن به محافل سیاسی دانشجویان عرب که موضوع اصلی بحثهای آنان مبارزة سیاسی ، اندیشه های ناسیونالیستی و سوسیالیستی و آزاد ساختن سرزمینهای عربی از قید یوغ استعمار بود، رفت و آمد داشت . در همین رفت و آمدها با میشل عفلق * آشنا شد (دولین ، همانجا؛ وان دام ، ص 31). برخی منابع (از جمله ، سیل ، 1986، ص 149) به گرایشهای سوسیالیستی و کمونیستی او و عفلق در جوانی ، و حتی به تماسهای این دو با احزاب کمونیستی تا حدود 1314 ش /1935، اشاره کرده اند.

بیطار در 1313 ش /1934، از سوربون فارغ التحصیل شد، به سوریه بازگشت و با سمت دبیری در دبیرستانهای دمشق از جمله دبیرستان «التجهیز» به کار پرداخت . در این دبیرستان با میشل عفلق همکار شد و بعدها که آن دو حزب بعث را تأسیس کردند، اعضای اولیة حزب را از میان دانش آموزان همین دبیرستان برگزیدند. در اوایل دهة 1940 (حدود سالهای 1320 ش ) عفلق و بیطار، با همکاری مدحت بیطار، پسرعموی صلاح الدین و از رهبران سازمان جوانان ملی گرا، و جلال السیّد، هستة نخستین و اصلی حزب بعث را تشکیل دادند (دولین ؛
وان دام ، همانجاها). احتمالاً صلاح الدین نخستین تأثیرهای سیاسی را در محیط خانواده ، از مدحت گرفته است . در هر حال ، عفلق و بیطار با وجود روحیه های متفاوت (عفلق درونگرا و بیطار برونگرا و اهل دادوستد سیاسی بود) دو دوست نزدیک و دو همکار خوب بودند. بیطار در 1322 ش / 1943 در انتخابات مجلس نامزد نمایندگی شد، اما نتوانست به مجلس راه یابد و چهارسال بعد نیز، شکست خورد (دولین ، همانجا). با پایان گرفتن جنگ جهانی و خروج نیروی اشغالگر از سوریه در 1326 ش / 1947، حزب بعث تأسیس شد (هاپوود ، ص 86؛
بارام ، همانجا؛
دولین ،1983، ص 46). کنگرة مؤسس حزب ، تشکیل کمیتة اجرایی را، متشکل از چهارتن ، تصویب کرد و بیطار یکی از اعضای آن و سردبیر البعث ، ارگان رسمی حزب ، بود.در انتخابات 1333 ش / 1954، شانزده تن از نامزدهای بعثی از جمله بیطار به عنوان نمایندة دمشق به مجلس سوریه راه یافتند. پس از ادغام احزاب بعث و سوسیالیست عرب به رهبری اکرم حورانی * ، و تشکیل «شورای ملّی حزب »، بیطار از اعضای آن بود (دولین ، 1990، همانجا؛
سیل ، 1988، ص 34؛
همو، 1986، ص 151؛
بارام ، ص 126ـ127).

در خرداد 1335/ژوئن 1956 صبری العسلی مسئولیت وزارت خارجة سوریه را در کابینة خود به بیطار سپرد (سیل ، 1986، ص 258؛
> فرهنگ سیاسی خاورمیانه در قرن بیستم < ، همانجا). از این هنگام تا ده سال بعد، بیطار به کارهای اجرایی سیاسی مشغول بود و تأثیر و نفوذ او بسیار گسترش یافت . در 1337 ش /1958 در سمت وزیر خارجه در نزدیک کردن سوریه به مصر و تشکیل «جمهوری متّحد عربی * » بسیار مؤثر بود و پس از تشکیل نخستین کابینة این جمهوری (اسفند 1336/ مارس 1958) مسئولیت وزارت خارجه و وزارت فرهنگ و ارشاد (وزارة الاِعلام ) را پذیرفت . در آذر 1338/ دسامبر 1959 نیز از عضویت در هیئت دولت کناره گرفت (دولین ، 1990، ص 109؛
> فرهنگ سیاسی خاورمیانه در قرن بیستم < ، همانجا). در 1340 ش /1961 بیطار با بحران سیاسی دشواری روبرو شد. حزب بعث که برای اتحاد سوریه با مصر تلاش کرده بود، پس از اتحاد شمار قابل توجهی از هواداران خود را از دست داد و با مخالفت افکار عمومی روبرو شد. نظامیان سوری نیز خواهان فسخ پیمان اتحاد با مصر بودند. بیطار همراه تنی چند از سیاستمداران با صدور بیانیه ای از نظامیان سوری حمایت کرد و آماج انتقادهای تند عده ای از سران بعث قرار گرفت ، به طوری که بعدها ناگزیر امضای خود را در تأیید بیانیه پس گرفت (دولین ، همانجا). در 18 اسفند 1341/8 مارس 1963 در پی کودتای گروهی از نظامیان سوریه ، که بیشتر آنها بعثی بودند، صلاح الدین بیطار به نخست وزیری رسید، و تا آبان 1342/نوامبر 1963 در این سمت باقی بود و سپس جای خود را به ژنرال امین حافظ داد (همان ، ص 110؛
سیل ، 1988، ص 89؛
مک لورین ، ص 224). جز این ، در 1343ش /1964 حدود پنج ماه ، نخست وزیر بود و در همان سال به عضویّت شورای پنج نفرة ریاست جمهوری برگزیده شد. آخرین کابینة بیطار در 4 اسفند 1344/ 23 فوریة 1966 با کودتای افسران جوان و تندرو بعثی سقوط کرد و بیطار زندانی شد (دولین ؛
> فرهنگ سیاسی خاورمیانه در قرن بیستم < ، همانجاها؛
مک لورین ، ص 225).

بیطار، عفلق و بسیاری دیگر از سران قدیمی بعث ، که نتوانسته بودند حرکتی را که در لایه های نهان حزب بعث سوریه جریان داشت پیش بینی کنند و از آرمانها و اندیشه های انقلابی و سیاسی نسل دوم بعث درک درست و روشنی داشته باشند، با اقدامی ناگهانی و حرکتی نامنتظر روبرو شدند که به زندگی فعّال سیاسی آنها پایان داد (دولین ،1990،ص 111). در مرداد 1345/ اوت 1966 گروهی از نظامیان و غیرنظامیان بعثی دست به ضدّکودتا زدند و توانستند صلاح الدین بیطار را از زندان «بعثیهای جدید» فرار دهند. ضدّکودتا با شکست روبرو شد، اما بیطار توانست از سوریه به لبنان بگریزد (همان ، ص 110؛
> فرهنگ سیاسی خاورمیانه در قرن بیستم < ، همانجا؛
سیل ، 1988، ص 111). او و عفلق را، سران جدید بعثی ، غیاباً

به مرگ محکوم کردند که به معنای شکافی عمیق و خصومت دو نسل حزبی بود.

بیطار در 1347 ش /1968، پیش از تشکیل کنگرة ملّی بعث در بیروت ، از سوی طرفداران قدیمی حزب ، کناره گیری خود را از حزب اعلام داشت و در بیانیة کناره گیری ، از «نهضت فراگیر عرب » به جای حزب بعث که به نظر او در دستیابی به آرمانهایش ناکام بوده است سخن گفت . پس از اقامتی کوتاه مدت در قاهره ، بیطار آخرین دیدارش از دمشق را انجام داد و سپس به پاریس رفت و روزنامة الاحیاء العربی را انتشار داد، و از طریق آن اندیشه های خود را در باب اتّحاد عربی ترویج کرد (دولین ، همانجا؛
سیل ، 1988، ص 330) و با مخالفان حافظ اسد و دولت حاکم بر سوریه نیز همکاری نمود (دولین ، 1990، ص 110ـ111).

هاپوود گفته است که بیطار در دورة تبعید، مدتی در بغداد بوده ، و او در همایشی در 1356 ش /1977 در بغداد وی را به عنوان یکی از سخنرانان دیده که هنوز هم اتحّاد عرب را نخستین راه حل همة مسائل سیاسی جهان عرب می دانسته است (ص 53).

صلاح الدین بیطار در 30 تیر 1369/21 ژوئیة 1980 چند روز بعد از حادثة سوءقصد به حافظ اسد، به دست ناشناسی در پاریس به قتل رسید. برخی این دو واقعه ، و تهدیدات دولت سوریه را در باب تعقیب و مجازات عاملان سوءقصد به حافظ اسد، به هم مرتبط دانسته اند (از جمله رجوع کنید به دولین ،1990، ص 111؛
هاپوود، همانجا؛
سیل ، 1988، ص 329).

صلاح الدین بیطار، سوای تأثیرهای عمیق مثبت یا منفی در حزب بعث ، سیاستمداری با تجربه ، خوش سلوک ، با روابط گستردة اجتماعی ، بویژه در دمشق و سوریه بود. مقالات سیاسی بسیار و چند کتاب از او به عربی انتشار یافته است . بیطار از طرّاحان و معماران اندیشه های افراطی و ملّی گرای عرب معاصر است . تا زمانی که در سوریه فعالیت می کرد و بر سر کار بود، در سیر حوادث تأثیر بسیار داشت ، اما در سالهای تبعید، در سیاست جهان عرب و سوریه ، و حتی در حزب بعث ، نقش مؤثری نداشت .


منابع :
(1) میشل عفلق و صلاح الدین بیطار، البعث والحزب الشیوعی ، دمشق 1944؛


(2) Amazia Baram,"Ideology and power politics in Syrian- Iraqi relations 1968-1984", in Syria under Assad , eds. Moshe Ma ـ oz and Avner Yaniv, London 1986;
(3) John F. Devlin, The Ba ـ th party , Stanford 1976;
(4) idem, "Salah A l-Din Bitar",in Political leaders of the contemporary Middle East and North Africa , ed, Bernard Reich, New York 1990;
(5) idem, Syria:modern state in an ancient land, London 1983;
(6) Derek Hopwood, Syria, 1945-1986: politics and society , London 1988;
(7) Ronald McLaurin, Foreign policy making in the Middle East: domestic influences on policy in Egypt, Iraq, Israel, and Syria , New York 1977;
(8) R. W. Olson, The Ba ـ th and Syria: 1947-1982, Princeton 1982;
(9) Political dictionary of the Middle East in the twentieth century , eds. Yaacov Shimoni and Evyatar Levine, London 1972,s.v."Bitar,Salah-ul Din"(by Avigdor Levi and Oded Tavor);
10- Patrick Seal, Asad of Syria:the struggle for the Middle East, London 1988;
11- idem, The struggle for Syria ,London 1986;
12- Nikolaos Van Dam, The struggle for power in Syria, 2nd.ed.,London 1981.

/ عبدالحسین آذرنگ /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2485
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست