responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2453

 

بیروت ، پایتخت و بزرگترین شهر و بندر اصلی جمهوری لبنان . این شهر واقع در َ54 ْ33 عرض شمالی و َ28 ْ35 طول شرقی ، نخست قسمت شمالی دماغه ای در ساحل مدیترانه را در برمی گرفت و اینک با 67 کیلومتر مربع مساحت ، تقریباً همة سطح آن را پوشانده است (نادری سمیرمی ، ص 9). بیروت از دو تپة الاَشرفیه (بیروت شرقی ) و المُصَیطَبه (بیروت غربی ) تشکیل یافته که به صورت شبه جزیره ای مثلثی به سوی دریا پیش می رود. در سمت داخلی ، جلگة ساحلی باریکی (الساحل ) قرار دارد که از دهانة نهرالکلب در شمال تا نهرالدامور در جنوب امتداد می یابد ( بریتانیکا ، ذیل مادّه ).

ریشة واژة بیروت دیرزمانی مورد بحث بوده است . تردید نیست که این کلمه از لفظ عبری بِئِروت ، جمع بِئِر ، به معنای چاه ، مشتق است . معنای این واژه در زبانهای سریانی و فنیقی نیز همین است ، که به منابع غنی آب (چاهها و چشمه ها) در بیروت اشاره دارد (سلیمان ، ص 25؛
سبارو، ص 14؛
جیدجیان ، ص 248). سکونت انسان در این منطقه به دوران پیش از تاریخ می رسد، زیرا در آنجا آثاری از دوره های معروف به آشولی و لووالوایی برجای مانده است . بیروت از قدیمترین شهرهای خاورمیانه به شمار می آید. آثار مهمی از دوره های مصری ، فنیقی ، یونانی ، رومی ، بیزانسی ، ایرانی و عثمانی در این شهر کشف شده است (سبارو، ص 32، 40، 140). در زمان فنیقیها بندری در سواحل فنیقیه بوده که از آن با نام بروتا در کتیبه های تل العَمارنه (قرن چهاردهم پیش از میلاد) یاد شده است . در این عهد بیروت شهر کوچکی بود که شهر معروف بیبلوس (جُبیل امروزی ) آن را تحت الشعاع قرار داده بود.

در حدود 200 پیش از میلاد، آنتیوخوس سوم (آنتیوخوس کبیر) بر بطلمیوس پنجم پیروز شده و بیروت را ضمیمة قلمرو سلوکیها و سوریه کرد. این شهر که زمانی لاذقیة (لائودیکیا ی ) کنعان خوانده می شد، در حدود 140 پیش از میلاد، به دست تریفون ، اشغالگر سوری ، ویران شد. اما به رغم این فاجعه ، بندر بیروت به سبب روابط بازرگانی با جزیرة دلوس ، ایتالیاییها و رومیها رونق فراوان گرفت و عاقبت نقش خود را به عنوان رابط میان شرق و غرب بازیافت . باوجود این ، بیروت تا 14 پیش از میلاد (قس جیدجیان ، ص 250: در آغازین قرن اول میلادی ) که به مقام کولونی ارتقا یافت مشهور نشد. این کولونی ، به نام دختر امپراتور روم ، بریتوس خوانده شد (همانجا). بریتوس در مدتی کوتاه به مرکز بزرگ اداری (که هرودس کبیر و جانشینانش در آنجا مسکن گزیدند)، پایگاه عمدة بازرگانی و دادوستد، و مرکز علمی معتبری تبدیل شد. مدرسة حقوق آن ، از قرن سوم میلادی ، شهرتی خاص یافت و با مدارس آتن و اسکندریه و قیصریه به رقابت برخاست (نیز رجوع کنید به همان ، ص 256). در اواخر قرن چهارم میلادی ، بریتوس یکی از مهمترین شهرهای فنیقیه و مرکز اسقف نشین شد. در 551 میلادی ، زلزله ای سخت همراه با طغیان آب شهر را ویران ساخت . یوستی نیانوس خرابیها را مرمت کرد، اما شهر دیگر آن شکوه پیشین را نداشت و هنگامی که سپاهیان ابوعُبَیده در 14/635 (قس سبارو، ص 37ـ 38: 13/634) وارد آن شدند این شهر که روزی مهمترین شهر رومی در شرق به شمار می آمد، مانند روستایی کوچک بود که جمعیت و آبادانی چندانی نداشت (همان ، ص 38) و حتی فاقد مواضع تدافعی بود.

با پیروزی مسلمانان ، دوران تازه ای برای بیروت آغاز شد. معاویه ، خلیفة اموی ، گروههایی از ایرانیان را به آنجا کوچ داد تا شهر و اطراف آن را، برای دفاع در برابر تهاجمات روم شرقی (همان ، ص 43ـ44، 46) پرجمعیت سازد. همچنین ، شهر را به مواضع تدافعی مجهز ساخت و آن را به پایگاه ناوگان دریایی مسلمانان ، برای حمله به مراکز دریایی ناوگان روم شرقی ، تبدیل کرد (همان ، ص 43، 45ـ46). پرورش کرم ابریشم دوباره رونق یافت و روابط بازرگانی ، نخست به صورت داخلی (با دمشق ) و بعدها با مصر از سرگرفته شد. در قرون اولیة اسلامی ، بیروت همچون «رباط * » تلقی می شد و فقیه بزرگ شام ، اوزاعی * (متوفی 157) مقرّ خود را آنجا قرار داد و همانجا درگذشت . در 364/ 975 یوحنا زیمیسکس (شمشقیق ) بر بیروت چیره شد. اما فاطمیان اندکی بعد آن را از روم شرقی بازپس گرفتند. جغرافیدانان مسلمان قرنهای چهارم و پنجم جملگی اشاره کرده اند که در آن دوران شهر دارای استحکامات و تابع «جُند» (ایالت ) دمشق بوده است .

جنگهای صلیبی برای بیروت مسائل تازه ای پیش آورد: صلیبیون که در 492/1099 از تمام طول سواحل شمالی بیروت سرازیر شده بودند، منحصراً از بیروت به عنوان محل تأمین آذوقه استفاده می کردند. آنها پس از فتح بیت المقدس دوباره به این شهر بازگشتند. در 503/1110 بودوئن (بالدوین ) اول و برتران دوسن ژیل شهر را از خشکی و دریا محاصره کردند. یک دسته از کشتیهای جنگی مصر توانستند خوراک محاصره شدگان را تأمین کنند. اما عاقبت ، یاری کشتیهای جنگی پیزا و جِنوا (ژِن ) به مهاجمان امکان داد که حمله برند و در 21 شوال 503/13 مه 1110 شهر را به تصرف درآورند. در 505/1112 نخستین اسقف لاتینی بیروت تعیین شد و کلیسای یحیی معمدان بنا شد که بعدها به مسجدالعُمَری تبدیل گردید. در جمادی الاولی 583/ اوت 1187، پس از هشت روز محاصره ، صلاح الدین ایوبی به طرز مسالمت آمیزی وارد شهر شد (ابن اثیر، ج 9، ص 180). در ذیقعدة 593/ سپتامبر 1197، آموری لوزینیانی شهر را که سپاهیان ایوبی از آن گریخته بودند، به تصرف خود درآورد.

در 23 رجب 690/23 ژوئیة 1291 امیر سنجر ابوشجاعی از دمشق به سوی بیروت آمد و آنجا را به نام الملک الاشرف خلیل تصرف کرد. در عصر ممالیک ، بیروت «ولایت » عمده ای از «جُند» دمشق گردید و یک امیر طَبلْخانه به حکومت آنجا منصوب شد. در سراسر قرون وسطی تصاحب شهر بیروت امتیازی مهم به شمار می رفت ، زیرا دو مادة مهم و نادر از آنجا به دست می آمد: چوب از جنگلهای کاج جنوب بیروت و آهن از معادن اطراف آن . در قرن هشتم / چهاردهم بازرگانی دچار نابسامانی شد و بندر بیروت صحنة رقابت میان جنواییها و کاتالونیاییها (کاتالانها) گردید و امیران مملوک نیز به تقویت مواضع دفاعی آن پرداختند: تَنْغِز و برقوق (حک : 784ـ801) هریک به ساختن برجی فرمان دادند. در قرن نهم /پانزدهم ، بیروت باردیگر محل تلاقی بازرگانان مغرب زمین شد که در جستجوی پارچه های ابریشمی بدان جا می آمدند. میوه و برف از آنجا به دربار قاهره صادر می شد. با شکست ممالیک در شام در 922، بیروت در زمان سلطان سلیم اول تحت حکومت عثمانیها قرار گرفت (تقوی و جعفر قزوینی ، ص 376). در آغاز قرن دهم / شانزدهم ، بازرگانان فرانک ، مجبور به پرداختن مالیات به حکام نیمه مستقلی بودند که باب عالی تعیین می کرد. در زمان فخرالدین دوم از فرمانروایان خاندان مَعن امیر دروزی ، بیروت دوران درخشانی را می گذراند و روابط آن با ونیز تجدید شد. از لحاظ صادرات ، حجم کالاهای ابریشمی بر انواع مرکبات فزونی داشت ، در مقابل ، برنج و پارچه های کتانی از مصر وارد می شد.

بیروت در قرن یازدهم عملاً بخشی از ایالت عثمانیِ دمشق و پس از 1070 جزو صیدا بود. در فاصلة سالهای 1007ـ1043 و نیز 1162ـ 1188، شهر در دست خاندانهای مَعْن و شهاب ، از امیران دروزی و مارونی ، بود ( بریتانیکا ، همانجا). در اواسط قرن دوازدهم ، بیروت پس از طرابلس پرجمعیت ترین شهر ساحلی به شمار می آمد. مارونیها، که امیران دروزی از آنان حمایت می کردند، ساکنان اصلی شهر را تشکیل می دادند. در حمله های متقابل روسیه و عثمانی ، بیروت چندین بار بمباران شد و از شعبان 1187/اکتبر 1773 تا ذیحجة 1187/ فوریة 1774 به تصرف روسها درآمد. از 1247/1831 لشکرکشیهای ابراهیم پاشا، که به حملة ناوگان مشترک اتریش ، انگلیس و عثمانی به بیروت منجر شد، بازرگانی شهر را به نابودی کشاند. بیروت تا 1247/1831 شهری کوچک و محصور در دیوارها و دروازه ها و برجهای دفاعی بود. بیشتر مردم آن ، مسلمانان سنی مذهب بودند. برای نخستین بار در دهة 1245/1830، به هنگام حکومت محمدعلی پاشا، به سبب هجوم مهاجران ارتدوکس یونانی از دمشق و وادی التیم (جبل )، گسترة شهر از دیوارهای آن فراتر رفت (جیدجیان ، ص 247؛
داوی ، ص 37). از 1277/ 1860، بیروت به دوران تازه ای قدم نهاد.


منابع :
(1) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1398/19878؛
(2) احمدبن نصرالله تقوی و جعفر قزوینی ، تاریخ الفی : تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سال های 850 ـ984 ه ، چاپ علی آل داود، تهران 1378ش ؛
(3) عصام محمد سبارو، تاریخ بیروت : منذاقدم العصور حتی القرن العشرین ، بیروت 1987؛
(4) شفیق سلیمان ، بیروت العتیقة ( بیت مری ) فی التاریخ ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(5) احمد نادری سمیرمی ، لبنان ، تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، 1376 ش ؛


(6) P. Collinet, Hist. de l'ـcole de droit de Beyrouth , 1925, chap. I;
(7) Michael F. Davie, "Demarcation lines in contemporary Beirut", in The Middle East and North Africa , ed. Clive H. Schofield and Richard N. Schofield, London 1994;
(8) R. Grousset, Histoire des Croisades , 1934-1936, I, 253-256, II, 710-713, III, 155-160;
(9) Muhammad b. Muh mmad Idrisi, Geographie d'ـedrisi , tr. P. Amedee Jaubert, Paris 1836-1840, I, 355;
(10) Nina Jidejian, The story of Lebanon in pictures= L'histoire du Liban a travers les images , Beirut 1992;
(11) G. Le Strange, Palestine under the Moslems , London 1890, 408-410;
(12) The New Encyclopaedia Britannica , Chicago 1985, Macropaedia , s.v. "Beirut".

(13) برای صورت کامل منابع رجوع کنید به د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه .

(14) / ن . الیسیف ، تلخیص از ( د.اسلام ) ؛
با اضافاتی از ( د.ج .اسلام ) /

بیروت در دورة جدید . در حدود نیمة سدة سیزدهم / نوزدهم ، بیروت بندر و مرکز بازرگانی مهمی به شمار می رفت که از نظر موقعیت ، بعداز سِمرنَه و اسکندریه قرار داشت . این شهر متأثر از تحولات قرن سیزدهم / نوزدهم ، مرکز آموزش نوین غربی در قلمرو عثمانی و افکار غربی در جهان عرب شد (جیدجیان ، ص 260؛
حِتّی ، ص 516 ـ517؛
صلیبی ، ص 164، 183). از دهة 1820 مبلغان مذهبی پروتستان از بریتانیا، ایالات متحده و نیز مبلغان کاتولیک رومی عمدتاً از فرانسه ، در بیروت به فعالیت پرداختند. آنها دانشگاههای امریکایی بیروت (1283/ 1866) و سَن ژوزف (1298/ 1881) را برپا کردند و با چاپ ونشر مطبوعات به رشد صنعت چاپ کمک کردند. از این پس بیروت کانون روزنامه نگاری جهان عرب شد. طبقه ای از روشنفکران به احیای میراث فرهنگی عرب همت گماردند و به نخستین سخنگویان ملی گرایی جدید عرب تبدیل شدند (حَلاّ ق ، ص 139ـ140؛
حِتّی ، ص 555، 566؛
صلیبی ، ص 44، 161ـ162؛
آنتونیوس ، ص 44). گفتنی است که دانشگاههای بیروت ، به علت نزدیکی به ایران و قرابت دینی ـ فرهنگی ، نخستین انتخاب محصلان ایرانی در قرن نوزدهم بود و کسانی مانند قاسم غنی ، محمدعلی جمالزاده و محمود حسابی از تحصیل کردگان این دانشگاهها بوده اند.

در 1305/1888، بیروت به صورت ولایتی مجزا، مشتمل بر بخش عمدة ولایتهای طرابلس و صیدا درآمد (صلیبی ، ص 64).

به دنبال شکست عثمانی در جنگ جهانی اول ، بیروت در 1338/1920 به لبنان بزرگ پیوست و تحت قیمومت فرانسه درآمد و در 1305 ش / 1926 پایتخت جمهوری لبنان شد (همان ، ص 17، 26). فرانسه برای تسریع استخراج مواد خام ، بندر عظیمی در بیروت تجهیز کرد و یک رشته خطوط آهن که از بیروت به دمشق متصل می شد و نواحی داخلی را به ساحل مرتبط می ساخت ایجاد کرد (لوتسکی ، ص 325). در نخستین سالهای قیمومت فرانسه ، مهاجرت آرام و پیوسته ای از شیعیان و سنیان ، از اطراف بیروت یا کشورهای خاورمیانه به سوی بخش غربی شهر جریان داشت . گسترة این شهر در دورة قیمومت که تا دهة 1940 ادامه یافت ، تقریباً به دوبرابر افزایش یافت (داوی ، ص 39). بسیاری از آوارگان فلسطینی که در 1327 ش / 1948 بویژه پس از کشتار دیریاسین * از نواحی شمالی و ساحلی فلسطین گریخته بودند در بخش غربی بیروت اسکان یافتند، مهاجران فلسطینی سرمایة خود را به فعالیتهای بازرگانی و اقتصادی جدید در بیروت اختصاص دادند و همراه بازرگانان و سرمایه داران لبنانی ، منطقة تجاری حمرا را در بخش غربی بافت قدیمی شهر، بنیان نهادند. براثر جنگ اعراب و اسرائیل (1327 ش /1948) و در پی بسته شدن بندر حیفا، بندر بیروت با امکانات مناسب خود جایگزین آن شد. درآمدهای کشورهای نفت خیز خلیج فارس و عربستان به کمک نظام بانکداری موفق بیروت ، این شهر را مرکز فعالیتهای تجاریِ کشورهای عربی کرد (همان ، ص 40؛
حِتّی ، ص 613؛
سازمان ملل متحد ، ص 11). طی دهة 1340 ش / 1960 و نیمة اول دهة 1350 ش / 1970، بر اثر مهاجرت دامنه دار مردم مناطق روستایی جبل ، شوف ، بقاع و جنوب لبنان و فلسطین و مهاجران کرد و آشوری ترکیه ، عراق و سوریه و مسیحیان سوریه و مصر، شهر بیروت بسرعت گسترش یافت . با وجود این ، تغییر اصلی جمعیت شهر براثر مهاجرت گستردة شیعیان طی دهة 1340 ش / 1960 به وجود آمد. صدها هزارتن از شیعیان از منطقة جنوبی لبنان که مرکز رویارویی سازمان آزادیبخش فلسطین * (ساف ) و اسرائیل بود، آواره شدند و در شرق و جنوب بیروت (مانند برج البراجنه ) اسکان یافتند ( > دایرة المعارف خاورمیانة معاصر < ، ذیل مادّه ؛
خلف و دونوئو، ص 187؛
داوی ، ص 41).

رشد سریع اقتصادی ، رشد سریع و ناهمگون جمعیت شهر، وجود شکاف طبقاتی و مهمتر از همه ناخرسندی سیاسی مسلمانان ، ناشی از توزیع نامتناسب قدرت ، سبب افزایش تنشهای اجتماعی شد. رویارویی مسلمانان و مسیحیان در 1337 ش / 1958 این ناآرامیها را دوچندان کرد و سرانجام در 1354ـ 1355 ش / 1975ـ1976 به جنگ داخلی خشونت باری در بیروت منجر شد. این جنگ در 1355 ش / 1976 به طور موقت پایان گرفت (داوی ، ص 41ـ 45؛
رابینوویچ ، ص 50،52؛
امجدعلی ، ص 254)، اما درگیریهای مسیحیان و مسلمانان متحد با ساف ادامه یافت . مسلمانان برخلاف مسیحیان از حضور نظامیان ساف در لبنان حمایت می کردند؛
آنان همچنین خواستار سهم بیشتری در قدرت ، متناسب با جمعیت افزایش یافتة خود بودند. در جنگ داخلی ، بیروت با «خط سبز» خیابانی که بیروت شرقی (با اکثریت مسیحی ) را از بیروت غربی (با اکثریت مسلمان ) جدا می کرد، به دو بخش شرقی و غربی تفکیک شد (مقدسی ، ص 12؛
داوی ، ص 35؛
> دایرة المعارف خاورمیانة معاصر < ، ذیل « Lebanese Civil War, 1975 »). در 14 خرداد 1361/ 4 ژوئن 1982 نیروهای اسرائیل ، لبنان را اشغال ، و بخش غربی بیروت را محاصره کردند. غرب بیروت براثر ده روز جنگ اسرائیل با نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین متحمل خسارات سنگینی شد (مقدسی ، همانجا؛
علی بابائی ، ج 1، ص 252). در مرداد/ اوت همان سال در حالی که غرب بیروت همچنان در محاصرة نیروهای اسرائیل قرار داشت ، نیروهای ساف زیر نظارت نیروهای چندملیّتی (فرانسه ، ایتالیا و ایالات متحده ) تا دهم شهریور 1361/اول سپتامبر 1982 به طور کامل از غرب بیروت خارج شدند. در پی ترور بشیرجمیل ، رئیس جمهور لبنان ، در 23 شهریور/14 سپتامبر، ناآرامیها دوباره در بیروت افزایش یافت . شبه نظامیان مسیحی فالانژ که از طریق نیروهای اسرائیلی به غرب بیروت راه یافته بودند، صدها فلسطینی غیرنظامی از جمله زنان و کودکان را در اردوگاههای صبرا و شتیلا به قتل رساندند (سازمان ملل متحد، ص 12؛
مقدسی ، همانجا). پس از اشغال بیروت ، گروهی از اعضای جنبش امل * به همراه عده ای دیگر از مبارزان خارج از این جنبش ، حرکت ضدصهیونیستی جدیدی به نام جنبش حزب الله * بنیان نهادند. حزب اللّه با ایجاد هسته های مقاومت به عملیات گسترده ای برضد اسرائیل در حاشیة جنوبی بیروت دست زد (نادری سمیرمی ، ص 114ـ 115؛
مقدسی ، ص 14). در بهمن 1362/ فوریة 1984 نیروهای دروزی و شیعه ، ادارة بخش غربی بیروت را از دست حکومت لبنان خارج کردند. حزب الله ، در اعتراض به حضور نیروهای چندملیتی (فرانسوی و امریکایی ) در بیروت ، علیه نیروهای امریکایی عملیات انتحاری انجام داد که به کشته شدن تعداد زیادی از آنها منجر شد. به دنبال آن نیروهای چندملیّتی از بیروت خارج شدند (مقدسی ، ص 13؛
خلف و دونوئو، ص 190؛
نادری سمیرمی ، ص 86). در 1364ش / 1985 اسرائیل نیز نیروهای خود را از سراسر لبنان ، بویژه بیروت ، خارج ساخت و تنها شماری از نیروهای خود را در امتداد نوار مرزی با لبنان مستقر کرد (سازمان ملل متحد، همانجا؛
یومیات و وثائق ، الوحدة العربیة 1985 ، جاهای متعدد).

در 1367 ش /1988، امین جمیل رئیس جمهور مارونی لبنان ، ژنرال عون ، فرمانده ارتش لبنان ، را به طور غیرقانونی به نخست وزیری موقت منصوب کرد. گروههای مسلمان و ملیّون در غرب بیروت با این انتصاب مخالفت کردند و جنگ سختی بین بیروت شرقی و غربی درگرفت که چندین ماه به طول انجامید (نادری سمیرمی ، همانجا؛
مقدسی ، ص 14). در حالی که میشل عون بر قسمت شرقی بیروت حکومت می راند و خود

را رئیس جمهور لبنان می خواند، مجلس لبنان به دنبال انعقاد توافقنامة طائف (1368 ش /1989)،رنه معوض و، پس از قتل وی ، الیاس هراوی را به ریاست جمهوری برگزید. ژنرال عون از به رسمیت شناختن این موافقتنامه و حکومت الیاس هراوی سرباز زد. در 21 مهر 1369/13 اکتبر 1990 نیروهای سوری به پشتیبانی هراوی ، مقرّ میشل عون را بمباران کردند. ژنرال عون پس از مدتی به فرانسه گریخت (نادری سمیرمی ، ص 86ـ87؛
مقدسی ، ص 15). در همان سال به عنوان بخشی از موافقتنامة طائف ، حکومت لبنان به همة شبه نظامیان جوامع درگیر دستور داد که از بیروت عقب نشینی کنند (داوی ، ص 52).

پیش از جنگ داخلی 1354ـ1370 ش / 1975ـ1991، بیروت ، با برخورداری از نظام مالی و تجاری آزاد و بانکداری موفق ، بندر و فرودگاه مجهز، پایگاه مهم مبادلات مالی و ارزی بین المللی و مرکز فعالیتهای تجاری منطقة خاورمیانه بود. همچنین وجود دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد، مطبوعات آزاد و نشریات و روزنامه هایی که مخاطبانی در دیگر کشورها داشت ، موقعیت علمی و فرهنگی برجسته ای بدان می بخشید. بخش عمدة امور اقتصادی لبنان در بیروت و پیرامون آن تمرکز یافته بود و فعالیتهای اقتصادی سایر مناطق لبنان به این شهر وابسته بود (حِتّی ، ص 566 ـ613؛
صلیبی ، ص 191؛
داوی ، ص 40؛
امجدعلی ، ص 258). جنگ داخلی ، موقعیت ممتاز و پرآوازة آن را متزلزل کرد. براثر جنگ زیرساختهای شهری نابود شد. بویژه ناحیة مرکزی شهر، محل استقرار ساختمان مجلس و مراکز بانکی به طور کامل تخریب شد. با پایان گرفتن جنگ ، حکومت رفیق حریری بر بازسازی مرکز شهر بیروت تأکید کرد. از آن پس ترمیم خرابیها در شهر ادامه یافته و ساختمانهای تجاری و مسکونی جدیدی بنا شده است ( > دایرة المعارف خاورمیانة معاصر < ، همانجا).

جمعیت شهر بیروت در 1991، 000 ، 100 ، 1 تن برآورد شده است ( > کتاب سال بریتانیکا 1998 < ، ص 644). در 1329 ش / 1950 اهل سنت و ارمنیها بزرگترین گروه مذهبی در بیروت بودند، اما با مهاجرت شمار زیادی از شیعیان در دهة 1340 ش / 1960 و پس از آن ، به بیروت ، بمرور ترکیب جمعیتی شهر به نحو چشمگیری تغییر کرد. برای نمونه ، آمار 1350 ش /1971 نشان می دهد که 45% کل شیعیان لبنان فقط در شهر بیروت و حومة آن زندگی می کرده اند. با توجه به تغییرات جمعیتی ، در دهة 1370ش / 1990، شیعیان به بزرگترین گروه مذهبی تبدیل شدند و پس از شیعیان ، اهل سنت مهمترین گروه مذهبی اند (هودسن ، ص 27؛
خلف و دونوئو، ص 187؛
داوی ، ص 41، 48). اکثریت مسلمانان مشتمل بر مسلمانان سنی مذهب ، دروزی و شیعه در بیروت غربی سکونت دارند؛
بویژه حومة جنوبی بیروت غربی (ضاحیه ) بیشتر مرکز سکونت شیعیان است . مردم بیروت شرقی تقریباً همه مسیحی اند، مارونیها و ارتدوکسهای یونانی و ارامنه مهمترین جوامع مسیحی ساکن در بیروت شرقی را تشکیل می دهند و کاتولیکهای یونانی ، رومی و پروتستانها، کلدانیها و قبطیها دیگر فرقه های مسیحی را شامل می شوند. جامعة کوچکی از یهودیان نیز در بیروت زندگی می کنند (داوی ، ص 42ـ44، 49؛
بومونت و دیگران ، ص 484). مراکز و دفاتر پرشمار مطبوعاتی ، انتشاراتی ، رادیویی ، تلویزیونی (کابلی و ماهواره ای ) و خبرگزاری خارجی در این شهر مستقر است و فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای بسیاری را سامان می دهند که مخاطبان زیادی در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا دارد (نادری سمیرمی ، ص 47ـ50؛
> کتاب سال جهان اروپا 1999 < ، ج 2، ص 2179ـ2182).


منابع :
(15) پیتر بومونت ، جرالد هنری بلیک ، و جان مالکوم واگ استاف ، خاورمیانه ، ترجمة محسن مدیر شانه چی ، محمود رمضان زاده ، و علی آخشینی ، مشهد 1369 ش ؛
(16) فیلیپ خوری حِتّی ، تاریخ لبنان : مُند اقدم العصور التاریخیة الی عصرنا الحاضر ، ترجمة رانیس فریحه ، چاپ جبرائیل جبور، بیروت ?( 1972 ) ؛
(17) حَسّان حَلاّ ق ، بیروت المحروسه فی العهد العثمانی ، بیروت 1987؛
(18) ایتامار رابینوویچ ، جنگ برای لبنان : 1970ـ 1985 ، ترجمة جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی ، تهران 1368ش ؛
(19) غلامرضا علی بابائی ، فرهنگ تاریخی ـ سیاسی ایران و خاورمیانه ، تهران 1374 ش ؛
(20) ولادیمیر لوتسکی ، تاریخ عرب در قرون جدید ، ترجمة پرویز بابائی ، تهران 1349ش ؛
(21) احمد نادری سمیرمی ، لبنان ، تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، 1376 ش ؛
(22) یومیات و وثائق الوحدة العربیة 1985 ، بیروت : مرکز دراسات الوحدة العربیة ، 1986؛


(23) S. Amjad Ali, The Muslim world today , Islamabad 1985, George Antonius, The Arab awakening: the story of the Arab national movement , Beirut 1969;
(24) Michael F. Davie, "Demarcation lines in contemporary Beirut", in The Middle East and North Africa , ed. Clive H. Schofield and Richard N. Schofield, London 1994;
(25) Encyclopedia of the modern Middle East , ed. Reeva S. Simon, Philip Mattar, and Richard W. Bulliet, New York 1996, s.vv. "Beirut" (by George E. Irani), "Lebanese Civil War, 1975" (by As ـ ad Abu Khalil);
(26) The Europa world yearbook 1999 , London 1999, s.v. "Lebanon";
(27) Michael C. Hudson, The precarious republic: political modernization in Lebanon , Boulder and London 1985;
(28) Nina Jidejian, The story of Lebanon in pictures= L'histoire du Liban ب travers les images , Beirut 1992;
(29) Samir Khalaf and Guilain Denoeux, "Urban networks and political conflict in Lebanon", in Lebanon: a history of conflict and consensus , ed. Nadim Shehadi and Dana Haffar Milis, London 1988;
(30) Jean Said Makdisi, Beirut fragments: a war memoir , New York 1990;
(31) 1998 Britannica book of the year , Chicago 1998;
(32) Kamal Salibi, A house of many mansions: the history of Lebanon reconsidered , London 1989;
(33) United Nations, The United Nations and the question of Palestine , [New York] 1994.

/ جواد کریمی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2453
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست