responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2396

 

بیجار ، شهرستان و شهری در استان کردستان .

1) شهرستان بیجار (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش ، 235 ، 114 تن ). در مشرق استان کردستان ، کمابیش مطابق با ناحیة قدیمی گَرّوس * و مشتمل است بر سه بخش ، یازده دهستان و دو شهر بیجار و یاسوکند. از شمال و مشرق به شهرستانهای ماه نشان ، ایجرود و خدابنده (استان زنجان )، از جنوب شرقی به شهرستان کبودرآهنگ (استان همدان )، از جنوب به شهرستان قروه (استان کردستان )، از مغرب به شهرستان دیوانْدرّه (استان کردستان )، و از شمال غربی به شهرستان تَکاب (استان آذربایجان غربی ) محدود است . منطقه ای کوهستانی است و در رشته کوههای زاگرس شمالی قرار گرفته است و سه رشته کوه در آن امتداد دارد: 1) کوههای شمالی با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی ، که حد فاصل شهرستان بیجار و استان زنجان و شهرستان تکاب است . بلندترین قلة آن شاه نشین (ارتفاع : ح 200 ، 3 متر) در شمال آبادی شاه نشین است ؛ 2) کوههای مرکزی ، که به موازات کوههای شمالی در حومة شهر بیجار امتداد دارد و رود قزل اوزن (یا سفید رود * ) در چندین محل آن را قطع می کند. بلندترین قله های آن عبارت است از: نِقاره کُوب (ارتفاع : ح 210 ، 2 متر) در شمال غربی شهر بیجار، کوه نِسار (ارتفاع : ح 350 ، 2 متر) در مغرب شهر بیجار، و حمزه عرب (ارتفاع : ح 542 ، 2 متر) در جنوب شرقی شهر بیجار؛ 3) کوههای جنوبی ، که حدّفاصل شهرستان بیجار و شهرستان قروه است . بلندترین قله آن ، زیره (ارتفاع : ح 642 ، 2 متر) در جنوب غربی آبادی نجف آباد قرار دارد.

مهمترین رودهای این شهرستان ، قزل اوزن و ریزابه های آن یعنی رود تَلوار و قَمْچِقای است . تَلوار (سرچشمه ازقروه ) پس از گذشتن از دهستان خسروآباد، از زیرپل قدیمی سلامت آباد در 36 کیلومتری جنوب شرقی شهر بیجار می گذرد و در دهستان پیرتاج به رود قزل اوزن منتهی می شود و رود قمچقای پس از گذشتن از بخش کُرانی ، درکنار آبادی گُل قشلاق به رود قزل اوزن می پیوندد.

شکارگاههای شهرستان بیجار در استان کردستان مشهور است . این شهرستان از گیا دارای بلوط ، بادام کوهی ، گل گاوزبان ، خاکشیر، شیرین بیان ، گون و کتیرا، و از زیا دارای گرگ ، روباه ، شغال ، گراز، قوچ ، میش ، خرگوش ، کرکس ، غاز، کبک ، قرقاول و تیهو است . مراتع مهم آن در دهستان سیاه منصور در شمال شهرستان ، و محصول مهم آن ، گندم و جو و دانه های روغنی و فراورده های باغی است . دامداری آن شایان توجه است (سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، ج 35، ص 51 ـ 52).

از صنایع دستی ، گلیم بافی و قالی بافی دارد و نقش بیجاری و افشار در قالی بافی و قالیچه بافی آن معروف است . راه اصلی سقز ـ دیواندرّه ـ بیجارـ زنجان ، سنندج ـ زنجان ، و تکاب ـ قروه ، و راه فرعی همدان ـ بیجار از اراضی آن می گذرد (همان ، ج 35، ص 52؛ نقشة تقسیمات کشوری ایران ).

از جمله آثار باستانی آنجاست : پل سلامت آباد نزدیک آبادی سلامت آباد؛ ویرانه های قلعة قدیمی قمچقای نزدیک آبادی قمچقای (در حدود 21 کیلومتری جنوب غربی آبادی حسن آبادِ یاسوکند)؛ برج سنگی اوچ گنبد؛ مسجد قدیمی خسروآباد (در حدود 46 کیلومتری جنوب شرقی شهر بیجار)؛ و ویرانه های سدّخاکی در نزدیکی دهکدة جعفرآباد (در پنجاه کیلومتری جنوب غربی حسن آبادِ یاسوکند؛ رجوع کنید به سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، ج 35، ص 51؛ رزم آرا، ج 5، ص 160، 339). از جمله زیارتگاههای آنجاست : امامزاده آقْریل (= عَقیل ؛ در آبادی حسن آباد یاسوکند، 56 کیلومتری شمال شرقی بیجار) که بنای آن از دورة سلجوقی است و کتیبه ای گچبری شده با خط کوفی دارد (کلایس ، ص 244ـ 245) و امامزاده حمزه عرب که بر قلّة حمزه عرب واقع شده است (سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، ج 35، ص 52).

بیجار منطقه ای زلزله خیز است . در 1297، بر اثر زمین لرزة سختی در منطقة گرّوس ( = بیجار ) شماری از روستاها ویران شد (امبرسز و ملویل ، ص 194).

در 1310 ش ، بلوک بیجار از بلوکات تقسیمات حکومتی گرّوس به شمار می آمد (کیهان ، ج 2، ص 450). طبق تقسیمات کشور در 1316 ش ، شهرستان بیجار (با بخش حومه ) در استان چهارم تشکیل ، و در 1325 ش از استان چهارم مجزا و ضمیمة استان پنجم شد. سپس بتدریج بخشهایی به آن افزوده گشت . در 1369 ش ، طبق تصویبنامة دولت ، شهرستان بیجار به مرکزیت شهر بیجار تشکیل شد (ایران . قوانین و احکام ، ص 812). در 1375 ش ، از کل جمعیت شهرستان ، 380 ، 48 تن (حدود 4ر42%) شهرنشین و بقیه روستانشین بوده اند.

مردم بیجار به فارسی و کردی ، و اهالی شمالی شهرستان به گویش ترکی آذربایجانی نیز سخن می گویند. عده ای از بیجاریها، شیعة اثناعشری و عده ای دیگر سنّی شافعی اند.

این شهرستان دارای نه واحد معدنی است ، و معدن سنگ آهک از واحدهای مهم آن به شمار می آید (سازمان برنامه و بودجة کردستان ، ص 12). کارخانة سیمان با ظرفیت 300 ، 2 تُن در 1373 ش در آنجا بهره برداری شد (همان ، ص 13).

2) شهر بیجار (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش ، 240 ، 44 تن )، مرکز شهرستان بیجار. این شهر در مشرق استان کردستان ، در ارتفاع 1910 متری (یکی از مرتفعترین شهرهای ایران )، در 140 کیلومتری شمال شرقی شهر سنندج قرار دارد. در گذشته مدتها دارالملک ولایت گرّوس بود. حداکثر دمای آن ْ34، و حداقل آن ْ25- است . شهر در دره ای با جهت شمالی ـ جنوبی قرار دارد و اطراف آن را چشمه ها و باغستانها و کوههای مرتفع فراگرفته است . این کوهها عبارت اند از: نقاره کوب در شمال غربی شهر، نسار درمغرب آن ، زاغه در مشرق (ارتفاع : ح 150 ، 2متر)، بادامستان در جنوب غربی (ارتفاع : ح 205 ، 2 متر)، حمزه عرب در جنوب شرقی ، و مهرنگار در جنوب شرقی شهر بیجار (ارتفاع : ح 350 ، 2 متر). شهر دارای چندین رشته قنات است . کارگاههای بافندگی و گچ سازی دارد. با مراکز بخشها واز طریق دیواندرّه با شهرهای بوکان و سقز، و زنجان پیوندهای اقتصادی دارد.

بقایای ویرانه های قلعة قدیمی در شهر کنونی دیده می شود. در قسمت جنوب غربی آن محلة چارباغ قرار دارد که یادگار چهارباغ گرّوس است و آثاری از آن در آنجا دیده می شود ( رجوع کنید بهادامة مقاله ). مقبرة فاضل گرّوسی صاحب کتاب انجمن خاقان (متوفی 1253)، در شهر بیجار قرار دارد.

پیشینه . منطقه ای که امروز بیجار خوانده می شود در قدیم گرّوس و زرین کمر نامیده می شد (سنندجی ، ص 100). نام بیجار نخستین بار در خلاصة التواریخ (تألیف در 1107) آمده است . در 999 در زمان شاه عباس اول (حک : 996ـ 1038)، قلعة بیجار در دست مزه بیک شاملو بود که بر ضد شاه عباس شورش کرده بود (منشی قمی ، ج 2، ص 1085).

در 1104، حاکم گرّوس ، لطفعلی خان ، در جنوب قصبة بیجار، چهارباغ با چهار ایوان احداث کرد که به چهارباغ گرّوس مشهور شد (اعتمادالسلطنه ، ج 4، ص 1904ـ 1905). در 1244، عباس میرزا در سفر خود به بیجار دستور داد تا چهار باغ گرّوس ، که فرسوده شده بود، تعمیر شود (همان ، ج 4، ص 1905ـ 1906). در 1275، ناصرالدین شاه هنگامی که از سنندج به سلطانیه برمی گشت ، در بیجار در گرّوس اقامت گزید (همان ، ج 2، ص 1327).


منابع :
(1) محمدحسـن بن علی اعتمادالسلطنـه ، مرآة البلـدان ، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث ، تهران 1367ـ 1368 ش ؛
(2) نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل ، تاریخ زمین لرزه های ایران ، ترجمة ابوالحسن رده ، تهران 1370 ش ؛
(3) ایران . قوانین و احکام ، مجموعة قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1316 ، تهران 1370 ش ؛
(4) ایران . وزارت راه و ترابری ، دفترچة مسافات راههای کشور ، تهران ?( 1366 ش ) ؛
(5) ایران . وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران ، مصوب 16 آبان ماه 1316 ، تهران ( بی تا. ) ؛
(6) ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور ، ج 2، تهران 1329 ش ؛
(7) بیجار ( نقشه ) ، تهران : سازمان جغرافیائی کشور، 1354 ش ؛
(8) عباس جعفری ، گیتاشناسی ایران ، ج 1: کوهها و کوهنامة ایران ، تهران 1368 ش ؛
(9) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیائی ایران ( آبادیها )، ج 5: استان پنجم ( کردستان )، تهران 1355 ش ؛
(10) سازمان برنامه و بودجة کردستان . گروه مطالعات و برنامه ریزی ، شهرستان بیجار ، سنندج 1375 ش ؛
(11) سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 35: سنندج ، تهران 1374 ش ؛
(12) شکرالله بن عبدالله سنندجی ، تحفة ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان ، چاپ حشمت الله طبیبی ، تهران 1366 ش ؛
(13) ولفرام کلایس ، «گزارش سفرهای باستانشناسی سال 1971 در ایران »، در گزارشهای باستانشناسی در ایران ، تألیف و تدوین هیئت باستانشناسان آلمانی ، ترجمة سروش حبیبی ، تهران 1354 ش ؛
(14) مسعود کیهان ، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش ؛
(15) مرکز آمار ایران ، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی استان کردستان ، تهران 1376 ش ؛
(16) همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376 ش ؛
(17) احمدبن حسین منشی قمی ، خلاصة التواریخ ، چاپ احسان اشراقی ، تهران 1359ـ1363 ش ؛
(18) نقشة تقسیمات کشوری ایران ، تهران : گیتاشناسی ، 1377 ش .

/ خسرو خسروی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2396
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست