responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 215

 

باسْکِرْویل ، هاواردسی ، معلم مدرسة امریکایی تبریز و از مبارزان نهضت مشروطیت ایران . در 10 آوریل 1885 در نورت پلاتِ نبراسکا تولّد یافت . در 1907 با درجة لیسانس از دانشگاه پرینستن فارغ التحصیل شد. در پاییز همان سال ، بر اساس قراردادی دو ساله ، تحت نظارت هیئت مبلغان مسیحی (میسیون پرسبیتری ) برای تدریس تاریخ عمومی در مدرسة مموریال وابسته به آن هیئت به تبریز آمد (امیرخیزی ، ص 324، رضازادة شفق ، ص 19). طولی نکشید که ویژگیهای اخلاقی و شخصی آموزگار جوان احترام و علاقة شاگردان و همکارانش ، از آن جمله سیدحسن شریف زاده * معلم عربی مدرسه ، را جلب کرد و این دوستی موجب آشنایی باسکرویل با اهداف و رهبران نهضت مشروطه شد. کشته شدن شریف زاده در جنگهای خیابانیِ صفر 1326 (امیرخیزی ، ص 296؛ کسروی ، 1363 ش ، ص 891؛ نیازمند، ص 578) و مشاهدة وضع اسفبار و قحطی روزافزون تبریز در روزهای محاصره ، در او تأثیری بسزا کرد و او را مصمّم ساخت که به صفوف ملّیّون بپیوندد و، پس از دعوت عام انجمن ایالتی تبریز از معلّمان مشق نظام ، آمادگی خود را برای تعلیم فنون نظامی اعلام کند. او دسته ای از شاگردان خود را با نام فوج نجات سازمان داد و در حیاط ارک تبریز به تمرینهای نظامی واداشت (امیرخیزی ، ص 326؛ رضازادة شفق ، ص 16؛ کسروی ، 1363 ش ، ص 891).

اقدامات باسکرویل و درگیری در مسائل داخلی ایران موجب بروز نگرانیهایی در واشنگتن شد و ویلیام دوتی ، رایزن (کنسول ) امریکا در تبریز، طیّ نامه ای به تاریخ اوّل محرم 1327/3 ژانویة 1909 و سپس ، در ملاقاتی با باسکرویل در حضور ستارخان ، کوشید تا او را از فعّالیّت نظامی در کنار مشروطه خواهان منصرف کند. دوتی ، ضمن یادآوری شغل آموزگاری باسکرویل ، متذکر شد که فعّالیّتهای او جان وی و اعضای هیئت امریکایی را به خطر افکنده است .ستارخان نیز ضمن قدردانی از امریکایی جوان او را به کناره گیری از نبرد تشویق کرد (کسروی ، 1363ش ، ص 893). باسکرویل ، در پاسخ ، مبارزه در کنار مشروطه خواهان را دفاع از جان و مال امریکاییان و مردم تبریز شمرد (یسلسون ، ص 146). سرانجام ، دوتی از باسکرویل خواست که گذرنامة خود را بازپس دهد و از تابعیت امریکا صرف نظر کند. به روایت یسلسون (همانجا) باسکرویل از قبول این دستور خودداری کرد، لیکن کسروی (1363ش ، ص 893) می نویسد که وی گذرنامة خود را به رایزن تسلیم کرد. وزارت خارجة امریکا هیئت مرکزی مبلّغان مسیحی در نیویورک را برای فراخواندن باسکرویل از ایران ، به این عنوان که فعّالیّتهایش منافع امریکا و کلیسای پرسبیتری را به خطر افکنده است ، تحت فشار قرار داد. در 16 ربیع الاول / 7 آوریل ، خبر استعفای باسکرویل از آموزگاری به واشنگتن اعلام شد (یسلسون ، ص 147).

با نزدیک شدن زمان حملة مشروطه خواهان برای شکستن حلقة محاصره و دستیابی به انبارهای آذوقة طرفداران دربار در حومة تبریز، باسکرویل آمادگی خود و فوج نجات را برای به دست گرفتن اسلحه و شرکت در حمله اعلام داشت (کسروی ، 1363 ش ، ص 893). ستارخان ، به رغم احترام به شخص باسکرویل و ستایش روحیة پرشور و مبارز او، ابتدا از تسلیم سلاح به او و افراد فوج نجات ، که به زعم سردار، جنگ ناآزموده بودند، خودداری کرد (رضازادة شفق ، ص 16؛ امیرخیزی ، ص 323، 327؛ کسروی ، 1363 ش ، ص 894)؛ اما سرانجام فوج نجات مسلح شد. با بالا گرفتن وخامت اوضاع شهر، مجاهدان روز یکشنبه 27 ربیع الاول تصمیم به شکستن محاصره گرفتند (امیرخیزی ، ص 322؛ کسروی ، 1363 ش ، ص 893) و دسته های مشروطه خواهان ، از جمله فوج نجات باسکرویل ، برای حمله به شام غازان در محلة قره آغاچ گرد آمدند (کسروی ، 1363ش ، ص 893 ـ894). از 300 تن اعضای فوج تنها 40 تن ، به رغم مخالفت خانوادة خود، موفق به پیوستن به آموزگار خود شدند (همان ، ص 894) و در نخستین حمله از این عده تنها 20 تن (امیرخیزی ، 327) و به قولی 11 تن (کسروی ، 1363 ش ، ص 894، به نقل از علوی زاده ) باسکرویل را همراهی کردند. پیش از دمیدن آفتاب روز 29 ربیع الاول ، باسکرویل در نخستین دقایق نبرد، که در دشت باز و کشتزارهای قراجه ملک رخ داد، با گلولة طرفداران دربار از پا درآمد (همان ، ص 896؛ امیرخیزی ، ص 323). او هنگام مرگ 25 سال داشت . دو تن از همراهان او، میرزاحاجی آقا (صادق رضازادة شفق * ) و حسین خان کرمانشاهی بزحمت و با استفاده از فرصتی که بر اثر حملة حاجی خان ، پسر علی موسیو، به سنگرهای طرفداران دربار، پیش آمد، موفق شدند که جنازة او را از میدان نبرد بیرون برند (رضازادة شفق ، ص 27؛ امیرخیزی ، ص 327؛ کسروی ، 1363 ش ، ص 896). گزارش آرتر مور ، خبرنگار ایرلندی روزنامه های انگلیسی ، که در تعلیم فوج نجات همراه باسکرویل بود، از آخرین نبرد با شرحی که دیگر همراهان باسکرویل داده اند فرق دارد. وی نقش مجاهدان را کم اهمیت شمرده و ستارخان را به سبب کوتاهی در کمک رساندن به باسکرویل سرزنش کرده و از شرکت فعال خود در نبرد سخن گفته است (کسروی ، 1363 ش ، ص 894، 897؛ براون ، ص 268، 270). لیکن ، بنا به قول یکانی و علوی زاده و رضازادة شفق ، شاگردان باسکرویل ، دوستی ستارخان و امریکایی جوان بسیار صمیمانه و با حرمت بوده و باسکرویل سه روزِ پیش از نبرد را در خانة سردار اقامت داشته است (کسروی ، 1363 ش ، ص 893). خودداری ستارخان از اینکه در شب حمله توپ در اختیار باسکرویل بگذارد به دلیل اعتقاد وی به بی تجربگی باسکرویل و همراهان او و خطر از دست رفتن توپ در شرایط بحرانی آن روز بوده است (همان ، ص 894).

کسروی ، با اشاره به تلاشهایی که برای ایجاد تفرقه میان صفوف مشروطه خواهان از جمله مجاهدان و فوج نجات جریان داشت ، سخن مور را دربارة شرکت او در آخرین نبرد مردود دانسته است (همان ، ص 894، 897). ادوارد براون ، به استناد نامة وراتسلاو ، رایزن (سرکنسول ) انگلیس در تبریز، به جورج بارکلی ، سفیر انگلستان در تهران ، که در آن نامه از بیباکی سردار در درگیریها و خطرات یاد شده ، از اظهارنظر مور ابراز شگفتی و تأسف کرده است (ص 269ـ270).

جنازة باسکرویل سه شنبه 29 ربیع الاول 1327/20 آوریل 1909، با شکوه فراوان ، در میان تأثر اهالی تبریز و با حضور گروههای مجاهدان و فداییان ارمنی و امریکاییان ، تشییع شد و مراسم به گردهمایی سیاسی بزرگی انجامید که در آن سیدحسن تقی زاده طیّ سخنانی از فداکاری امریکایی جوان تجلیل کرد (رضازادة شفق ، ص 28؛ امیرخیزی ، ص 328ـ329). عمل باسکرویل ، که به ابتکار شخص او و بدون حمایت دولت امریکا و هیئت مبلغان انجام گرفته بود، البته در جلوگیری از اقدامات شتابزده ، چون حمله به خارجیان در فضای پرتب و تاب آن روز تبریز، مؤثر بوده است (براون ، ص 441، به نقل از شِد ).

بعدها بر مزار باسکرویل در گورستان امریکاییان لوحی نصب شد که اشعاری از عارف قزوینی بر آن حک شده بود. عارف این اشعار را در 1302 ش هنگام سفر به آذربایجان و حضور بر سر خاک او سروده بود. نیم قرن بعد، در 30 فروردین 1338، شاگردان و همرزمان باسکرویل مراسم پنجاهمین سالروز مرگ او را در تالار باسکرویل مدرسة پروین (مموریال سابق ) برپا داشتند (امیرخیزی ، ص 330ـ337).


منابع :
(1) اسماعیل امیرخیزی ، قیام آذربایجان و ستارخان ، تبریز 1339 ش ؛
(2) یحیی دولت آبادی ، حیات یحیی ، تهران 1361ـ1362 ش ، ج 2، ص 352؛
(3) صادق رضازادة شفق ، بیاد آموزگار و فرمانده ما هوارد باسکرویل (1885ـ1909)، تهران 1338 ش ؛
(4) احمد کسروی ، تاریخ مشروطة ایران ، تهران 1363 ش ؛
(5) همو، تاریخ هیجده سالة آذربایجان ، تهران 1355 ش ، ص 881؛
(6) رضا نیازمند، «باسکرویل جوان آزادة آمریکایی که در راه مشروطیت ایران جان باخت »، مجلة ایران شناسی ، سال 2، ش 3 (پائیز 1369 ش )، ص 577ـ581؛
(7) آبراهام یسلسون ، روابط سیاسی ایران و آمریکا ، ترجمة محمدباقر آرام ، تهران 1368 ش ؛


(8) Edward Browne, The Persian Revolution of 1905-1909 , NewYork 1966.

/ افسانه منفرد ـ گروه تاریخ /



تصاویر این مدخل:
باسکرویل منبع:تاریخ 800ساله آذربایجان

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 215
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست