responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2096

 

بوقا(1) (بوغا/ بوکا/ بُکا/ بُقا/ بوقه ) ، واژة ترکی رایج در زبان مغولی ، به معنای گاوِ نر (اخته نشده ) که به صورت اسم خاص (مانند بوقا ( خان ) ) و یا در ترکیب اسامی خاص (مانند بوقا تیمور، قرابوقا) به کار می رفته و از دیرباز وارد متون کهن فارسی نیز شده است (رشیدالدین فضل الله ، ج 3، واژه نامه ، ذیل «بوقا»؛ قدری ، ذیل «بوغا»؛ کاشغری ، ذیل «بُقا»؛ برای اطلاعات بیشتر واژه شناسی بوقا رجوع کنید به کلاوسون ، ص 312، ذیل «بوکا »). بوقا را نباید با واژة مغولی «بوغو » (گوزن ( نرِ قرمز ) ، کرّه اسب ، حیوان نر) اشتباه کرد (همانجا). در زبان مغولی ، به روحانیان دین شَمَن نیز بوغا (مترادف با «قام » در زبان ترکی ) به معنای جادوگر ـ پزشک ، ساحر ـ روحانی و کاهن می گفته اند (بیانی ، ج 1، ص 36ـ37؛ رشیدالدین فضل الله ، ج 3، واژه نامه ، ذیل «قام »، «بوکو»، «بُوَه »؛ کاشغری ، ذیل «قام »؛ ضمناً برای بُغا به عنوان نام دارویی هندی که از زهرة گاو می گرفته اند رجوع کنید به کاشغری ، ذیل «بُغا»؛ قس ابوریحان بیرونی ، ص 171ـ172، «جاویزن » ( گاویژن ) ؛ معین ، ذیل «گاو دارو»).

گاو در افسانه ها و اسطوره های مذهبی و تاریخی تقدّس ویژه ای داشته است (برای آفرینش گاو ( کیوثا )رجوع کنید به دمیری ، ج 1، ص 256؛ گاو یکتا آفریده رجوع کنید به بهار، ج 1، ص 15؛ گاو بَرمایه رجوع کنید به رستگار فسائی ، ذیل «برمایه »؛ گاو آپیس رجوع کنید به ویو ، ص 89ـ90). در تاریخ مغولان نیز گاو به نوعی مقدّس بوده است ؛ در این مورد می توان به افسانه ای اشاره کرد که بر پایة آن ، «اشارتی از آسمان » در تأیید تموچین (بعدها چنگیزخان ) و تکذیب برادر خوانده اش جاموقه فرود آمد. در این افسانه ، چنین آمده است : ماده گاوی وحشی چادر جاموقه را از جا کند و خود او را شاخ زد و بر روی او نعره کشید، و در پی آن نیز یک گاو نرِ وحشی تیرک زیرین چادر بزرگی را که در آنجا برپا شده بود از جا کند و پس از آن به آرامی درپی تموچین به راه افتاد ( تاریخ سرّی مغولان ، ص 52؛ همچنین برای افسانة اویغوری بوقاخان ، پسر تاتارخان ، که از درختی ( یا کوهی ) در قراقروم زاده شد رجوع کنید به ابوالغازی بهادرخان ، ص 11؛ رشیدالدین فضل الله ، ج 1، ص 128؛ جوینی ، ج 1، ص 40ـ41؛ قدری ، ج 1، ص XIII ).

بنابراین ، با توجه به تقدّس افسانه ای ، قدرت و جنگجویی گاو نر (رجوع کنید به معین ، ذیل «گاو جنگی »)، جایگاه بوغاها یا قام های شمنی ، تأیید شدن چنگیز از جانب آسمان توسط گاو، و با در نظر گرفتن فراوانی کاربرد واژة بوقا در ترکیب نامهای بزرگان مغولی ، به نظر می رسد که افرادی از طبقات بالای جامعة مغول عنایت خاصی به گذاشتن این نام بر فرزندان خود داشته اند (قس دهخدا، ذیل «اسب » که به منزلت اسب ، و کاربرد کلمة آن در نامهایی چون لهراسب و گرشاسب و... اشاره کرده است ). بدین منظور، بوقا یا مستقلاً به صورت اسم خاص ، گاهی به همراه صفتهایی چون «آق » (=سفید، مانند آق بوقا) و «قرا» (=سیاه ، مانند قرابوقا) و یا به همراه اسامی خاص (مانند ایسن بوقا) به کار می رفته است (اقبال آشتیانی ، ص هیجده ؛ رشیدالدین فضل الله ، ج 3، واژه نامه ، ذیل «بوقا»)؛ همچنانکه ترکها نیز قهرمانان و سرداران نامی خود را به نام پرندگان تیزچنگ مانند طغرل (نوعی عقاب ) و سُنقُر (نوعی باز) و یا حیوانات پرقدرت و پرهیبت مانند ارسلان (شیر) و بوقا (گاونر) ملقب می کردند و برای برتر و بیشتر نشان دادن قدرت و مهابت آنان پیشوندهای وصفی از قبیل آق ، قرا، قزل (سرخ ) و گوگ (کبود) را در مفاهیمی چون بزرگ ، عظیم ، قوی ، شکوهمند، شریف و مقدّس به آنها می افزودند (اقبال آشتیانی ، ص هیجده ، سی و نه ).


منابع :
(1) ابوالغازی بهـادرخان ، شجـرة ترک ، چاپ بارون دِمـزون ، سن پطرزبورگ 1871؛
(2) محمدبن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنة فی الطب ، چاپ عباس زریاب ، تهران 1370 ش ؛
(3) عباس اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول : از حملة چنگیز تا تشکیل دولت تیموری ، تهران 1364 ش ؛
(4) مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران ، ج 1، تهران 1362 ش ؛
(5) شیرین بیانی ، دین و دولت در ایران عهد مغول ، تهران 1367ـ 1375 ش ؛
(6) تاریخ سرّی مغول = یوان چائویی شه ، ( ترجمه از مغولی به فرانسوی توسط ) پل پلیو، ترجمة ( فارسی از ) شیرین بیانی ، تهران 1350 ش ؛
(7) عطاملک بن محمد جوینی ، کتاب تاریخ جهانگشای ، چاپ محمدبن عبدالوهاب قزوینی ، لیدن 1911ـ1937، چاپ افست تهران ( بی تا. ) ؛
(8) محمدبن موسی دمیری ، حیاة الحیوان الکبری ، قاهره 1390/1970، چاپ افست قم 1364 ش ؛
(9) علی اکبر دهخدا، لغت نامه ، زیر نظر محمد معین ، تهران 1325ـ1359ش ؛
(10) منصور رستگار فسائی ، فرهنگ نامهای شاهنامه ، تهران 1369ـ1370 ش ؛
(11) رشیدالدین فضل الله ، جامع التواریخ ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی ، تهران 1373 ش ؛
(12) حسین کاظم قدری ، تورک لغتی ، ج 1، استانبول 1927؛
(13) محمودبن حسین کاشغری ، نامها و صفتها و ضمیرها و پسوندهای دیوان لغات الترک ، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی محمددبیرسیاقی ، تهران 1375 ش ؛
(14) محمد معین ، فرهنگ فارسی ، تهران 1371 ش ؛
(15) ژ. ویو، اساطیر مصر ، ترجمة ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران 1375 ش ؛


(16) Sir Gerard Clauson, An etymological dictionary of pre- thirteeth-century Turkish , Oxford 1972.

/ حجت فخری /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 2096
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست