responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1980

 

بنی طُرُف ، از طوایف قدیمی ایران و عراق منسوب به قبیلة طی . این طایفه ظاهراً در آغاز قرن هشتم از یمن یا عربستان به عراق مهاجرت کرده است (عزیزی بنی طرف ، ص 67؛ ستارمنش ، ش 90، ص 59). حدود سیصدسال پیش دسته هایی از آنها به خوزستان آمدند و در اطراف خرمشهر در مجاورت طایفة بنی ساله * اسکان یافتند. اینان پس از مدتی به خفاجیه (سوسنگرد) کوچیدند و رفته رفته نامشان بر سرزمینی که به تصرف آنان درآمده بود، داده شد. بنی طرف بزرگترین طایفة عرب دشت میشان بودند (عزیزی بنی طرف ، همانجا؛ امام شوشتری ، ص 240). ناحیة بنی طرف در 1314 ش به دشت میشان تغییر نام داد و قلعة خفاجیه که مرکز شیوخ بنی طرف بود، سوسنگرد نام گرفت (کیهان ، ج 2، ص 92؛ امام شوشتری ، ص 242؛ دایرة المعارف فارسی ، ذیل «دشت میشان » و «سوسنگرد»). از جمعیت بنی طرف ، در هنگام استقرار در ایران ، اطلاعی در دست نیست اما در سالهای آغازین قرن حاضر جمعیت آنان قریب 000 ، 8 خانوار بود که در نواحی مختلف دشت میشان (دشت آزادگان کنونی ) سکونت داشتند (فیلد، ص 237). این طایفه مرکب از دو شعبة بزرگ به نامهای بیت صیّاح و بیت سعید است که هرکدام از چندین تیرة کوچک و بزرگ تشکیل شده اند. تیره های بزرگ مُنَیشد و مَهاوِی از بیت صیّاح و تیره های شَرهان و زایرعلی و حاج سَبهان از بیت سعید است که هریک از اینان نیز مرکب از تیره های کوچکتر دیگر است (عزیزی بنی طرف ، ص 69 ـ 70؛ فیلد؛ ستارمنش ، همانجاها). گروههایی از بنی طرف در قرن گذشته به سایر طوایف خوزستان پیوستند. طایفة علی بیگ از طوایف مَهاوِی از بیت صیّاح ، در نیمة اول قرن سیزدهم و مقارن سالهای ایلخانیگری جعفرقلی خان دورکی هفت لنگ ، پدر حسینقلی خان ، ایلخان معروف بختیاری ، از ولایت بنی طرف به میان ایلات بختیاری گریخت ( سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان ، ص 246ـ247). مشایخ بنی طرف از هنگام سکونت در خوزستان تابع حکومت مشعشعیان بودند، اما در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه از اطاعت مشعشعیان خارج شدند و خود مستقیماً به عامل حکومت خوزستان در ولایت بنی طرف تبدیل شدند (کسروی ، ص 125). مشایخ بنی طرف پس از این ، چندین بار به مبارزه باحکومت خوزستان برخاستند. حسینقلی خان نظام السلطنه مافی ، حاکم خوزستان و بختیاری ، در رمضان 1312 به هویزه * (حویزه ) و بنی طرف حمله آورد. اعراب آن سامان از پرداخت مالیات خودداری کردند، تا اینکه حسینقلی خان نیز احشام بنی طرف را مصادره کرد. مشایخ بنی طرف ناگزیر به معزّالسلطنه ، شیخ مزعل خان کعب ، متوسل شدند و پس از تعهد پرداخت مالیاتهای معوقه ، احشام خود را بازپس گرفتند (نظام السلطنه مافی ، ج 1، ص 206،210ـ212). سالارمعظم رضاقلی خان مافی ، برادرزادة معروف حسینقلی خان که پس از مرگ او لقب نظام السلطنه گرفت ، در 1323 حاکم خوزستان و بختیاری بود. وی در ماههای رمضان و شوال همان سال ، به جنگ طوایف بنی طرف رفت و ظاهراً پیروزی بزرگی به دست آورد (نظام السلطنه مافی ، ج 3، ص 705). در این لشکرکشی که کسروی آن را به اشتباه در 1324 دانسته ، گروهی از اتباع شیخ خزعل به فرماندهی یکی از پسرانش نیز شرکت داشتند (کسروی ، ص 209). یکی از فصول درخشان تاریخ طوایف بنی طرف ، مبارزات آنان با نظامیان انگلیسی در 1333 و آغاز جنگ جهانی اول است . مشایخ بنی طرف که از شیخ خزعل و تفوق بلامنازع او برخوزستان ناخشنود بودند، به تشویق شیخ غضبان بنی لام * که با احکام جهاد علمای عتبات و فرمان دولت عثمانی به میان طوایف بنی طرف آمده بودند به قوای متحد انگلیسی و عربی حمله آوردند و برآنان پیروز شدند. نظامیان انگلیسی و کعبی دوباره از اهواز به ناحیة بنی طرف و هویزه تاختند و پس از قتل گروه کثیری از مردان و زنان و کودکان بنی طرف و تخریب خفاجیه ، مقاومت اعراب را درهم شکستند ( کتاب سبز ، ص 91ـ93؛ ستارمنش ، ش 91، ص 58؛ عزیزی بنی طرف ، ص 67ـ 68). طوایف بنی طرف در سلطنت رضاشاه نیز منشأ شورشها و حوادث اجتماعی چندی بودند. اینان در 1307 ش ، از تحویل اسلحة خود به مأموران خلع سلاح عشایر خودداری کردند و بعضی از تأسیسات دولتی منطقة خود را به تصرف درآوردند. اما سرانجام نظامیان دولتی بر شورشیان غالب آمدند و شماری از مشایخ بنی طرف دستگیر و تبعید شدند. اینان پس از شهریور 1320 دوباره به خوزستان بازگشتند و باعث بعضی حوادث اجتماعی شدند. ارتش ایران در 1322ش پس از مدتی جنگ و گریز، بر دشت میشان مسلط شد و اعراب بنی طرف را خلع سلاح کرد (ستارمنش ، همانجا). مشایخ بنی طرف تا سالهای بعد نیز همچنان از رجال متنفذ خوزستان بودند و در خدمت مقامات اداری و سیاسی و نظامی خوزستان قرار داشتند. از جملة آنان می توان ازشیخ سرتیپ و شیخ احمد و شیخ رحمه و شیخ علی و شیخ حسین و شیخ عبدالکریم و شیخ مزعل نام برد (ستارمنش ، ش 92، ص 58 ـ 59).


منابع :
(1) محمدعلی امام شوشتری ، تاریخ جغرافیائی خوزستان ، تهران 1331 ش ؛
(2) دایرة المعارف فارسی ، به سرپرستی غلامحسین مصاحب ، تهران 1345ـ1374 ش ؛
(3) محسن ستارمنش ، «جغرافیای عشایری منطقة خوزستان »، نامة ماهانة ژاندارمری ، ش 90 (فروردین 1336)، ش 91 (اردیبهشت 1336)، ش 92 (خرداد 1336)؛
(4) سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان ، گزارشات منتشر نشده ای از سر اوستن هنری لایارد... ( و دیگران ) ، ترجمه و حواشی مهراب امیری ، تهران 1371 ش ؛


(5) یوسف عزیزی بنی طرف ، قبایل و عشایر عرب خوزستان ، تهران 1372 ش ؛
(6) هنری فیلد، مردم شناسی ایران ، ترجمة عبدالله فریار، تهران 1343 ش ؛
(7) کتاب سبز ، تهران : نشر تاریخ ایران ، 1363 ش ؛
(8) احمد کسروی ، تاریخ پانصد سالة خوزستان ، تهران 1362 ش ؛
(9) مسعود کیهان ، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش ؛
(10) حسین قلی نظام السلطنه مافی ، خاطرات و اسناد حسین قلی خان نظام السلطنه مافی ، چاپ معصومه مافی ... ( و دیگران ) ، تهران 1362 ش .

/ علی پورصفر قصابی نژاد /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1980
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست