بَلیّه (عربی ، جمع : بلایا)، نامی که پیش از اسلام به ماده شتری (و بندرت مادیانی ) اطلاق می شده که به آیین جاهلی آن را بر گور صاحبش پایبند می زده ، سرش را به عقب برگردانده با غاشیه می پوشانده (رجوع کنید به جاحظ ، فهرست ) و رها می کرده اند تا از بی غذایی بمیرد. گاه جسد حیوان قربانی را می سوزانده و گاه پوست آن را با ثُمام ( گیاهی خاردار، در فارسی یَز ) می انباشته اند (ابن ابی الحدید، ج 4، ص 436). در منابع اسلامی این رسم را دلیل بر اعتقاد اعراب دوران جاهلیت به حشر و رستاخیز گرفته اند ( (شهرستانی ، ج 2، 253) ) ، زیرا به گمان آنان ، حیوانی که بدین سان قربانی می شد باید در روز قیامت چون مرکبی در خدمت صاحبش باشد، در حالی که محشوران محروم از بلیّه ، که در مرتبة پایینتر بودند، باید پیاده بروند ( (جوهری ، ذیل «بلا»؛ ابن منظور، ذیل «بلا»؛ آلوسی ، ج 2، ص 307ـ309) ) . با این حال ، به موجب سنتی دیگر، همین اصطلاح به ماده گاو یا ناقه یا میشی اطلاق می شده که آن را بر گور صاحبش پی کرده و رها می کرده اند تا از گرسنگی بمیرد؛ ظاهراً به همین ترتیب ، مظهر ابتدایی اعتقاد به حشر به صورت قربانی در مراسم مرگ در آمده و این رسم نیز جای خود را به طعام (ولیمه )ای داده است که در آیین سوگواری می دهند.
منابع : (1) ( محمود شکری آلوسی ، بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب ، چاپ محمد بهجة اثری ، بیروت ، تاریخ مقدمه 1314 ) ؛ (2) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ؛ (3) ( ابن منظور، لسان العرب ، قم 1363 ش ) ؛ (4) عمروبن بحر جاحظ ، کتاب التربیع و التدویر ، چاپ شارل پلا، دمشق 1955؛ ] اسماعیل بن حمّاد جوهری ، الصحّاح : تاج اللغة و صحاح العربیة ،
(5) چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران 1368 ش ؛ (6) محمدبن عبدالکریم شهرستانی ، کتاب الملل و النحل ، چاپ محمدبن فتح الله بدران ، قاهره ، تاریخ مقدمه 1375/1956، چاپ افست قم 1367 ش [ ؛
(7) J. Chelhod, Le sacrifice chez les Arabes , Paris 1955, 117; (8) G. W. Freytag, Einleitung in das Studium der arab, Sprach , 368; (9) G. Jacob, Altarabisches Beduinenleben , 141; (10) H. Lammens, L'arabie occidentale avant l'hإgire , Beirut 1928, 176; (11) idem, Moawia , 341; (12) [Julius Wellhausen, Reste Arabischen Heidentums , Berlin 1961, 181].