responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 112

 

بادْرَنْگبویه ، گیاهی خوشبو از تیرة لبدیسان دارای خواص دارویی . املاهای متعددی از این واژه در منابع عربی و فارسی یافته می شود: بادرنجبویه ، باذرنجبویه ، باذرنجویه ، بادرنجویه ، بدرنجویه ، بذرنبوذه و غیره (مفروضاً معرّبهای همان )؛
باذرنگ بویه ، بادرنبویه ، بارنگبویه و غیره . در ایران پیش از اسلام ، در برخی از نوشته های پهلوی ، با نامِ واتْرنگ بوی (لفظاً به معنای «دارای بوی بادرنگ * ( = اُترجّ، تُرنج ) »؛
ابن البیطار، ج 1، ص 74ـ75، آن را «الاُتْرجْیّ الرائحة » ترجمه کرده ) به عنوان گیاهی خوشبو و منسوب به ایزدِ نگهبان روز هشتم هرماه شمسی («دی به آذر») مذکور است (پورداود، ص 80). از سوی دیگر، دیسقوریدوس (قرن اول میلادی )، در کتاب الحشائش آن را با نام ملیسوفیلن (یا ملیتائینان و غیره ) وصف کرده است (ترجمة عربی آن منقول در الجامع ابن البیطار، همانجا؛
این واژه های یونانی در الجامع ابن البیطار به شکلهای مالسونان و مالیطانا ، در تذکرة انطاکی ، ج 1، ص 58، به گونة مالبوفلن ، و در تحفة حکیم مؤمن ، ص 135ـ136، و مخزن الادویة عقیلی خراسانی ، ص 1024، به صورت مالینوفلن محرّف و مصحّف گشته است ؛
برای آگاهی بیشتر دربارة این نامهای یونانی رجوع کنید به تعلیقات انگلیسی م . لوی بر ترجمة اقراباذین سمرقندی )، مرکّب از ملیسا / ملیتا به معنای «زنبورعسل » و فیلُن به معنای «برگ »، لفظاً یعنی «برگِ ( محبوب ) زنبورعسل ». چنانکه دیده می شود، ایرانیها آن را نظر به بوی آن که مانند بوی بادرنگ یا لیموترش است و یونانیها نظر به گرایش زنبورعسل به بوی و شهد آن نامگذاری کرده اند (همانا گلهای بادرنگبویه از گلهای «انگبین آورِ » معروف است ). در این میان ، مؤلفان دورة اسلامی یا صورتهای معرّبی از واژة بادرنگبویه را به کار برده اند یا عباراتی دالّ بر بوی بادرنگی این گیاه ، مثلاً: بَقْلَة الاُترجیّة ، حَبَق طُرُنجانّی (هر دو به نقلِ ابن البیطار)، ترجان ( کذا در نسخة چاپی ؛
شاید تُرُنجان ) ، «در تداول عامة مردم » (به گفتة همو)، حَبَق التُرُنج ( تحفة الاحباب ، ص 10)، حَبَق قَرَنْفُلیّ (به نقل شارحان تحفة الاحباب ، ص 33، ش 72، از کشف الرموز عبدالرزاق جزائری و حدیقة الازهار ابو محمد قاسم غَسّانی ).

از آنجا که بسیاری از گیاهان تیرة لبدیسان (مثلاً گونه های نعناع و سیسنبر و ریحان ) بویی خوش کمابیش مانند بوی بادرنگ یا لیموترش و خواص دارویی کمابیش همانندی دارند، از دیرباز خَلطی میان بادرنگبویه و یکی دو گیاه دیگر روی داده است و، در نتیجه ، در منابع جدید به نامهای علمی مختلفی برای بادرنگبویه برمی خوریم ؛
مثلاً، برخی آن را معادل بادْروج (یا باذروج /بادروگ /بادروز/بادرو= حَوک = ضیمران = ریحان ) گرفته یا آن را «بادروی کوهی » گفته اند، و برخی آن را معادل فَرَنجمِشک (= پَلَنگمِشگ / فَلَنجمُشک / فَرَنجمِسک ، وغیره ) (برای توضیح بیشتر دربارة این خلط ، رجوع کنید به شرح فرانسوی تحفة الاحباب ، ص 23ـ24، ش 72، ص 144، ش 327، و حکیم مؤمن ، همانجا).

از لحاظ خواص درمانی ، به نقل از دیسقوریدوس و حکمای دورة اسلامی ، بادرنگبویه در این موارد سودمند است : با مزاج گرم و خشک خود (در درجة دوم )، برای همة بیماریهای بلغمی و سوداوی (مثل جَرَب سوداوی )؛
(خوردن محلول ساییدة آن ، یا ضماد آن ) برای نیش کژدم و رتیل و گزش سگ هار؛
(مضمضة دَم کردة آن ) برای پیشگیری از فساد دندانها و برای خوشبو کردن دهان ؛
برای گشودن سُدّه های دماغ ؛
برای کمک به گوارش و رفع سکسکه ؛
(خوردن آن با نطرون ) برای زخم روده ، اختناق ناشی از قارچهای سمّی ، و دل پیچه ؛
(ضماد آن با نمک ) برای تحلیل آماسها و خنازیر؛
برای تسکین درد دندان و مفاصل ؛
(در مورد زنان مبتلا به عُسر الطمث ، نشستن در ( طشتی حاوی ) دَم کردة آن ) برای ادرار طمث ؛
برای تقویت دل و دماغ و حواس . در مورد اثر بر قلب ، بویژه ابن سینا دربارة آن تأکید کرده است . در کتاب الادویة القلبیّة (ص 267) می گوید که «خاصیتی عجیب هم در تفریح و هم در تقویت قلب دارد». این موضوع و نیز مطلبی که ابن البیطار، بی تصریح مأخذ خود، آورده که بادرنجبویه «یُفرّحُ قلبَ المحزونِ» سبب شده که برخی از مؤلفان نام عربی بادرنگبویه را «مُفرّح القلب » بپندارند، مثلاً انطاکی ، همانجا، و حکیم مؤمن ، همانجا (ولی در ص 819: «مفرّح القلب المحزون »)؛
نیز رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، ص 92. در پایان ، خاصیتی غیر دارویی : ابن البیطار، همانجا، از حکیمی (نامشخص ) نقل می کند که یکی از «خواص جلیلة » بادرنگبویه این است که اگر کسی قدری از ریشه و برگ و دانة آن گرفته خشک کند و در پارچه ای بگذارد و آن را با نخ ابریشم ببندد و با خود نگاه دارد، همواره شاد و نزد مردم محبوب است و همة حوایج او برآورده می شود.


منابع :
(1) ابن البیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة ، بولاق 1291؛
(2) ابن سینا، کتاب الادویة القلبیة ، در من مؤلّفات ابن سینا الطبیّة ، چاپ محمد زهیر البابا، ( حلب ؟ ) 1984؛
(3) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنة فی الطب ، چاپ عباس زریاب ، تهران 1370؛
(4) داود بن عمر انطاکی ، تذکرة اولی الالباب ، قاهره 1308؛
(5) ابراهیم پور داود، هرمزد نامه ، تهران 1331 ش ؛
(6) تحفة الاحباب فی ماهیة النبات والاعشاب ، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کولن ، پاریس 1934؛
(7) محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن ، تحفة حکیم مؤمن ، تهران ( تاریخ مقدمه 1402 ) ؛
(8) محمد حسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی ، مخزن الادویة ، کلکته 1844؛


(9) Abu Ha mid Muhammad b. ـ Al i Samarqandi , The medical formulary of al-Samarqand i ¦ ..., ed . and tr. by Martin Levey and Noury al-Khaledy, Philadelphia 1967.

/هوشنگ اعلم /



تصاویر این مدخل:
بادرنگبویه

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 112
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست