چنانچه الحاق فرزند به پدر به سبب افتراش محتمل باشد، فرزند به وى ملحق مىگردد.(5)
(--> قاعده فراش)
افتراق
افتراق: پراكندگى و جدا شدن از يكديگر.
افتراق از فرق، مقابل جمع است؛ چنانكه انفصال از فصل، مقابل وصل مىباشد(--> انفصال). از اين عنوان در بابهاى طهارت، صلات، حج و تجارت سخن گفته شده است.
طهارت:اگر مجموع خونهاى پراكنده در بدن يا لباس بيشتر از درهم(--> درهم)باشد، در مَعْفُوّ بودن آن در نماز اختلاف است(1)( --> خون). استحاله با پراكندگى و جدايى ميان اجزاى نجس يا متنجّس ـ مانند آرد شدن گندم ـ محقّق نمىشود(2)(--> استحاله).
صلات:گفتن اذان و اقامه بر كسى كه براى نماز به مسجد رود و نماز جماعت پيش از او اقامه شده باشد بنابر قولى مكروه و بنابر قولى حرام است، مگر نمازگزاران پراكنده شده و صف جماعت بر هم خورده باشد. ثبوت اين حكم در غير مسجد اختلافى است.(3)
كسى كه درمسافرت تحت فرمان ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد يا حتّى ـ به قول بسيارى ـ احتمال بدهد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود، بايد نماز را تمام بخواند.(4)
حج :حاجى اى كه در حال احرام(--> احرام)با همسرش آميزش كرده است، هنگام اعاده حج، زمانى كه به آن محل رسيدند، بايد از يكديگر جدا شوند. منظور از جدايى، خلوت نكردن با يكديگر است كه با وجود فرد سوم همراه آنان محقّق مىشود.(5)
تجارت:خيارمجلس(-->خيارمجلس)تا زمانى كه فروشنده و خريدار از يكديگر جدا نشدهاند ثابت است و پس از افتراق ساقط مىگردد.(6)در اينكه آغاز ثبوت خيار شرط(--> خيار شرط)زمان