تعداد زيادى از فقها اجماع را تحصيل نموده و آن را براى فقيهان ديگر نقل كرده باشند، همچون اجماع محصّل حجّت و معتبر است؛ امّا اگر به خبر واحد(--> خبر واحد)نقل شده باشد كه يك يا تعداد كمى از فقها اجماع را تحصيل و آن را براى ديگران نقل كرده باشند در حجيّت و اعتبار آن اختلاف است. اگر اجماع منقول در كلمات فقها، بدون قيدى ذكر شود، منظور اجماع منقول به خبر واحد است.(1)
(--> اجماع)
اجمال
اِجمال: مبهم بودن مراد گوينده از لفظ و مراد فاعل از فعل.
مُجمل، مقابل مُبَيَّن(--> مبيّن)وصف لفظ يا فعلى است كه مراد گوينده يا انجام دهنده از گفتن يا انجام دادن آن نامعلوم است. اجمال در فعل بدين معنا است كه جهت صدور فعل روشن نيست، مانند اينكه امام عليه السّلام جِلسه استراحت(--> جلسه استراحت)را در نماز ترك كند و معلوم نباشد كه اين ترك به دليل تقيّه بوده است يا بيان مشروعيّت. عنوان اجمال در مباحث الفاظ اصول فقه مطرح شده است.
اقسام اجمال:اجمال يا در مفهوم لفظ است؛ بدين معنا كه لفظِ مجمل، مردّد است بين دو مفهوم متباين و يا بين اقلّ و اكثر. و يا در مصداق؛ بدين معنا كه مفهوم لفظ، روشن و واضح است؛ ليكن مصداق آن در خارج بين دو فرد يا اقلّ و اكثر مردّد است.(1)
اسباب اجمال لفظ:اجمال در كلام داراى اسبابى است كه مهمترين آنها عبارتند از:
1. بودن متكلّم در مقام اجمال، مانند موارد توريه و تقيّه.(2)
2. احتمال وجود قراين و شواهد حالى يا مقالى هنگام صدور كلام و سقوط يا اسقاط آن.(3)مشهور، در اين موارد به اصل عدم قرينه تمسّك مىجويند(4)(--> اصل لفظى).
3. اجمال قراين منفصل، مانند مُخَصِّصات و مُقَيِّدات.