يعنى
«نزديك» و آنچه در حضور است. اين واژه در اصل از مادّۀ «حضور» و «حضارة» (به
كسر و فتح حاء در مصدر) كه به معنى «حاضر بودن يا حاضر شدن» است، گرفته شده و
اصولا كلمۀ «حاضر» كه اسم فاعل است، به معنى «آماده و موجود» (ضد غايب) است.
جملۀ«تِجٰارَةً حٰاضِرَةً»در
آيۀ مورد بحث به معنى «معاملۀ نقدى» آمده است و در اين نوع معامله
اگرچه از نظر قرآن تنظيم سند و نيز نوشتن لازم نيست، ولى بايد شاهد گرفت، بلكه
مانعى ندارد با اين كه دادوستد به صورت نقدى انجام مىگيرد براى اين گونه معامله
نيز سند تنظيم شود[**].
همچنين
واژۀ «حاضرة» به معناى فوق (نزديك و كنار) در آيۀ 163 سورۀ
اعراف مشاهده مىشود:
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ اَلْقَرْيَةِ اَلَّتِي كٰانَتْ
حٰاضِرَةَ اَلْبَحْرِ...«و از
آنها (از قوم يهود معاصر خويش) ماجراى شهرى را كه در كنار (ساحل) دريا قرار داشت
سؤال كن...». (ج 288/2، ج 418/6.)
اسم
مفعول به معنى «حاضر گردانيده شده»، از «احتضار» و در اصل از «حضور» گرفته شده
است.
[*]... إِلاّٰ أَنْ تَكُونَ تِجٰارَةً
حٰاضِرَةً تُدِيرُونَهٰا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ
جُنٰاحٌ أَلاّٰ تَكْتُبُوهٰا وَ أَشْهِدُوا إِذٰا
تَبٰايَعْتُمْ...«... مگر اين كه دادوستد نقدى باشد كه در ميان خود
دست به دست مىكنيد كه گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد و هنگامى كه خريدوفروش
(نقدى) مىكنيد (باز هم) شاهد بگيريد...» بقره/ 282.
[**] به مادّۀ «ت ج ر»(تِجٰارَةً
حٰاضِرَةً)رجوع فرماييد.