اسم الکتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه المؤلف : شریعتمداری، جعفر الجزء : 1 صفحة : 522
پس از
تبرئه سربلند آزاد شود و در ضمن آلودگى سازمان حكومت مصر را نيز ثابت كند كه در
دربار وزيرش چه مىگذرد! جالب اين كه يوسف در اين جمله از كلام خود آنقدر
بزرگوارى نشان داد كه حتّى حاضر نشد نامى از همسر عزيز مصر ببرد كه عامل اصلى
اتهام و زندان او بود، تنها به صورت كلى به گروهى از زنان مصر كه در اين ماجرا
دخالت داشتند اشاره كرد.
فرستاده
مخصوص به نزد شاه برگشت و پيشنهاد يوسف را بيان داشت، اين پيشنهاد او را بيشتر تحت
تأثير عظمت و بزرگى يوسف قرار داد لذا فورا به سراغ زنانى كه در اين ماجرا شركت
داشتند فرستاد و آنها را احضار كرد و خطاب به آنها «گفت: بگوييد ببينم در آن هنگام
كه شما تقاضاى كامجويى از يوسف كرديد جريان كار شما چه بود؟» راست بگوييد، حقيقت
را آشكار كنيد، آيا هيچ عيب و تقصير و گناهى در او سراغ داريد؟! در اين جا وجدانهاى
خفته آنها يكمرتبه در برابر اين سؤال بيدار شد و همگى متفقا به پاكى يوسف گواهى
دادند و «گفتند: منزه است خداوند، ما هيچ عيب و گناهى در يوسف سراغ نداريم» همسر
عزيز مصر كه در اين جا حاضر بود و بهدقت به سخنان سلطان و زنان مصر گوش مىداد بىآنكه
كسى سؤالى از او كند قدرت سكوت در خود نديد، احساس كرد موقع آن فرارسيده است كه
سالها شرمندگى وجدان را با شهادت قاطعش به پاكى يوسف و گنهكارى خويش جبران كند،
بخصوص اين كه او بزرگوارى بىنظير يوسف را از پيامى كه براى شاه فرستاده بود درك
كرد كه در پيامش كمترين سخنى از وى به ميان نياورده و تنها از زنان مصر به طور
سربسته سخن گفته است.
يكمرتبه
گويى انفجارى در درونش رخ داد «فرياد زد: الآن حق آشكار شد [الآن حصحص الحق]، من
پيشنهاد كامجويى به او كردم او راستگوست» و من اگر سخنى دربارۀ او گفتم
دروغ بوده است دروغ! (ج 430/9 تا 432 و منابع ذكر شده).