از مادّۀ «برص» به معنى «پيسى» و آن مرضى است كه لكههاى
سفيد روى پوست بدن توليد مىكند و بنا بر گفتۀ «راغب»، «ماه» را هم به خاطر
لكههايى كه بر سطح آن ديده مىشود «أبرص» گويند. اين لكهها گاه به رنگ قهوهاى
ظاهر مىشود و براى مبتلايان مذكر، لفظ «أبرص» و براى مؤنث، لفظ «برصاء» به كار
گرفته شده است.
واژه «ابرص» دو بار در قرآن مجيد استعمال شده، يكى در آيۀ مورد
بحث و ديگرى در آيه 110 سورۀ مائده، و هر دو دربارۀ اعجاز حضرت عيسى
(ع) است كه كور مادرزاد و بيماران مبتلا به پيسى را به فرمان خدا بهبود بخشيد تا
حجّت و دليلى بر نبوتش باشد.
(راغب، المعجم الاحصائى و منابع ديگر)
ب ر ق
بَرِقَ:(در
آيۀ 7 سورۀ قيامت)[**]از
مادۀ «برق» (بر وزن فرق) در اصل به معنى روشنايى و برقى است كه در ميان
ابرها ظاهر مىشود، سپس به هر نوع روشنايى اطلاق شده، برق زدن چشمها كه در آيه
مورد بحث به آن اشاره شده، به معنى حركت شديد و اضطرابآميز آن از شدت هول و ترس
است، بعضى نيز آن را به معنى ساكن شدن حدقۀ چشم و خيره نگاه كردن به يك نقطه
كه آن هم غالبا نشانۀ وحشت است تفسير كردهاند و شواهدى از اشعار عرب بر اين
معنى كه برق زدن چشم به معنى تحير است آوردهاند، ولى تفسير اول مناسبتر به نظر مىرسد.
(ج 287/25.)
[*]...
وَ أُبْرِئُ اَلْأَكْمَهَ وَ اَلْأَبْرَصَ...«... و كور مادرزاد و مبتلا به
پيسى را به امر خدا شفا مىدهم...» آل عمران/ 49.
[**]فَإِذٰا بَرِقَ
اَلْبَصَرُ.«در آن هنگام چشمها از شدت وحشت به گردش در مىآيد.» قيامت/ 7.
اسم الکتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه المؤلف : شریعتمداری، جعفر الجزء : 1 صفحة : 190