اسم الکتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن المؤلف : خزائلی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 196
و بصائر از امام صادق عليه السلام نقل نموده كه
سليمان عليه السلام داراى اسم اكبر خدا بود كه وقتى به آن اسم چيزى را طلب مىنمود،
عطاء مىشد و چون دعا مىكرد به اجابت مىرسيد.
(سليمان) از سخن مورچه تبسمى كرد و خنديد و گفت:
پروردگارا! شكر نعمتهائى را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتهاى به من الهام
فرما و توفيق مرحمت كن تا عمل صالحى كه موجب رضاى تو گردد انجام دهم و مرا در زمرۀ
بندگان صالحت داخل نما.)
اين دعا مانند دعائى است كه خداوند با مختصر قضاوتى
در سورۀ احقاف[2] از قول بندگان لايق و با ايمان نقل مىكند، كه از آن استفاده
مىشود انسان با ايمان در سن چهل سالگى از عمق و وسعت نعمتهاى خداوند بر خودش آگاه
مىگردد و نيز خدماتى را كه خداوند نسبت به پدر و مادر او داشته است تا وى را به
اين حد برسانند، چرا كه در سن چهل سالگى معمولاً خودش پدر و مادر شده و زحمات طاقت
فرسا و ايثار گرانۀ پدر و مادر را درك مىكند و بى اختيار به ياد آنها مىافتد
و به جاى آنها در پيشگاه خداوند شكر گذارى مىكند.
تبسم و خندۀ حضرت سليمان
داستان حضرت سليمان و خنديدن او از اينقرار است كه
حضرت سليمان با يك لشكر عظيم حركت كرد (حَتّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ اَلنَّمْلِ؛[3]تا
به سرزمين مورچگان