اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 376
15.
پايداری مسلمانان صدر اسلام
عبدالله بن حذاقه از كسانی بود كه سبقت در اسلام
داشت و به حبشه مهاجرت نموده بود روميان او را با عدهای
از مسلمانان اسير كردند. نصرانيت را بر وی عرضه داشتند ولی آنها
امتناع ورزيدند تا این که ديگ بزرگی را از روغن زيتون جوش آورده و به
یکی از آنها گفتند: يا دين نصرانيت را قبول كن یا در اين روغن
انداخته میشوی. او از قبول نصرانيت امتناع ورزيد او را در ديگ
انداختند چيزی نگذشت كه استخوانهايش بر روی روغن نمودار شد.
سپس عبدالله را پيش آوردند و نصرانيت را بر او عرضه
داشتند. او هم قبول نکرد. دستور دادند در ميان ديگ انداخته شود شروع كرد به گريه
کردن. بزرگ آن دسته از روميان گفت: او ترسيده است او را برگردانيد. عبدالله گفت:
شما خيال كرديد از اين روغن جوشيده ترسيدهام، نه، گريهام
برای اين است كه فقط يك جان دارم و با همان يك جان چنين معاملهای
میكنم. ای كاش به تعداد موهای بدنم جان میداشتم و در
راه خدا به عدد همه جانهايم شما با من چنین
میكرديد. روميان از سخن او در شگفت شده تمايل به آزادیش نمودند.
رئيس نصرانيان گفت: سر من را ببوس تا آزادت كنم. قبول
نكرد. پيشنهاد كرد نصرانيت را قبول نما تا دخترم را به ازدواج تو درآورم و مملكتم
را با تو قسمت كنم. باز هم امتناع ورزيد. گفت: سرم را ببوس تا هشتاد نفر از
مسلمانان اسير را با تو آزاد كنم. در این موقع گفت: اينك كه بواسطه يك بوسه
من هشتاد نفر آزاد میشوند حاضرم. لذا پيش رفت و سر او را بوسيد و آنان
هشتاد نفر از مسلمانان را با عبدالله آزاد كردند.[1]