بازگردانیم، ناراحت می‌شوی؟ ابوطلحه گفت: سبحان الله! چرا ناراحت شوم وظیفه ما همین است. زن بعد از این مقدمه چینی و آماده کردن همسرش ابوطلحه به او گفت: پسرت از طرف خدا نزد ما امانت بود و امروز امانت خود را باز گرفت.

ابوطلحه بدون تغییر حال گفت: من به صبر و شکیبایی از تو که مادر او هستی سزاوارترم سپس از جا برخاست و غسل نمود و دو رکعت نماز خواند. پس از آن به محضر پیغمبر رسید و داستان همسرش را به عرض پیامبر رساند.

رسول خدا فرمود: خداوند در فرزند آینده‌تان به شما برکت دهد. سپس فرمود: سپاس خدای را که در میان امت من زنی همانند زن بردبار بنی‌اسرائیل قرار داد. از حضرت سؤال شد شکیبایی آن زن چگونه بود؟ فرمود: در بنی‌اسرائیل زنی بود که دو پسر داشت. شوهرش دستور داد برای مهمانی غذایی تهیه کند، مهمانان آمدند. بچه‌ها مشغول بازی بودند که ناگهان هر دو به چاه افتادند زن نخواست مهمانی به هم بخورد و مهمانان ناراحت شوند لذا جنازه بچه‌ها را از چاه بیرون آورد و در پارچه‌ای پیچید و در کنار اتاق گذاشت.

پس از رفتن مهمانها خود را برای همسرش آرایش و آماده نمود پس از فراغت، مرد پرسید: بچه‌ها کجایند؟ زن گفت: اتاق دیگرند. مرد بچه‌ها را صدا زد. ناگهان آن دو کودک به اذن خداوند زنده شده و به سوی پدر دویدند. زن تا این منظره را دید گفت: سبحان الله! به خدا سوگند این دو کودک مرده بودند. خداوند به خاطر شکیبایی و صبر من آنها را زنده کرد. [1]

5. جهاد فی سبیل الله در همسرداری نمونه

نماينده زنان مدينه حضور پيامبر اكرمﷺ رسید و درباره علت محرومیّت زنان در جهاد در راه خدا، سوال کرد و گفت: ما زنان تمام كارهاى شوهران را از نظر زندگى،

[1]. بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، ط دار الاحیاء التراث، ج 82، ص 150.