اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 257
6. نقص بدنی نباید هرگز مانع از رسیدن
به هدف شود
يونس بن عمار دچار بيماری برص شد و لكههای
سفيدی بر صورتش آشكار گرديد. اين عارضه، او را به سختی ملول و آزرده
ساخت به علاوه بر اثر اين عارضه كسانی دربارهاش
سخنانی ناروا گفتند و آن گفتهها قدر و منزلتش را در جامعه كاهش
داد تا جایی که نتوانست مانند گذشته در مجامع عمومی حضور يابد
و با مردم سخن بگويد. تصميم گرفت حضور امام صادق7 برود و
اوضاع و احوال خود را به عرض آن جناب برساند تا چارهجويی
كند.
خدمت آن حضرت رسید و جریان را توضيح داد كه
از طرفی گرفتار بيماری برص شدهام و از طرف ديگر
سخنان دردناك بعضی از مردم به شدت من را رنج میدهد. امام برای
تقويت روحيه و اراده او در ادامه امور زندگی به او فرمود: (لَقَدْ
كَانَ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ مُكَنَّعَ الْأَصَابِعِ فَكَانَ يَقُولُ هَكَذَا وَ
يَمُدُّ يَدَيْهِ وَ يَقُولُ: يٰا قَوْمِ
اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِين) دست
مؤمن آل فرعون عيب مادر زادی داشت انگشتانش خميده و به هم چسبيده بود. اما
موقع سخن گفتن، بدون احساس ضعف و انكسار، دست معيوب خود را به سوی مردم دراز
میكرد و با وجود این عیب ظاهری، میفرمود:
«ای مردم! از فرستادگان خدا پيروی كنيد ...»[1]
نکته: امام با اين بيان كوتاه خاطرنشان نمود
كه ممكن است يك انسان شريف و پاكدل و خدمتگزار دين خدا هم به چنین عارضهای مبتلا شود، همانطور كه مؤمن آل فرعون دچار شد این مریضی
نشانه این نیست که خداوند نظرش را از او برداشته است.
از طرف ديگر با نقل قضيه مؤمن آل فرعون روحيه
يونس را تقويت كرد و به وی فهماند كه به سبب این عیب و لكههای صورت نبايد از مردم كنارهگیری كرد و اطمينان و شخصيت خويش را از دست داد! بلکه
بايد با شهامت و اراده قوی، به انجام وظايف و کارهای خود مشغول