نکته:
احسان به پدر و مادر بعد از مرگ به این است که فرد برای آنان
خیرات فراوان کند و به یاد آنان باشد و اگر حقوق واجبی از آنان
فوت شده اداء نماید.
16. عاقبت اذیت و آزار
والدین
در بنیاسرائیل، عابدی به نام
جریح بود که همواره در صومعهای[2] به
عبادت میپرداخت. روزی مادرش نزد وی آمد و او را
صدا زد، ولی او چون مشغول عبادت بود، پاسخ مادرش را نداد، مادر به خانه
بازگشت و دوباره پس از ساعتی به صومعه آمد و جریح را صدا زد، باز
جریح به مادر اعتنایی نکرد. برای بار سوّم مادر آمد و او
را صدا زد ولی جوابی نشنید. مادر از این رفتار فرزند دل
شکسته شد و او را نفرین کرد.
فردای همان روز، زن فاحشهای
بچهای را نزد جریح گذاشت و ادّعا کرد که آن بچه،
فرزندِ نامشروع این عابد است. این موضوع شایع شد و سرِ زبانها
افتاد. مردم به یکدیگر میگفتند:
کسیکه مردم را از بیعفتی
نهی مینمود، اکنون خود چنین کرده است.
ماجرا به گوش حاکم وقت رسید و فرمان اعدام عابد را صادر کرد و مردم
برای اعدام عابد جمع شدند، مادرش وقتی او را آنگونه
رسوا دید، از شدت ناراحتی به صورت خود زد و گریه کرد.
جریح به مادر رو کرد و گفت: مادر آرام باش!
نفرین تو من را به اینجا کشانده است و
گرنه من بیگناه هستم وقتی که مردم این سخن را از
جریح شنیدند به او گفتند: ما از تو نمیپذیریم،
مگر ثابت کنی که این نسبت تهمت و دروغ است.
عابد که مادرش دیگر از او راضی شده بود، گفت:
طفلی را که به من نسبت دادهاند، پیش من
بیاورید! طفل را آوردند و او با زبان واضح گفت: پدرم فلان چوپان
[1].[349] بحار الأنوار، ط دار الاحیاء
التراث، العلامة المجلسي، ج 77، ص 136.
[2].[350]
صومِعِه مکانی است که کشیشهای مسیحی، تحت
سرپرستی یک رئیس مرد یا زن در آن زندگی میکنند.
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 229