حَوْلِكَ)

آنکـــه به اخــلاق نکـــو خـــو گــرفــت در دو جهان رتبه نیکو گرفت

خلق و خدایش همه دارند دوست فعــل نکــو زاده خلق نکوست

6. دینداری و خوش اخلاقی

مردی از رسول خداﷺ پرسید: ای پیامبر خدا! دین چیست؟ حضرت فرمود: «خوش‌اخلاقی» مرد دوباره همان سوال را مطرح کرد و همان جواب را شنید. برای بار سوّم سؤال کرد. رسول خدا به او نگاهی کرد و فرمود: آیا متوجه نشدی؟ دین آن است که خشمگین نشوی. [1]

7. نرمش پيامبر اكرمﷺ با مرد يهودى

مردی يهودى خدمت رسول اكرمﷺ رسید و مدّعى شد كه من از شما طلبكارم و الان در همين كوچه بايد طلب من را بدهيد. پيامبر اکرم فرمود: اولاً شما از من طلبكار نيستيد، ثانياً اجازه بده لا اقل به منزل بروم تا براى شما پول بياورم، در حال حاضر پولی همراهم نيست.

آن مرد گفت: از اينجا يك قدم نمی‌گذارم برداريد. هر چه پيامبر با او به نرمی ‌رفتار نمود، او در مقابل بيشتر خشونت نشان داد تا آنجا كه عبا و رداى پيامبر را گرفت و دور گردن حضرت پيچيد و كشيد و اثر قرمزى آن، در گردن مبارك پيامبر بجاى ماند. از طرفی وقت نماز بود و آن حضرت می‌خواست به مسجد برود.

مسلمانان تا ديدند مرد يهودى جلوی رسول الله را گرفته، خواستند او را كنار زده و یا احيانا كتك بزنند ولی آن حضرت اجازه نداد و فرمود: من خود می‌دانم با رفيقم چه كنم. شما كارى با او نداشته باشيد. در نهایت حضرت آن قدر نرمی و نرمش نشان

[1].[267] بحار الأنوار، ط دار الاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج 68، ص393.