اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 114
بپردازم؟ دختر
پاسخ داد: چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی
به دیگران عوضی ندارد. پسر گفت: من از صمیم قلب از شما سپاسگزارم.
اتفاقاً سالها بعد دختر جوان
به شدت بیمار شد. پزشکان آن محل از درمان بیماری او عاجز مانده
و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانهای مجهّز،
متخصّصین اقدام به درمان او کنند.
دکتر هوارد کلی،
میگوید:
من به جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فرا خوانده شدم.
هنگامی که متوجه شدم بیمار از چه شهری به آنجا آمده، برق عجیبی
در چشمانم درخشید، بلافاصله بلند شدم و به سرعت به طرف اتاق بیمار
حرکت کردم. در اوّلین نگاه او را شناختم سپس به اتاق مشاوره بازگشتم تا هر
چه زودتر برای نجات جان بیمار اقدام کنم. از آن روز به بعد آن دختر را
مورد توجهات خاص خود قرار دادم و سر انجام پس از یک تلاش طولانی آن
دختر بهبود کامل پیدا کرد.
آخرین روز
بستری شدن دختر در بیمارستان بود. به درخواست بیمارستان هزینه
درمان دختر را جهت تایید نزد من آوردند. من گوشه صورت حساب چیزی
نوشتم و آن را درون پاکتی گذاشتم و برای زن فرستادم.
زن از باز کردن
پاکت و دیدن مبلغ صورت حساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر
را بدهکار باشد لکن چون پاکت را باز کرد. چیزی توجهاش را جلب کرد.
چند کلمهای
روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهای
صورت حساب قبلاً با یک لیوان شیر
پرداخت شده است.»
· به قول شیخ سعدی:
تو نیکی
میکن و در دجله
انداز که ایـــزد در بیــــابانت دهــــد باز[1]
[1] .برگرفته از گروه سرگرمی سیمرغ به
آدرس: www. seemorgh. com/entertainment
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 114