بايد دانست
كه هدف از ايجاد خلق اين است كه عبادت خدا كنند چنان كه خداوند فرموده است: وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ[1] و مقصود از
عبادت اين است كه انسان به حضرت حق متّصل شود و با بالهاى كمال در باغهاى بهشت با
فرشتگان مقرّب پرواز كند. اين همان هدف مطلوب و مقصود انسان است كه وظيفه دارد
حقيقتاً به آن توجّه كند اگر سعى كافى و وافى داشته باشد بدان دست مىيابد و در
بهشت نعيم رستگار مىشود و اگر در طلب آن كوتاهى كند به راههاى انحرافى مىافتد و
بدان نمىرسد، به يقين مىدانى كه درهاى جهنّم از دو سوى پل صراط باز است و
انسانهاى منحرف در آن سقوط مىكنند و اين پايان كار آنهاست كه با ديگران به جهنم
وارد مىشوند.
با توضيح فوق
روشن شد كه مقصود هر انسان پيش روى اوست كه به سوى آن حركت مىكند و بازگشت
انسانها به آن جاست.
(4980- 4976)
جمله دوّم:
و انّ ورائكم السّاعة تحدوكم.
مقصود از
ساعت در اين عبارت قيامت صغراست كه منظور از آن حتمى بودن مرگ است. دليل اين كه
قيامت صغرا در پشت سر قرار دارد آن است كه انسان طبعاً از مرگ نفرت دارد و از آن
فرارى است و به حسب عرف و عادت چيزى كه انسان از آن فرار مىكند در پشت سر قرار
مىگيرد و چون مرگ از وجود انسان تأخّر دارد و سرانجام انسان را در مىيابد پشت سر
بودن مرگ و پيوستن آن به انسان تأخّر عقلى است ولى تشبيه شده است به چيزى كه
[1]
سوره ذاريات (51): آيه (56): و ما جنّ و انس را نيافريديم مگر براى عبادت.