عمل ناتوان بودند و
اسباب رسيدن به رستگارى را كم فراهم كرده بودند. به اين سه قسم قرآن كريم اشاره
فرموده است كه: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا
الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ
مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ»[1] اگر چه قسم اوّل و دوّم در مفهوم رجاء
مشتركند ولى در رتبه و منزلت با هم اختلاف دارند.
(4216- 4194)
فرموده
است: اليمين و الشّمال مضلّه و الطريق الوسطى هى الجادّة
پس از آن كه
امام (ع) مردم را به سابقين و لاحقين و مقصّرين تقسيم كرد اشاره به راهى كرده است
كه خداوند مردم را بر آن راه هدايت فرموده و براى آنها نشانههاى هدايت را
برافراشته تا از و ساس شيطان رهايى يافته و سالم به پيشگاه خداوند باز آيند و راه
حق را از راه باطل و گمراهى باز شناسند و چون دانستى كه راه رهروان به سوى خداوند
متعال علم و يا عمل است (بايد بدانى كه) علم راه نيروى نظرى است و عمل راه نيروى
عملى و هر يك از اين دو، همچنان كه دانستى دو جنبه ناپسند افراط و تفريط دارد و
راه وسط آنها تعادل و طريق ميانى است براى كسانى كه هدايت يافتهاند و جادّه روشنى
است و اين همان راهى است كه حكمتهاى كتاب الهى بر آن استوار است و آثار نبوّت و
سنّت پيامبر نيز بر همين راه است كه سنّت از آن پيدا شده و پايان كار مردم در دنيا
و آخرت بر اين راه است، زيرا مبدأ سنّت و سبب انتشار آن در ميان مردم عدالت است و
سرانجام كار مردم به عدالت باز مىگردد. چون نظام امور مردم در دنيا مبتنى بر
قوانين شرعى است و عاقبت امور مردم نيز به سبب همين قوانين و قواعد كه عين عدالت
است بستگى دارد و در آخرت نيز به سبب همين عدالت، زيان زيانكاران و سعادت رستگاران
تعيين مىشود، پس آن كه به راه عدالت رود و در ايّام عمرش به عدالت تمسّك جويد
براى او بهشت نعيم مقرّر مىشود و هر كس از راه
[1]
سوره فاطر (35) آيه (32): بعضى بر خود ستم مىكنند، بعضى معتدلند و بعضى چنان كه
خدا خواسته در انجام خيرات پيشى مىگيرند و اين بخششى بزرگ است.