مناسبت استعاره اين
است كه تهديد از امور ناراحت كننده است، چنان كه رعد و برق انسان را مىترساند.
(3562- 3558)
فرموده است:
و مع هذين الامرين الفشل.
اين كلام
امام (ع) به رذالت طلحه و زبير اشاره دارد با اين توضيح كه تهديد كردن و ترساندن
قبل از واقع شدن جنگ، و سر و صدا راه انداختن نشانه ترس و ناتوانى است، چنان كه
سكوت نشانه شجاعت است. امام (ع) در آموزش كيفيّت جنگ به اين حقيقت اشاره كرده و به
اصحابش مىفرمايد: «صدايتان را آهسته كنيد زيرا اين عمل ترس و ضعف را كنار
مىزند.»
روايت شده كه
ابو طاهر جبائى سر و صداى لشكريان مقتدر عباسى را شنيد با اين كه او 1500 نفر
جنگجو داشت و مقتدر عباسى 20 هزار سپاهى، ابو طاهر به يكى از ياران گفت اين سر و
صداى بلند چيست؟ او در پاسخ گفت نشانه ضعف است. ابو طاهر گفت آرى چنين است. در اين
كارزار پيروزى با ابو طاهر شد. امام (ع) با همين علامت بر ضعف و ناتوانى طلحه و
زبير استدلال كرده است.
(3572- 3563)
فرموده
است: و لسنا نرقد حتّى نوقع و لا نسيل حتّى نمطر.
اين جمله
امام (ع) اشاره به نفى اين رذيلت از خود و يارانش و اثبات فضيلت براى يارانش دارد.
همان گونه كه فضيلت ابر اين است كه همراه رعد و برق باران داشته باشد و بعد از
باران سيل به بار آورد.
گفتار امام
(ع) نيز مقرون به كردار بوده و خلافى در آن نيست و سيل عذابش همراه بارانش
مىباشد. مفهوم ضمنى كلام اين است كه دشمن بدون داشتن قدرت نفسانى و انجام كار،
امام (ع) را به جنگ تهديد مىكند و چنين دشمنى مانند رعد بدون باران و سيل است مثل
اين است كه فرموده باشد چنان كه سيل بدون باران ممكن نيست كسى را بترساند و تهديد
به جنگ بدون شجاعت و قدرت نيز ممكن نيست و در اين حالت نوعى مبارزه طلبى تو خالى
است.