آنها به انحراف و
پرتگاههاى هلاكت است و سببى است كه آنها را به سركشى و افزايش نادرستى و تجاوزشان
از راه مستقيم مىكشاند و لذا شباهت پيدا كرده است به آبى كه مايه زندگى، زراعت و
رشد و افزايش آن مىباشد. به اين دليل مناسب است لفظ سقى را كه ويژگى خاص آب است
براى ادامه غرور استعاره آورده و غفلت و غرور را به آنها نسبت دهد. و چون نتيجه
نهايى فجور در دنيا هلاكتشان به وسيله شمشير و در آخرت ابتلا به عذاب الهى است
ناگزير نتيجه فجور با نتيجه زراعت شباهت پيدا كرده و لفظ درو را كه نتيجه نهايى
زراعت است براى هلاكت آنها استعاره آورده و آنها را به درو شدن نسبت داده است.
جملات فوق
علاوه بر زيبايى در استعاره، بر ترصيع نيز دلالت مىكند.
وبرى (ره)
گفته است اين كلام امام (ع) اشاره به خوارج است. قول ديگر اين است كه در باره
منافقان، وارد شده همچنان كه در بعضى نسخ بدان تصريح دارد. به نظر ما (شارح)
احتمال دارد كه سخن امام (ع) شامل تمام كسانى مىشود كه مخالف آن حضرت بوده و از
طاعتش، با اين گمان كه ياورى دين را مىكنند و بدان پايبندند، سرباز زدند. توضيح
اين كه چنان كه دانسته شد، فجور عبارت بود از بيرون رفتن از تعادل به طرف افراط و
هر كه عدالت را كنار گذارد و ادّعا كند كه طالب حق است. در حقيقت از عدالت در طلب
حق بيرون رفته و به غلّو و فجور گرايش پيدا كرده است (و مشمول سخن حضرت مىشود) و
يقيناً قاسطين كه اصحاب معاويهاند، و مارقين كه خوارجند و كسانى كه به اين دو روش
معتقد باشند مصداق كامل سخن حضرتند، زيرا همه آنها با گمان اين كه طالبان حق و
يارى كنندگان دين هستند با حضرت مىجنگيدند.
(2490- 2473)
فرموده
است: لا يقاس بآل محمّد (ص) من هذه الامّة احد، الى آخر ...
در اين كلام
امام (ع) آل محمّد (ص) را مىستايد و اين ستايش مستلزم