كلمه كتاب، مشخّصى
فهميده شود، تا نتيجه اين باشد كه آنچه محمّد (ص) آورده است عين همان چيزى است كه
انبياى سابق آوردهاند، زيرا اين امر محالى است، بلكه مقصود دستور العملهاى حقّى
است كه انبيا در ميان امّتهاى خود به جا گذاشتهاند و آنچه بر محمّد (ص) نازل شده
است، دستورالعملهايى از همان نوع است. توضيح اين كه قوانين كلّى كه همه انبيا در
آن اشتراك دارند عبارتند از توحيد، منزّه بودن خداوند متعال، چگونگى بعث و قيامت و
ديگر قواعد كليّى كه نظام كلّى جهان بر آنها استوار است مانند حرمت كذب، ظلم، قتل،
زنا و غير اينها از امورى كه در آنها هيچ پيامبرى با پيامبر ديگر اختلاف ندارد.
اين قوانين
كلّى ياد شده به منزله ماهيّت واحد كليّى هستند كه در اشخاص مختلف وجود دارند و
چنان كه عوارضى بر ماهيّت شخص خاصّى عارض مىشود كه در شخص ديگر نيست و ملاك
اختلاف نزد اشخاص همين عوارض مىباشند كه صورتهاى خاصّ شخص را مىسازند. همچنين
كتابهايى كه بر زبان انبيا نازل شده، آنها به منزله اشخاص مختلفى هستند كه داراى
ماهيّت واحدى مىباشند.
اختلاف كتب
بر حسب كم يا زياديى است كه بر ماهيّت آنها به خاطر اختلاف مردم و زمان مكان عارض
مىشود.
«مبيّنا» به
عنوان حال منصوب است و عامل آن فعل خلّف و ذو الحال ضمير فاعلى است كه به پيامبر
(ص) باز مىگردد [و معناى آن اين است:
در حالى كه
پيامبر بيان كننده حلال و حرام كتاب است].
(2016- 1997)
فرموده
است: حلاله و حرامه و فضائله و فرائضه و ....
اين جمله
اشاره به احكام پنج گانه شرعى است كه علم فقه بر آنها دور مىزند و آنها عبارتند
از: وجوب، استحباب، حرام، كراهت، مباح.
امام (ع) با
واژه حلال، مباح و مكروه را در نظر گرفته و از حرام امور ممنوعه و از فضائل امور
مستحب و از فرائض امور واجب را منظور داشته است و از