در اين عبارت
امام (ع) «مِنْ» براى بيان تميز و تبيين فضيلت انبياست.
مقصود اين
است كه خداوند پيامبران سابق را از وجود پيامبران آينده آگاه ساخته بود. بنا بر
اين بعضى از آنها مقدمه تصديق بعضى ديگر بودند، همانند عيسى (ع) براى پيامبر
اسلام، چنان كه خداوند از قول عيسى نقل مىكند: وَ إِذْ قالَ
عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي[1] و پيامبران بعد پيامبران قبل را تأييد
كردهاند چنان كه پيامبر اسلام پيامبران گذشته را مورد تأييد قرار داد به اين
ترتيب كار ادامه يافت و نظام الهى پا برجا شد.
(1903- 1880)
فرموده
است: مضت الامم و سلفت الآباء .... الى قوله من الجهالة.
امام (ع) سير
نبوت را در اين خطبه از آدم شروع و به پيامبر اسلام پايان مىدهد. ترتيب طبيعى نيز
همين است. زيرا هدف از طينت نبوت خاتم الانبيا مىباشد چنان قرآن كريم به اين
حقيقت گوياست: ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ
رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ[2].
سپس امام (ع)
كيفيت هدايت يافتن خلق و نظام يافتن امور معاش و معادشان را به وسيله پيامبر بيان
داشته است تا ذهن شنوندگان را براى ارشاد و هدايت آماده سازد و مصالح دينى و
دنيايى آنها را توضيح دهد لذا به اين حقيقت اشاره فرموده است كه پيامبر اسلام
نتيجه وجودى همه انبيا و براى به پايان رساندن كار آنها مبعوث شده است آنجا كه
مىفرمايد «خداوند متعال براى انجام وعدههايى كه به زبان انبياى پيشين به خلق
داده بود محمّد (ص) را برانگيخت و
[1]
سوره صف (61): آيه (6): من بشارت دهنده هستم به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام
او احمد است.
[2] سوره
احزاب (33): آيه (40): پيامبر پدر هيچ يك از شما نيست ولى رسول خدا و خاتم انبيا
است.