ندارد. شگفت از انسان
است كه گاهى خط زيبايى يا شكلى را بر روى ديوارى مىبيند و از زيبايى آن و مهارت
ترسيم كننده آن تعجب مىكند. ولى همين انسان اين صنع عجيب و ابداع خداوندى را
مىبيند، عظمت و قدرت صانع، او را به خود نمىآورد و جلال و عظمت آفريننده و حكمتش
وى را حيران نمىكند.
بحث چهارم-
برهان عقلى و شرعى در اين مورد مطابقت دارند كه افلاك عالم 9 تاست
و بعضى بر
بالاى بعضى ديگر قرار گرفته است. از اين 9 تا هفت آسمان به حساب مىآيد، يك كرسى و
يك عرش كه به عبارتى ناموس الهى ناميده مىشود. بيشتر اين آسمانها داراى
ستارهاند. ستارگان عبارت از جرمهاى منوّر و مدوّرى هستند كه در جرم افلاك ثابت و
مستقر شدهاند. فلك اوّل كه نزديك به ماست جز ماه ستارهاى ندارد، در فلك دوّم
تنها عطارد موجود است و ستاره فلك سوم زهره است و در فلك چهارم فقط خورشيد وجود
دارد و در فلك پنجم جز مريخ ستارهاى نيست و ستاره فلك ششم مشترى است. فلك هفتم جز
زحل ستاره ديگرى ندارد. ستارگان نامبرده را كواكب هفتگانه سيّار مىنامند. ديگر
ستارگان را فلك هشتم در بردارد، فلك نهم خالى از ستاره است هر چند براى ما قابل
درك نيست. استدلال عقلى حكايت از اين دارد كه افلاك و آنچه از ستارگان در آن قرار
دارند متحركاند و حركتشان دورانى است. و سخن امام (ع) كه فرمود: فى فلك دائر و
سقف سائر و رقيم مائر، مطابق همين استدلال عقلى است.
با روشن شدن
حقيقت فوق بايد بدانيم كه خداوند سبحان تمام موجودات را به بهترين و كاملترين صورت
وجود آفريده است، بنا بر اين همه موجودات افلاك، اندازه و تعداد آنها، حركات
گوناگونشان، چگونگى آسمانها و زمين و آنچه كه در زمين از انواع حيوان و نبات و
معدن و غير اينها وجود دارند به گونهاى هستند كه نظام كلّى جهان را سامان
مىبخشند و اگر بر خلاف آنچه كه اكنون ديده مىشوند بودند، شرّ و ناقص مىبودند.
پس خداوند افلاك، ستارگان و