زمين پديد آمد و دودى
كه از آن آسمانها وجود يافتند، اشاره به كمالات آسمان و زمين و صورى است كه از
ناحيه كمال علت آنها صادر شده است چنان كه صدور بخار و كف از آب است. همه اين
عبارات به صورت مجاز و استعاره به كار رفتهاند. زيبايى يا عدم زيبايى بسته به
مناسبت يا عدم مناسبتى است كه لحاظ شده است.
وجه دوّم-
حكما گفتهاند كه احتمال دارد مراد از باد اوّل عقل اوّل باشد، زيرا عقل اوّل حامل
فيض الهى به موجودات بعد از خود مىباشد و به صور موجودات احاطه دارد و اين نظر را
قول امام (ع) كه فرمود: الهواء من تحتها فتيق و الهواء من فوقها دفيق، تأييد
مىكند زيرا هوا اشاره به قابلهاى بعد از عقل اوّل و ماء اشاره به فيض صادر از
مبدأ اوّل سبحانه تعالى دارد چون لازمه دفيق سرعت حركت آب و جريان بدون توقف آن
مىباشد، تعبير به فيض مداوم شده است و احتمال دارد كه باد دوّم كنايه از عقل دوّم
باشد زيرا عقل دوّم واسطه افاضه انوار خداوند سبحانه به عقول بعد از خود مىباشد
كه به واسطه عقل دوّم آسمانهاى هفتگانه شكل يافتهاند. اين كه امام (ع) دو باد را
به عصف و قصف توصيف كرده است اشاره به قدرتى است كه اين دو باد كه مبدأ وجودند، دارند.
و بيان امام (ع) بر اين كه خداوند باد دوّم را امر كرده است كه آب انباشته را بشدت
بهم بزند و ايجاد موج كند اشاره به اين است كه عقل دوّم عقول بعد از خود را به
حركت آورده تا اين كه افلاك به امر خداوند به كمالات خود برسند. بقيّه تأويلات وجه
دوّم مانند تأويلات وجه اوّل است.
(1394- 1353)
فرموده
است: جعل سفلاهنّ ... تا و رقيم مائر
در باره اين
فراز از سخن امام (ع) بحثهايى است به شرح زير:
بحث اوّل-
اين جمله امام (ع) به منزله شرح و تفسيرى براى كلمه فسوّى مىباشد
زيرا سوّى يا
تسويه عبارت از تعادل وضع و هيأتى است كه آسمانها