حمد و سپاس
خداوندى را سزاست كه ممكنات را به زيور وجود آراست و به عنايت عرفان خود كه غايت
كمال وجود جنّ و انس است، آنها را بيافريد [1]، و براى هدايت و
ارشاد آدميان، برگزيدگانى كه، گفتارشان نور و رهآوردشان وحى بود به سوى آنها گسيل
داشت تا ميثاق گذشته را يادآور شوند [2]، و پيمان الست را به منظور اتمام حجّت
بر انسانها تمام كنند [3]، و گستردگى اين هدايت و ارشاد را، با صراحت و
تأكيد و حصر اعلام فرمود [4]، و در پى همه پيامبران، سيّد آنان و فخر
عالميان را سرآمد همگان و خاتم رسولان معرّفى كرد [5]، با منشورى
جهانى و صحيفهاى نورانى كه مميّز حق و باطل بود، براى تمام جهانيان ارسال داشت [6]، و با ابلاغ
ديانتش خطّ بطلان بر همه اديان تحريفى كشيد [7]، و شاخص محبّت و
غفران خود را پيروى از